پژوهشى پيرامون پديده‏ ى غلو و جريان غالى‏ گرى در شيعه - صفحه 62

وصف كنند. كسى كه مى‏پندارد خداوند در چيزى است يا بر چيزى قرار داشته يا از چيزى به چيز ديگر منتقل مى‏شود يا چيزى از او خالى مى‏ماند يا چيزى به وسيله‏ى او اشغال مى‏شود، در حقيقت او را با صفات مخلوقاتش توصيف نموده است؛ در حالى كه خداوند آفريننده‏ى همه چيز است و با قياس به مخلوقات نمى‏توان او را وصف كرده و به مردم شبيه دانست. هيچ مكانى از او خالى نيست. در عين نزديكى دور و در عين دورى نزديك است. اين است خداوندى كه پروردگار ماست و خدايى جز او نيست. پس كسى كه او را با اين صفات اراده كند و دوست بدارد، از موحّدان است. و كسى كه او را با غير اين صفات دوست داشته باشد، خداوند از او بيزار است و ما نيز از او بيزارى مى‏جوييم. 1

6. تفويض

عقيده به تفويض بر اين مبنا استوار است كه خداوند پس از خلقت پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلمو امامان عليهم ‏السلام ، كار آفرينش و تدبير امور بندگان را به ايشان واگذاشته است و اين امامان‏اند كه بى‏دخالت خالق هستى، به رتق و فتق امور آفرينش مشغول‏اند. به عبارت ديگر، هستى و كائنات از اراده و مشيّت و قدرت پروردگار تهى گشته و در مقابل، اراده‏ى امامان بر طبيعت حكم‏فرما شده است! به نظر مى‏رسد كه اين كلام فاسد، ريشه در عقيده‏ى صحيح و صوابى دارد كه در روايات مختلف، توسّط اهل بيت عصمت و طهارت عليهم ‏السلام ، تبيين و تشريح شده است. و آن اين كه حضرت حق جَلَّ جلاله، علّت حقيقى و اصلى خلقت كائنات و تدبير امور آن است و امامان و اولياء الاهى، علّت اِعدادى افاضه فيض به كائنات خواهند بود.
براى آشكار شدن حقيقت و تبيين موضوع، مى‏بايست با نگاهى همه‏جانبه و فراگير، به زواياى مختلف «تفويض» نگريست و هر يك از ابواب و بخش‏هاى آن را مستقلّاً مورد بحث و كاوش قرار داد. در اين ميان، برخى از معانى يقينا در شأن اهل بيت عليهم ‏السلام باطل و ناكارآمد، و انتساب آن به ايشان عين كفر خواهد بود و برخى ديگر

1.بحار الانوار ۳ / ۲۸۷ـ ۲۸۸.

صفحه از 65