حجت الاسلام مسعودی با اشاره به اهمیت تشکیل خانواده حدیث برای شناسایی مشکلات حدیثی، بیان کرد: بنده بارها بر تشکیل خانواده حدیث تاکید کردهام یعنی ما باید یک گام ابتدایی در ضبط نص ابتدایی براساس نسخهپژوهی برداریم، و در سیر کار و با توجه به قرائن داخلی و خارجی و تشکیل خانواده حدیث، به ضبط درست نص دست بیابیم.
اختصاصی پایگاه حدیث نت:حجتالاسلام والمسلمین عبدالهادی مسعودی، استاد حوزه و دانشگاه، ۴ بهمن ماه در نشست علمی «چالشهای متنپژوهی» که از سوی دفتر قم بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی برگزار شد، با اشاره به اهمیت ضبط نص حدیث و برخی آسیب ها مانند سقط و ادراج گفت:
در طول تاریخ نقل، همیشه با مقوله سقط در حدیث مواجه بودیم، مثلا در روایتی بیان شده که «لا تبقی الارض بغیر امام ظاهر» یعنی زمین بدون امام ظاهر، باقی نمیماند. الان امام غایب هستند ولی زمین هم باقی است؛ وقتی سراغ روایات مشابه این روایت برویم میبینیم که همین روایت با همین سند یک کلمه اضافه داشته است: «لا تبقی الارض بغیر امام ظاهر او باطن». یعنی کلمه «باطن» کم شده و معنای حدیث تغییر یافته است.
تشکیل خانواده حدیث یعنی جایگذاری هر حدیث در جای خود، اینکه حدیثی مطلق و دیگری مقید است، کدام حدیث ابتدا صادر شده و دیگری بعد از آن و ...؛ اگر این کارها توامان صورت بگیرد، به این معناست که ما همواره باید تعامل بین متن و فهم داشته باشیم.
وی افزود: همچنین روایت دیگری داریم که «اذا سمیتم الولد فاکرموا و اوسعوه له فی المجلس؛ وقتی بچه را نام نهادید اکرامش کنید و در مجلس جا برای او باز کنید»؛ جا باز کردن برای بچه تازه متولد شده اصلا معنا ندارد، در اینجا باز سقط رخ داده و کلمه «محمدا» حذف شده یعنی اگر نام فرزندتان را محمد گذاشتید، او را تکریم کنید و به حرمت حضرت محمد(ص) وقتی کمی بزرگ شد و به مجلس آمد، برای او جا باز کنید.
مسعودی خمینی بیان کرد: ما به پذیرش ضبطی از متن که در اختیارمان گذاشتهاند، عادت کردهایم و این از ضعفها و چالشهای ماست؛ ما اگر آسیبهای مختلف حدیث را هم به این مسئله اضافه کنیم، اهمیت موضوع بیشتر خواهد شد. مثال دیگری در این رابطه میزنم، در روایت بیان شده است: «من اشتغل بالمهم ضیع الاهم» خیلی هم مشهور شده در صورتی که ضبط این روایت، این است که «من اشتغل بغیر المهم ضیع الاهم»؛ البته اگر گفته شود که ممکن است ضبط اول درست باشد، این مسئله باید از طریق خانواده حدیث سنجیده شود.
استاد دانشگاه قرآن و حدیث گفت: این طور نیست که ما تصور کنیم کاتبان و ناسخان ما اسکن میکردند حتی تایپیستهای امروز هم مرتکب اشتباه میشوند، چند وقت قبل ترجمهای از یک حدیث را میخواندم که ترجمه یکی از مترجمان قوی خراسان است، این حدیث در فضائل اهل بیت(ع) بود و تایپیست آورده بود که «این حدیث را باید باطل انگاشت»، آه از نهاد من برخاست و به عربی آن مراجعه کردم و دیدم نوشته «فلیکتب هذا بالذهب» یعنی این حدیث را باید با طلا نگاشت. اشکالی که در اینجا رخ داده این بوده که حروفچین در تایپ این عبارت کلید فاصله را به جای اینکه پس از کلمۀ «طلا» بزند، آن را زودتر و پیش از حرف الف زده بود.
مشکلات کتابت حدیث
وی افزود: یا در روایت «کان النبی یستحب الغسل یوم الجمعه» برخی به جای الغسل، العسل ضبط کردهاند که این مسئله جای بررسی دارد که کدام درست است و از طریق نسخهپژوهی به آن برسیم. حتی گاه والبته بندرت ناسخ، یک سطر کامل را ندیده و جا انداخته است. در ذیل آیه ۵ سوره قصص، روایتی نقل شده است که «انا و اشیاعنا یوم خلق الله السموات و الارض علی سنة فرعون و اشیاعه ...» در اینجا یک سطر توسط ناسخ جا افتاده است و این معنای زشت و ناپسند را سبب شده است؛ خداوند در سورۀ قصص میفرماید:
(وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ * وَنُمَکِّنَ لَـهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یحْذَرُون.[
۱]
و میخواهیم بر کسانی که در آن سرزمین فرودست شده بودند، منّت نهیم و آنان را پیشوایان [ـِ مردم] بگماریم، و ایشان را وارثان [ـِ زمین] گردانیم، و در زمین قدرتشان دهیم و [از طرفی] به فرعون و هامان و لشکریانشان آنچه را که از جانب آنان بیمناک بودند، بنمایانیم).
علامه مجلسی به نقل از تفسیر فرات، این روایت را از امیر المؤمنین علیه السلام نقل میکند:
مَن أرادَ أن یَسألَ عن أمرِنا و أمرِ القَومِ فإنّا و أشیاعَنا یومَ خَلَقَ اللّٰه السَّماواتِ و الأرضَ عَلی سُنّةِ فرعونَ و أشیاعِه، فنَزلَت فینا هذهِ الآیاتُ مِن أوّل السّورة إلی قوله: (یحذَرونَ) و إنّی أُقسمُ بِالَّذي فلق الحَبّةَ و بَرأ النسَّمةَ و أنزلَ الکتابَ عَلی محمّدٍ۹ صِدقاً و عَدلاً لَیَعطِفنَّ عَلیکم هؤلاء عَطفَ الضَّروس عَلی وَلدِها.[۲]
هر کس میخواهد در بارۀ وضع ما و این مردم [که دشمن مایند] بپرسد، پس [بداند که] ما و شیعیان ما در روزی که خدا آسمانها و زمین را آفرید، بر سنّت فرعون و پیروانش بودهایم. آیات آغازین سورۀ قصص تا (بیمناک بودند) در بارۀ ما نازل شده و من سوگند میخورم به آن کسی که دانه را شکافت و زندگان را آفرید و قرآن را به عدل و راستی بر محمّد۹ فرو فرستاد، اینان همانند شتر چموشی که [پس از رمیدن] به روی فرزندش باز میگردد، به شما روی خواهند آورد.
صدر این متن، اشکال جدّی دارد؛ زیرا امام خود و پیروانش را بر سنّت فرعون و پیروانش دانسته است؛ در حالی که امام و شیعیانش مانند موسی۷ و اصحاب اویند. مراجعه به اصل روایت نشان میدهد که نقل بحار الانوار دچار سِقط است. به احتمال فراوان، نسخهنویس به دلیل تکرار عبارت «یوم خلق اللّٰه السماوات و الأرض علی سنّة» در متن اصلی روایت، دچار خطای دید شده . صدر روایت در منبع اصلی، یعنی تفسیر فرات کوفی، این گونه است:
مَنْ أَرَادَ أَنْ يَسْأَلَ عَنْ أَمْرِنَا وَ أَمْرِ الْقَوْمِ فَإِنَّا وَ أَشْيَاعَنَا يَوْمَ خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ عَلَى سُنَّةِ مُوسَى(ع) وَ أَشْيَاعِهِ وَ إِنَّ عَدُوَّنَا يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ عَلَى سُنَّةِ فِرْعَوْنَ وَ أَشْيَاعِه....[۳]
مسعودی خمینی اظهار کرد: ما گاه با آسیب ادراج نیز روبرو هستیم. برای نمونه درباره رزق و زیادشدن روزی احادیث زیادی داریم، شکر، رزق را زیاد میکند، صله رحم و نظافت منزل و ... هم رزق را زیاد میکند؛ حال این حدیث را ببینید که فرمودند:«تَرْک الزِّنا، وَکنْسُ الْفِناء، وَغَسْلُ الاْناء مَجْلَبَهٌ لِلْغِناء؛ انجام ندادن زنا، نظافت راهرو و جاروی در منزل و شستن ظروف، سبب رفاه و بی نیازی می شود». در اینجا در جایی این متن را به ذیل آن افزوده اند:
وَ أَقْوَى الْأَسْبَابِ الْجَالِبَةِ لِلرِّزْقِ إِقَامَةُ الصَّلَاةِ بِالتَّعْظِيمِ وَ الْخُشُوعِ وَ قِرَاءَةُ سُورَةِ الْوَاقِعَةِ خُصُوصاً بِاللَّيْلِ وَ وَقْتِ الْعِشَاءِ وَ سُورَةِ يس وَ تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَقْتَ الصُّبْحِ وَ حُضُورُ الْمَسْجِدِ قَبْلَ الْأَذَانِ وَ الْمُدَاوَمَةُ عَلَى الطَّهَارَةِ وَ أَدَاءُ سُنَّةِ الْفَجْرِ وَ الْوَتْرِ فِي الْبَيْتِ وَ أَنْ لَا يَتَكَلَّمَ بِكَلَامٍ لَغْوٍ مَنِ اشْتَغَلَ بِمَا لَا يَعْنِيهِ فَاتَهُ مَا يَعْنِيهِ.
استاد دانشگاه قرآن و حدیث با اشاره به تقطیع در برخی روایات، گفت:
بنده چند سال قبل به مرکزی علمی در ترکیه رفتم و مسئول آنجا گفت برخی علویون ترکیه نماز نمیخوانند و عبادت خدا را هم نمیکنند و علت این هم، استناد آنان به روایتی از امام علی علیه السلام است که فرمودند من خدایی را که ندیده ام، عبادت نمیکنم. این گروههای راحت طلب، متنِ«ما كنتُ أَعبُدُ رَبّاً لَمْ أَرَه؛ هرگز پروردگاری را که ندیدهام، نپرستیدهام»، را از امام علی علیه السلام به همین صورت کوتاه و تقطیع شده، نقل کرده و آن را دستاویز عبادت نکردن ساختهاند. متن اصلی، اما خود حلّ کننده است:
عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محمّد بن خالد، عن أحمد بن محمّد بن أبي نصر، عن أبي الحسنِ الموصلي، عن أبي عبد الله علیه السلام قال:جاءَ حِبْرٌ إلى أميرِ المؤمنين علیه السلام فقال: يا أميرَ المؤمنين! هل رأيتَ رَبَّكَ حينَ عَبَدْتَه؟ قال: فَقال علیه السلام: «وَيلَكَ! ما كنتُ أعبُدُ رَباً لَم أرَه». قال: وكيفَ رأيتَه؟ قال: «وَيلك! لا تُدركُه العُيونُ في مُشاهَدَة الأبصارِ ولكنْ رأتْه القلوبُ بِحقائقِ الإيمانِ».[۴]
این پاسخ حضرت یعنی من در حین عبادت و در اوج عرفان، خدا را شهود میکنم در صورتی که اینها دیدن را به دیدن با چشم تعبیر کردهاند.
آسیب اختصار هم داریم مانند آنچه در باره حج تمتع آمده است که در کتاب آسیب شناسی حدیث آورده ام .
اهمیت خانواده حدیث
مسعودی خمینی با اشاره به اهمیت تشکیل خانواده حدیث برای شناسایی مشکلات حدیثی، بیان کرد: بنده بارها بر تشکیل خانواده حدیث تاکید کردهام یعنی ما باید یک گام ابتدایی در ضبط نص ابتدایی براساس نسخهپژوهی برداریم، و در سیر کار و با توجه به قرائن داخلی و خارجی و تشکیل خانواده حدیث، به ضبط درست نص دست بیابیم.
مسعودی خمینی تصریح کرد: تشکیل خانواده حدیث، کلید رفع این مسائل است و البته صرفا به معنای گردآوری احادیث مشابه نیست. تشکیل خانواده حدیث یعنی جایگذاری هر حدیث در جای خود، اینکه حدیثی مطلق و دیگری مقید است، کدام حدیث ابتدا صادر شده و دیگری بعد از آن و ...؛ اگر این کارها توامان صورت بگیرد، به این معناست که ما همواره باید تعامل بین متن و فهم داشته باشیم. همین تعامل را باید بین ضبط و فهم و نقد هم داشته باشیم.
استاد حوزه و دانشگاه اظهار کرد: خانواده حدیث ما را به یک نص قابل اطمینان می رساند، ممکن است با یافتن احادیث خانواده حدیث، متن و ضبط نخست آن مستحکم باقی بماند و ممکن است در یک تعامل شناور با بقیه احادیث تغییر کند.
[۱]. قصص: آیۀ ۵ ـ ۶.
[۲]. بحار الأنوار: ج۲۴ ص۱۷۱.
[۳]. تفسیر فرات: ص۳۱۳ ـ ۳۱۴.
[۴]. الکافی، ج ۱، ص ۹۷، ح ۶.