احادیث داستانی تواضع پیامبر اکرم(ص)

غریبه ها پیامبر(ص) را از میان اصحابش نمی شناختند.

سنن أبی داوود ـ به نقل از ابو ذر ـ:

پیامبر خدا(ص) در میان یارانش می نشست و هر گاه بیگانه ای می آمد، نمی فهمید کدام پیامبر است تا این که می پرسید. از پیامبر(ص) خواستیم که جایگاهی برایش درست کنیم تا اگر بیگانه ای آمد، او را بشناسد. بدین ترتیب، سکویی از گِل برای او ساختیم، که بر آن نشست.

سنن أبی داود عن أبی ذرّ:

کانَ رَسولُ اللّهِ(ص) یجلِسُ بَینَ ظَهرَی أصحابِهِ، فَیجیءُ الغَریبُ فَلا یدری أیهُم هُوَ حَتّی یسأَلَ. فَطَلَبنا إلی رَسولِ اللّهِ(ص) أن نَجعَلَ لَهُ مَجلِسا یعرِفُهُ الغَریبُ إذا أتاهُ، فَبَنَینا لَهُ دُکانا مِن طینٍ، کانَ فَجَلَسَ عَلَیهِ.[۱]


[۱]. سنن أبی داود: ج ۴ ص ۲۲۵ ح ۴۶۹۸، سنن النسائی: ج ۸ ص ۱۰۱، مسند إسحاق بن راهویه: ج ۱ ص ۲۰۹ ح ۱۶۵؛ مکارم الأخلاق: ج ۱ ص ۴۸ ح ۸، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۰، ص ۱۴۴.