مقدّمه
بسم اللّه الرّحمان الرّحيم
و صلّى اللّه على محمّد و آلهالطّاهرين و اللّعنة الدائمة على اعدائهم اجمعين
ارجوزه قصيدهاى است كه به وزن رَجَز سروده شود. رجز از قديمىترين اوزان شعر عربى است. بحر رجز از همهى بحرها سادهتر و بىتكلّفتر است و شايد نخستين مرحله از مراحل شعر عربى بوده و گفتهاند كه نثر مسجّع موزون به مرور ايّام، تبديل به رجز شده است. سادگى و روانى رجز سبب شد تا بعضى از نقّادان قديم ادب عربـ از جمله ابوالعلاء معرّىـ آن را «أخفض طبقة من الشعر» يعنى پستترين درجهى شعر بنامند.
نخستين كسى كه رجز را طولانى و تبديل به قصيده كرد، «اغلب عجلى» است كه در زمان پيامبر مىزيست. سپس «عجّاج» آن را به كمال رساند. گفتهاند اغلب عجلى و عجّاج در شعر رجز مانند امرؤالقيس و مهلهل در قصيده مىباشند. ۱
رجز را بحر مزدوج هم مىگويند؛ زيرا قافيه در هر دو مصراع از يك بيت، مشترك است. دانشمندان و ادبا معمولاً از بحر رجز براى بيان مطالب علمى استفاده كردهاند. مشهورترين رجزگويان در تاريخ ادبيات عرب عبارتند از «عجّاج» و پسرش «رؤبه». بحر رجز در هر مصراع سه بار مستفعلن مىباشد. ۲
به نظر نگارنده شايد بتوان گفت اگر شعر رجز از صور خيال، خالى بوده و شاعر تنها درصدد بيان مطالب علمى باشد ارجوزه خواهد بود (مانند ارجوزه ابنمالك در نحو و همين ارجوزه از مرحوم آيهاللّه العظمى خويى كه ترجمهى آن را ملاحظه مىفرماييد) و اگر علاوه بر محتوا، خيالانگيز و همراه با لطايف و صنايع لفظى و معنوى شعر باشد (مانند شعر امير معزّى و شعر سعدى)، قصيده به حساب مىآيد. امّا از نظر ادباى عرب، هر ارجوزهاى، قصيده است؛ در حالى كه هر
1.التونجى، محمّد، المعجم المفصّل فى الأدب ۲ / ۴۷۴، نشر دارالكتب العلميّة، بيروت، ۱۹۹۳.
2.همان ۱ / ۷۸.