خوانش سبکشناختی خطبۀ 221 و نامۀ 69 نهجالبلاغه بر پایۀ صدای دستوری
سال
1400 / شماره پیاپی
35 /
صفحه
55-72
چکیده :
نحو یک متن منفعل با نحو یک متن فعّال تفاوت چشمگیری دارد؛ زیرا نوع جملهها (اسمیه و فعلیه) و نوع افعال بهکار رفته (متعدّی، لازم، معلوم، مجهول و...) و نحوۀ بهکارگیری آنها در هرکدام، متفاوتِ از دیگری میباشد. یک سبکشناس با واکاوی امور مزبور میتواند دیدگاه و اندیشۀ گوینده را از خلال گفتههای او کشف نماید. صدای دستوری سبک، یکی از متغیّرهای لایۀ نحوی است که وی را برای دستیابی به هدف مذکور، یاری میرساند و حالت شرکتکنندگان را بههنگام رخداد یا حالت فعل در فرآیند فعلی تبیین مینماید. صدای فعّال و صدای منفعل معمولترین صداهای دستوری، در غالب زبانها است. این پژوهش با بهرهگیری از روش توصیفی- تحلیلی میکوشد تا به بررسی دو صدای مذکور در خطبۀ 221 و نامۀ 69 نهجالبلاغه بپردازد. در باب انگیزۀ اصلی انتخاب خطبۀ 221، باید گفت که این خطبه، تأثیرگذارترین خطبۀ نهج البلاغه پیرامون مرگ و حالات مردگان است. دقت بالای حضرت علی(ع) در گزینش کلمات و واژگان مناسب با موضوع جوی کاملاً سرد، بیروح و منفعل را بر سرتاسر خطبه حاکم نموده که با صدای دستوری منفعل کاملاً مطابقت دارد. از سوی دیگر، خطبه ها و نامههایی که صدای دستوری فعال دارند، به وفور در نهجالبلاغه یافت میشوند که نامۀ 69 بدینمنظور انتخاب شد. نتایج نشان میدهد که در خطبۀ 221 که به بیان حالات آدمی در آستانۀ مرگ و در عالم برزخ پرداخته، صدای دستوری منفعل از بسامد بیشتری برخوردار است؛ امّا در نامۀ 69 که حضرت علی(ع) بهعنوان حاکم جامعۀ اسلامی، آن را در قالب منشور اخلاقی به کارگزاران حکومتی خود املا نموده، صدای فعّال نمود بیشتری دارد. غلبۀ صدای منفعل، نشانگر دیدگاه قهرآمیز امام(ع) در مقابل پدیدۀ اسرارآمیز مرگ است. نکتۀ قابل توجّه در این میان آن است که بافت و فضای متن و موضوع آن، نقش بهسزایی در تعیین نوع صدای دستوری ایفا میکند.
کلیدواژههای مقاله :سبکشناسی، لایۀ نحوی، صدای دستوری، نهجالبلاغه، خطبۀ 221، نامۀ 69