نگرشى تطبيقى ـ تحليلى به كافى كلينى و صحيح بخارى - صفحه 46

كرده است. (34: ص 318)
صاحب مستدرك الوسائل، كلينى را «فخر شيعه»، «تاج شريعت»، ثقة الاسلام و فخر علماى اعلام ناميده است. (41: ج 3، ص 526)
سيّد بحرالعلوم پس از ذكر شمّه‏اى از اقوال بزرگان علماى شيعه درباره كلينى و كافى، خود تعابير عجيبى در اين زمينه به كار مى‏برد. از جمله: و هركس كه در «كتاب كافى» ـ كه اين «امام» آن را تصنيف كرده ـ بنگرد و در آن تدبّر كند، او را به‏راستى مصداق اين حديث (به عنوان مجدّد دين در سده سوم) مى‏يابد؛ كتابى پرشكوه و بى‏نظير كه بر تمامى كتابهاى حديث از حيث حُسن ترتيب و ضبط و تهذيب و جامعيّت اصول و فروع... كه در آن 16199 حديث گرد آمده است. و من اين سخن را به دست‏خط علّامه، به نقل از شهيد در كتاب «الذكرى» ديدم كه گفته است: «احاديث گرد آمده در كافى به‏تنهايى، از مجموع احاديث موجود در صحاح ستّه جمهور (اهل تسنّن) بيشتر است.» (بحرالعلوم، الفوائد الرجاليّة، ج 3، ص 2 و 331)
2ـ3) آيا مقبوليّت و وثاقت بخارى مورد اجماع علماى اهل تسنّن است؟
ديديم كه درباره بخارى تعظيمها و تقديسهاى فراوانى از جانب بزرگان عامّه ذكر شده است. با اين همه ـ بر خلاف آنچه درباره كلينى به اثبات رسيده ـ درباره شخصيّت بخارى هرگز چنين اجماعى وجود ندارد.
از ديدگاه شيعه نه صرفا به دليل تفاوت در مذهب، بلكه بنا به جهاتى، چون برخوردهاى گزينشى و تعصّب‏آميز بخارى در نقل و سانسور احاديث و... ـ كه به برخى از آنها در همين نوشتار اشاره خواهد شد ـ وى اساسا وجهه و جايگاه قابل ذكرى به دست نياورده است.
افزون بر اين، در ميان دانشمندان اهل تسنّن نيز درباره شخصيّت بخارى هرگز اجماعى وجود ندارد؛ بلكه نظرهاى متفاوت و متضادّى درباره او وجود دارد كه به عنوان نمونه، به مواردى اشاره مى‏گردد:

صفحه از 76