ارجوزه در فضايل اميرالمؤمنين عليه ‏السلام - صفحه 181

مى‏شود. (حسنات الأبرار سيئّات المقرّبين)



۱۵۸ أُرْجُوزَتي أخْتِمُها بِحَمْدِ مَنْعَلَّمني فَرائِضي مَعَ السُنَنْ

ـ ارجوزه‏ام را به پايان مى‏برم با حمد و ستايش كسى كه واجبات و مستحبّات را به من آموخت.



۱۵۹ هُوَ الإلهُ الخالِقُ الرَّحْمانُلِلنّاسِ مَثْوًى بَيْتُهُ أمانُ

ـ او همان خداوند خالقِ مهربان به مردمان است كه خانه‏اش مكان امن براى ايشان است.



۱۶۰ قَدْ طَلَبوا مِنِّيَ أنْ أوَرِّخَهْأجَبْتُهُمْ وَ مِنْهُمُ مَنْ نَسَخَهْ

ـ كسانى از جمله كسى كه اين اشعار را مى‏نوشت، از من خواستند تا تاريخ سرودن را (به حساب ابجد) در آن درج كنم و من نيز پذيرفتم.



۱۶۱ الْبَيْتُ فِي أركانِهِ ها قَدْ عُطِبْأرّخْتُهُ: (حَقُّ عَليٍّ قَدْ غُصِبْ)

ـ اركان بيت شعرم ناقص شده، زيرا چنين تاريخ آن را ذكر كردم: «حقّ عليّ قد غصب: حق على غصب شده است.» ۱

۱۶۲ ثانِيَةً كَرَّرْتُ مِنّي ما طُلِبْأرّخْتُهُ: (حقُّ وَصِيٍّ قَدْ غُصِبْ)

ـ دوباره از من خواستند تا تاريخى ديگر بسرايم. من نيز تاريخ آن را چنين ذكر كردم: «حقّ وصيّ قد غصب: حقّ وصى پيامبر غصب شده است» = 1410.



۱۶۳ ثالِثَةً تاريخُهُ مِنّي طُلِبْأرِّخْ: (عَلِيٌّ حَقُّهُ مِنْهُ غُصِبْ)

ـ براى سومين بار، تاريخ سرودن اين ارجوزه را از من خواستند گفتم: «عليّ حقّه منه غصب: حق على از او غصب شده است.» = 1410.



۱۶۴ رابِعَةً بِواحدٍ أنتَصِرُمُؤَرِّخا: (خَيرُ المَشاةِ حَيْدَرُ)

ـ براى چهارمين بار، با عدد يك، عبارت تاريخ را يادآورى مى‏كنم و مى‏سرايم: «خيرالمشاة حيدر: بهترين مردم، حيدر است.»= 1409، (1410 = 1 + 1409)

۱۶۵ خامِسَةً أتاهُمُ النَّظيرُمُؤَرِّخا: (يَكفيهِمُ الغَديرُ)

ـ پنجمين بار، براى آن‏ها نظيرى ديگر آوردم و گفتم: «يكفيهم الغدير: غدير براى آن‏ها كافى است.» = 1410



۱۶۶ سادِسَةً أرَدْتُ أنْ أُكَرِرّهْتاريخُهُ: (ناجٍ جَزائي مَغْفِرَهْ)

ـ ششمين بار خواستم تاريخ سرودن را تكرار كنم. پس گفتم: «ناج جزائي مغفرة: اين شعر نجات‏دهنده است و پاداش من آمرزش است.» = 1410 هجرى قمرى.

1.تاريخ سرودن ارجوزه سال ۱۴۱۰ بوده، در حالى كه عبارت «حقّ عليّ قد غصب» به حساب ابجد مى‏شود ۱۴۱۴؛ لذا شاعر به تكلّف افتاده و در مصراع اوّل مى‏گويد كه اركان بيت (يعنى عدد ۴) را از عبارت كم كنيد تا عدد صحيح تاريخ به دست آيد. (۱۴۱۰ = ۴ ـ۱۴۱۴)

صفحه از 172