سیاست اخلاقی یا اخلاق سیاست در نهجالبلاغه: امکان یا امتناع
سال
1400 / شماره پیاپی
35 /
صفحه
73-92
چکیده :
رابطه اخلاق و سیاست از مسائل مهم تاریخ اندیشه سیاسی است. سؤال اساسی این است که آیا قدرت و حفظ آن اصالت دارد، یا ارزشها و اصول اخلاقی مهم هستند و سیاست، ابزار تأمین آنها است؟ این مقاله، جهتگیری امام علی(ع) در برابر این مسئله را براساس روشتوصیفی- تحلیلی در نهجالبلاغه با رویکرد جامعهشناختی بررسی کرده است. قلمرو تحقیق، خطبهها، نامهها وکلماتی است که وجه سیاست و اخلاق دارند. یافتههای تحقیق نشان میدهند که در عرصه حکومتداری، اجرای عدالت، آزادی، احقاق حقوق و قانونگرایی، اصول اساسی سیاست اخلاقی در دولت علوی هستند. تفکر انتقادی- آگاهی، ضابطهمندی قدرت، عقل جمعی، دوراندیشی و مدارا، شیوههای مهم تأمین این مؤلفهها هستند، در مقابل، ظلم، استبداد، تضییع حقوق و رفتارهایسلیقهای، همگی ضد ارزش در سیاست اخلاقی هستند و مهمترین زمینه آنها، چاپلوسی، اطلاق قدرت، استبدادرای، عجله، خشونت، فقر دانش و عقلگریزی هستند. نتیجه پژوهش نشاندادکه: 1- بهبود و ارتقای رابطه دولت و مردم و ثبات سیاسی و اجتماعی وابسته به تحقق ارزشهای سیاست خلاقی است. 2- ضد ارزشها، جامعه را دچار آشفتگی و بیثباتی میکند 3- هدفگذاری دولت باید رعایت اصول اخلاقی باشد. 4- استفاده از عقلانیت جمعی و تجارب بشری در حکومتداری، مهم است. 5- پیروزی سیاست غیراخلاقی، نشانه انحطاط سیاست و جامعه است.
کلیدواژههای مقاله :امامعلی(ع)، استبداد، آزادی، حقوق، عدالت، قانون، نهجالبلاغه