ـ آنان برگزيدگان مردم و نيكاناند. و غير ايشان، تبهكارانى چون خس و خاشاك در باد.
۴۱ مَن كانَ آذاكَ فَقَدْ آذانيوَ مَنْ عَصاكَ وَيلَهُ عَصاني
ـ هر كه تو را بيازارد، مرا آزرده و هر كه در برابر تو عصيان ورزد، واى بر او، زيرا مرا نافرمانى كرده است.
۴۲ عليٌّ الفاروقُ أقْضى أُمَّتيوَ وارِثي مُنَفِّذُ وَصِيّتي
ـ علىِ جداكنندهى حق از باطل، در داورى، شايستهترين فرد امّت من است؛ او وارث من است و اجراكنندهى وصيّتم.
۴۳ يَعْسُوبُ ديني وَ إمامُ الأُمَّةْلِلْمُتَّقين قائِدٌ وَ قِمَّهْ
ـ او پادشاه دين و امام امّت است و پيشوا و سرور پرهيزگاران.
۴۴ سَيِّئَةٌ بُغضُكَ ما أفْظَعَهاوَ لَيسَ يُجْدَى الْحَسَناتُ مَعَها
ـ بغض و كينه نسبت به تو، گناهى بسيار زشت است كه نيكىها و حسنات، با وجود آن سودى نمىرساند.
۴۵ قَد سَبَّني الّذي عَلِيّا سَبَّهْوَ مَن يُعاديهِ يُعادي رَبَّهْ
ـ هر كه به على دشنام دهد، به من بد گفته و هر كه با او دشمنى كند، با خداوند، دشمنى ورزيده است.
۴۶ أنْتَ مَعَ الْقُرآنِ لَنْ تَفْتَرِقاإلى وُرودِ الحَوْضِ يَومَ المُلْتَقى
ـ (اى على) تو با قرآنى (و قرآن با توست) به گونهاى كه تا هنگام ورود بر حوض در روز رستاخيز، از يكديگر جدا نخواهيد شد.
۴۷ تَسْقي مِنَ الْكَوْثَرِ مَنْ أرَدْتَهُوَ كُلُّ مَنْ أبْغَضَكُمْ رَدَدْتَهُ
ـ از زلال كوثر، هر كه را بخواهى مىنوشانى. و همهى كسانى را كه با شما دشمنى ورزيدهاند، از حوض مىرانى.
۴۸ وَ أنْتَ يَوْمَ الْحَشْرِ حامِلُ اللِّوالِواءُ حَمدٍ تَحتَهُ أهَلُ الْوِلا