بحرانى و تفسير نور الثقلين شيخ حويزى مىداند و به معرّفى اين آثار و بررسى آنها مىپردازد.
فصل سوم درباره تحليل و بررسى و شرح حديث است. نويسنده در اين فصل، به معرّفى شروح كتب اربعه حديثى شيعه پرداخته و شروحى از قبيل مرآهالعقول (شرح الكافى)، روضة المتقين (شرح من لا يحضره الفقيه)، ملاذ الاخيار (شرح تهذيب الاحكام) و شروح كتاب استبصار را نام مى برد و از ساير جوامع حديثى نيز به كتاب تفصيل وسائل الشيعه و شروح و حواشى بر كتاب بحارالانوار و شروح نهجالبلاغه و صحيفه سجّاديّه و ساير كتب ادعيه و اذكار اشاره مىكند.
فصل چهارم در زمينه اصول حديث و علم رجال بحث مى كند؛ بحثهايى از قبيل دراية الحديث، علم رجال الحديث، تعريف و تاريخچه پيدايش هر يك از اين دو و نقش اين دو در رابطه با حديث عناوين اصلى اين فصل را تشكيل مىدهد. محقّق به تناسب تقسيم حديث از ديدگاه متقدّمان و متأخّران، عوامل اين تقسيم را يادآور مىشود و در پايان، كتابهاى درايهاى و رجالى را معرّفى مىكند.
فصل پنجم درباره موقعيّت حديث در دوران معاصر است. نويسنده در اين فصل، بيشتر به معرّفى تأليفاتى در زمينه پژوهشهاى حديثى همّت گماشته و تدوين مجموعههاى حديثى را در عصر حاضر، از جمله فعّاليّتهاى مثبت در اين زمينه برشمرده است. وى در ادامه اين فصل، نگاهى گذرا به تشكيل مؤسّسات تحقيقاتى در حوزه علوم حديث دارد و تعدادى از اين مراكز را با شيوه كارى و نوع محصولات هريك، نام مىبرد. نويسنده يكى ديگر از مباحث زمينهساز در تحقيقات و تأليفات حديثى را كتابخانههاى تخصّصى حديث دانسته و به معرّفى برخى از اين كتابخانهها پرداخته است.
محلّ نگهدارى: كتابخانه دانشكده الهيّات و معارف اسلامى، دانشگاه تهران.
10. تحليل استنادى مقالههاى مجلات علمى ـ پژوهشى و علمى ـ ترويجى فارسى در زمينه علوم و معارف اسلامى (1378 ـ 1368) (فارسى)؛ رقيّه هاتفى