نگرشى تطبيقى ـ تحليلى به كافى كلينى و صحيح بخارى - صفحه 61

مى‏كند؛ امّا على‏رغم اين شدّت و غلظت در تعريف صحيح (اتّصال سند به وسيله عدول ضابطين) متأسّفانه در تنظيم «صحيح بخارى» و برخى ديگر از مجاميع حديثى عامّه، عملاً در بسيارى موارد، سهل‏انگاريهايى رخ داده كه در اينجا به زمينه‏هايى از آن، اشاره سپس برخى مستندات، نمونه‏ها و آثار نامطلوب آن ملاحظه خواهد شد:
1. سهل‏انگارى بيش از حد در شرايط عدالت، از جمله علل آن قول به عدالت همگى صحابه و به ميزانى خفيف‏تر، در مورد عدّه‏اى از تابعان مى‏باشد. بر اين اساس، توجيه اقوال و افعال آنان، تا آنجا كه گاهى هر دو طرف نزاع و مخاصمه را حقّ تلقى مى‏كنند و راه نقد و بررسى را به كلّى مى‏بندند.
2. سهل‏انگارى در اعتماد و وثوق به نقل كسانى كه بزرگان علم رجال و تراجم، از خود اهل تسنّن به ثقه نبودن آنها، يا كذاب و وضّاع بودنشان اقرار كرده‏اند. (برخى نمونه‏ها درادامه خواهد آمد. (نگاه كنيد به: 5ـ 2ـ 2ـ 1))
3. خروج از جادّه انصاف علمى، برخورد جانب‏گرايانه و تعصّب‏آميز در نقل و سانسور راويان عادل و ممدوح، به نحوى كه براى اهل دانش و پژوهش و انصاف،قابل توجيه و تصحيح نيست.
4. پرداختن افراطى به راوى و سند ـ در بسيارى موارد ـ موجب غفلت از اصالت متن شده و در اثر آن، به ملاكها و دليلهاى روشن عقل و كتاب و سنّت و اصول مسلم و غيرقابل انكار شريعت، بى‏توجّهى شده است. گاه مطالب عجيب و غريب و حتّى شنيعى بيان شده كه باعث تيره جلوه دادن شريعت نورانى و فطرى اسلام گرديده است.
5ـ2ـ2ـ1) بخارى از راويان ضعيف حديث نقل مى‏كند.
پيشتر اشاره شد كه بخارى ـ در حالى كه صحّت حديث را مبتنى بر عدالت و وثوق راويان مى‏پذيرد ـ در عمل، خود ملتزم به اين ملاك نبوده است. ذيلاً به عنوان نمونه برخى راويان بخارى كه وى آنان را ضعيف و غير موثّق معرّفى و درعين حال،

صفحه از 76