پژوهشى پيرامون پديده‏ ى غلو و جريان غالى‏ گرى در شيعه - صفحه 61

طولانى‏بودن روايت، مختصرى از آن را بيان مى‏كنيم:
معتقدان به تناسخ راه دين را پشت سر نهاده‏اند، گمراهى را بر خود پسنديده‏اند و نفس خويش را در زمين شهوات به چرا واداشته‏اند. ايشان قائل‏اند كه آسمان از قدرت الاهى خالى است و اين‏كه مدبّر اين جهان نيز به شكل همين مخلوقات است. از اعتقادات آن‏ها اين است كه نه بهشتى هست و نه جهنّمى و نه بعثى و نشورى! قيامت نزد اينان همان خروج روح از قالب خود و ورود به قالب ديگر است. اگر در قالب اوّل نيكوكار بوده به قالبى در بالاترين درجه‏ى دنيا از نظر فضيلت و نيكويى درآيد و اگر در قالب ابتدايى خود، فردى بدكار بوده باشد مطابق با همان صفت به قالب حيوانى در دنيا، و يا جانورى قبيح المنظر درخواهد آمد. اين جماعت قائل به نماز و روزه و انجام فرايض نمى‏باشند. تمام شهوات دنيا براى اين گروه مباح است و از آميزش با خواهران و دختران خويش گرفته تا خاله و زنان شوهردار پروايى ندارند. هنگامى كه از آن‏ها حجّت و برهان طلب شود، بر گفته‏اى كه بر آن پافشارى مى‏ورزند اعراض كرده و مى‏گريزند. كتب آسمانى هم‏چون تورات نيز عقيده آن‏ها را تكذيب كرده است. با اين همه معتقدند كه خدايشان نيز از قالبى به قالب ديگر انتقال مى‏يابد. ۱

5. تشبيه

قائلين به تشبيه، حضرت حق را به مخلوقاتش شبيه دانسته‏اند؛ درحالى كه آيات و روايات فراوانى اين مدّعاى دروغين را ردّ مى‏كند. عدم معرفت صحيح نسبت به حضرت بارى‏تعالى، زمينه‏ى اين باور نادرست را پديد آورده است. حضرت صادق عليه ‏السلام در روايتى به ذكر خصوصيّات اين گروه پرداخته كه خلاصه‏اى از آن چنين است:
كسى كه مى‏پندارد خداوند همانند ديگران صورت و چهره دارد، مشرك شده است و كسى كه براى خدا اعضايى همانند اعضا و جوارح مخلوقات قائل شود، نسبت به او كفر ورزيده است. پس شهادت او را قبول نكنيد و ذبيحه‏ى او را مخوريد. خداوند برتر است از آن‏چه تشبيه‏كنندگان او را به صفات آفريده‏هايش

1.احتجاج ۲ / ۲۲۹.

صفحه از 65