لكثرة القرائن الدالّة على صدق الخبر و إن اشتمل طريقه على ضعف...فلمّا اندرست تلك الآثار و استقلّت الأسانيد بالأخبار اضطرّ المتأخّرون... (27: ج 1، ص 13)
قدما از اين اصطلاح (جديد) قطعا بىخبر بودند؛ چرا كه غالبا به واسطه فراوانى قرينههايى كه دلالت بر صدق خبر داشت، بىنياز از اين اصطلاحات بودند... تا آنكه آن آثار كمرنگ شد و اسانيد اخبار رو به كاستى نهاد متأخّران ناگزير شدند [ راههاى اطمينان بخشى را براى خود جستجو كنند] ...
بدين ترتيب مرحوم كلينى از عدّهاى از عامّه، مانند حفصِبن غياث (قاضى هارون الرشيد)، غياثبن كلوب، نوحبن درّاج، طلحهبن زيد، عبادبن يعقوب رواجنى، نوفلى، سكونى، زهرى، وهببن وهب ابىالبخترى و ديگران روايت كرده، گر چه در مقام ترجيح، روايت شيعه را مقدّم داشته است.
5ـ1ـ2) عواملى مانند تعهّد و التزام عملى و جدّى كلينى و مشايخ و شاگردان او به اين قرائن و ملاكها، شخصيّت سترگ و نستوه آنان، تلاشها و مجاهدتهاى طولانى در حوزه حديث و پيرايش و تنظيم آن، ويژگى قرب و نزديكى به دوران امامان معصوم عليهم السلام ، دسترسى به نوشتهها و اصول سرشار حديثى مربوط به آن دوران، زمينه گردآورى چنين آثار گرانقدر و قابل اعتماد، از سنّت شريف نبوى صلى الله عليه و آله و خاندان مطهّرش عليهم السلام گرديد.
از حيث متن و محتوا نيز مطابقت و همخوانى متن حديث با مستقلّات و ادلّه عقلى، مسلّمات و اصول شريعت و محكمات و متواترات كتاب و سنّت، به نوبه خود، از قرائن اطمينانبخش و بسيار مهم در كتاب كافى است.
5ـ2) ملاك صحت در صحيح بخارى و ميزان تعهد و التزام بخارى به آن
5ـ2ـ1) تعريف و بررسى اجمالى ملاك صحّت: ظاهرا سخنى صريح از جانب بخارى يا مسلم نيشابورى درباره ملاك و شرط ايشان در تمييز و انتخاب حديث