نظرخواهى راجع به كتاب كافى و ثقة الاسلام كلينى - صفحه 25

جُست، كه از آن جمله، اخبار و احاديث رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله و عترت معصومش مى‏باشد؛ چنان كه در حديث متواتر «ثَقَلين» ۱ به آن تصريح شده است.
اينكه پيامبر اكرم ما، امّت را بعد از قرآن به عترتش ارجاع داده و به صورت تركيب مزجى، قرآن و عترت را با هم ذكر كرده، شايد يك علّتش اين باشد كه «كتاب» معلّم و مبيّن مى‏خواهد؛ به ويژه كتابى كه تا قيام قيامت بايد راهبر و هدايتگر امّت اسلامى باشد. كتاب خدا به صريح آيه 7 سوره آل عمران، شمارى از آياتش متشابه و تأويل‏پذير است و تأويل صحيح آن را راسخان در علم مى‏دانند؛ كه به دليل احاديث بر جا مانده از عترت پيامبر اعظم، آنان مصداق كامل راسخان و عالم به محكم و متشابه و ناسخ و منسوخ و ظاهر و باطن كلام اللّه‏ مى‏باشند. بنابراين، نقش احاديث ائمّه معصومين عليهم ‏السلام در تفسير و توضيح قرآن ـ كه معجزه جاويد پيامبر اسلام است ـ بيان شد. و كتاب شريف كافى در بردارنده حدود 16000 حديث مى‏باشد؛ پس بسيار قابل اعتنا و توجّه است.

1.حديث ثَقَلين در كتب حديث و تفسير فريقين، در حدّ تواتر با الفاظ مختلف در موارد گوناگون، از سوى رسول مكرّم صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله بيان شده، حديث در كتابچه‏اى با ۴۸ صفحه و مشخصات زيرين منتشر شده است: الشيخ قوام الدينُ الوَشنويّ و الأستاذ محمّد الواعظ الخراسانيّ، حديث الثَّقَلين، المجمع العالَميّ للتقريب بين المذاهب الإسلاميّة، ۱۴۱۶ ه ق. / ۱۹۹۵ م، مؤسّسة الكلام، بسعي محمّد سعيد معزّالدين، ۵۰۰۰ نسخه. (شيخ قوام الدين در بخش اوّل كتابچه، اسانيد و روايات متعدّدى كه در كتب و مسانيد اهل سنّت و نيز عبقاتُ الانوار بوده نقل كرده (از قرن اوّل تا سيزدهم) و در پايان ذيل تنبيهات (ص ۳) مى‏نويسد: إنّا لانُنكر ورود النصّ في التمسّك بالسنّةِ السَّنيّه المحمّديّة في مثل «كتاب اللّه‏ و سُنّتي»، بل المراد أنّ تلك النصوص غير حديث الثقلين المتَّفق عليه بين فرق الإسلام.») و استاد محمّد واعظ‏زاده در بخش دوم معانى بلند و نتايج مهمّى گرفته‏اند كه از آنهاست: «۱. إنَّ العترة كالكتاب حجّةً و سندا بمعنى: أنّ هذين الأصلَين كلّ منهما دليل و سند و حجّة مستَقِلّه، لابمعنى أنّ توافق و تطابق الحجّتين يُشكّل حجةً واحدةً... ۲. الاقتران بين الكتاب و العترة دليل على عصمة العترة، كما أنّ الكتاب معصوم من الخطأ...و على هذا الأساس فإنَّ العترةَ هم أشخاص مخصوصون مِن أهل بيت النبيّ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله لهم صفات العصمة و ليس كلّ ذريّة النبيّ... ۳. إنّ العترة كِكتابِ اللّه‏ تعالى باقية إلى يوم القيامة و لن يخلو العالَم مِن هذه العترة. و عن هذا الطريق يمكنُ الاستدلال بهذا الحديث على ضرورة وجود الإمام صاحب العصر و الزمان عليه ‏السلام حيّا.»

صفحه از 33