نشست علمی ترويجی « بايسته های فقه الحديثی احاديث فقهی» با ارائه حجت الاسلام دکتر سيد محمد حسن حکيم، و به دبيری حجت الاسلام مجتبی پورموسی برگزار شد.
به گزارش پایگاه حدیث نت، نشست علمی ترويجی « بايسته های فقه الحديثی احاديث فقهی» با ارائه حجت الاسلامدکتر سيد محمد حسن حکيم، و به دبيریحجت الاسلام مجتبی پورموسیروز سه شنبه،هفدهم اسفندماه ۱۴۰۰، در مجتمع شهید صدوقی قم برگزار شد.
حجت الاسلام سيد محمد حسن حکيم در اين نشست با اشاره به ماهيت تاريخی حديث، فهم شايسته حديث را مشروط به نگاه تاريخ پژوهانه دانست. وی با اشاره به سياليت زبان و واژگان در بستر تاريخ و اثرپذيری آن از زمانه و فرهنگ، واکاوی تحولات و تطورات زبانی و ظرافت های معنایی واژگان در بستر تاريخ را برای فهم حديث امری ضروری دانست. وی تأکيد کرد توجه به معنا و مفهوم واژگان حديث در زمان صدور اهميت ويژه دارد.
حکيم تاکيد کرد: در بازشناسی دقيق مفاهيم تاريخ دار التفات و توجه به جو حاکم و بستر و فضای تاريخی صدور حديث و بازشناسی گفتمان جاری در دوره صدور روايت ضروی است.
حکيم با اشاره به تقسيمات موضوعی مشهور حدیث که مشتمل بر گونه های اعتقادی، اخلاقی وفقهی است، وجه تمايز حديث فقهی را از ديگر گونه های موضوعی حديث، در «اعتباری و تابع جعل» بودن حديث فقهی دانست. و گفت: همين امر است که سبب ساز حساسیت های ويژه در مورد حديث فقهی شده است. چراکه از يک روی «اعتبار و جعل» راه احراز جايگزين به غير از گزارش و نقل ندارد؛ و از سوی ديگر اثر گذاری جدی بر زندگی فردی و مناسبات اجتماعی انسان دارد. اين در حالی است که مثلا گزاره های اخلاقی راه های احراز وجدانی و گزاره های اعتقادی راه های احراز عقلی دارند، که گاه حتی بر قبول و برداشت از حديث نيز مقدم می شود. دکتر حکيم تأکيد کرد اين ويژگی حديث فقهی بر فقه الحديث اين گروه موضوعی از احاديث نيز اثرگذار است.
در بازشناسی دقيق مفاهيم تاريخ دار، التفات و توجه به جو حاکم و بستر و فضای تاريخی صدور حديث و بازشناسی گفتمان جاری در دوره صدور روايت ضروی است.حجت الاسلام حکيم حساسيت فقهاء بر منابع حديث فقهی را نيز از ديگر نمودهای تابع ويژگی مذکور در باب احاديث فقهی دانست و تاکید کرد از آغاز تدوين و نگارش بلکه از ابتدای گزارشگری حديث، نسبت به تفکیک و تمییز گزاره های فقهی و تدوين مدونات حديث فقهی، در بين مسلمين ـ و به طور ويژه در ميان اماميه ـ التفات و توجه بلکه تعمد وجود داشته است. اين نکته مورد احتجاج فقيهان نيز قرار گرفته است چه در تمسک به روايتی و چه در نفی امکان تمسک به حديثی خارج از منابع تمهيد شده برای گزاره های حديث فقهی.
سيد محمد حسن حکيم گفت: احاديث فقهی از آغاز همواره با التفات به ضمائم دلالی داخلی روايت ويا ضمائم دلالی وارد شده در گزارش های مرتبط مورد مطالعه و فهم قرار گرفته است. نه تنها در بحث فقهی بلکه حتی در مدونات حديثی که با غرض فقه نوشته می شد مثل کتاب «فقيه شيخ صدوق» اين ضمائم تمهيد و تدارک جدی شده است.
حکیم گفت: با توجه به اين ويژگی ها منبع شناسی حديث فقهی و پيشينه شناسی فقه الحديث احاديث فقهی ضرورتی انکار ناپذير و پررنگ تر از ديگر حوزه های موضوعی حديث می يابد. وی منابع فقه الحديثی احاديث فقهی را به دو گروه: ۱. شرح الحديث های نگاشته شده بر منابع حديث فقهی همانند: روضة المتقين و ۲. کتاب های فقه استدلالی امامیه؛ تقسيم کرد و گفت: بخش بسيار مهمی از پيشينه فقه الحديثی احاديث فقهی، در هر دو بعد روشی و دلالی در کتب فقه استدلالی اماميه قرار دارد که متأسفانه گاه مورد غفلت واقع می شود. توجه به بحث های فقه الحديثی وارد شده در ميان بحث های فقه استدلالی نمايانگر سابقه دانشی متصل تا زمان معصوم برای اين حوزه ی انديشه است.
بخش بسيار مهمی از پيشينه فقه الحديثی احاديث فقهی، در هر دو بعد روشی و دلالی در کتب فقه استدلالی اماميه قرار دارد که متأسفانه گاه مورد غفلت واقع می شود.
حجت الاسلام سيد محمد حسن حکيم در ادامه مباحث مرتبط با فقه الحديث احاديث فقهی را سه گونه خواند و گفت: در مورد فقه الحديث احاديث فقهی سه جهت پژوهشی جدی نمود و بروز دارد: ۱. مباحثی که پيش نياز فقه الحديث احاديث فقهی است؛ ۲. مباحث مرتبط با مراحل تحليل دلالی حديث فقهی؛ ۳. مباحث پيرامونی اثرگذار بر تحليل دلالی حديث فقهی.
حکيم پيش نيازهای فقه الحديثی احاديث فقهی را ناظر به «اثبات صدور حديث فقهی» و «احراز سلامت متن» دانست و بر ويژگی های صدوری حديث فقهی مانند ويژگی های راوی، که اثرگذاری بر تحليل متن دارد، تاکيد کرد. وی احراز سلامت متن از آفات تاريخی آمده بر سر حديث، چون: نقل به معنا، تصحيف، تقطيع و... را ضرورت پيشين برای تحليل دلالی متن دانست و نمونه هايی از آفات تحليلی تابع بی توجهی به پيش نياز ها را مورد اشاره قرار داد.
متن فقهی متن يکپارچه ای است که از شارع واحد صادر شده و در فهم و تحليل هر جزء آن، هماهنگی ميان اجزاء بايد مورد ملاحظه و محفوظ باشد. در خوانش و تحليل متن حديث فقهی همواره نگاه جامع به مجموع گزاره های حديث فقهی و بلکه مجموع گزاره های شرعی کتابا و سنتا مورد دقت فقيهان بوده و هست.محمد حسن حکيم فرايند تحليل دلالی متن حديث فقهی را نيز در قالب مراحل ۶ گانه ای تبيين نمود. وی اولين مرحله از تحليل دلالی متن را «ساختار شناسی» متن حديث فقهی توصيف کرد و مرحله دوم را «تشخيص موضوع» متن دانست. حکيم گفت: مرحله گذاری های رايج در نگاشته های مرتبط با فهم حديث عادتا گرفتار سوگيری های تحلیلی به جهت اهل زبان نبودن نگارندگان شده و تابع همين سوگيری ها «واژه پژوهشی» اولويت يافته و بر مراحل تحليل دلالی مقدم شده است. وی تاکید کرد که واژه پژوهشی به ويژه در حوزه تحليل متون تاريخی از اهميت ويژه برخوردار است، اما معانی پايه لغوی واژه، آخرين حل و آخرين مستمسکی است که برای کشف معانی واژگان ديرياب مورد استناد قرار می گيرد. دکتر حکيم تشخيص محورهای اصلی متن يا همان پاراگراف ها را منوط به فهم موضوع متن دانست و از همين روی آن را در مرحله سوم تحليل متن قرار داد. وی فهم و تحليل دلالی جملات را در ضمن مقاطع و محورهای اصلی يا همان سياق و فهم واژگان را در پرتو جمله، مراحل بعدی تحليل دلالی متن دانست و واژه پژوهی تفصلی را منحصر در مواردی دانست که با طی اين مراحل، همچنان معانی روشن و قابل تحليلی از آن ها به دست نمی آيد.
در ادامه اين نشست حجت الاسلام دکتر سيد محمد حسن حکيم به گونه سوم از بايسته های فقه الحديثی احاديث فقهی يعنی مباحث پيرامونی اثر گذار بر تحلیل دلالی متن حديث فقهی پرداخت. وی متن فقهی را متن يکپارچه ای خواند که از شارع واحد صادر شده و در فهم و تحليل هر جزء آن هماهنگی ميان اجزاء بايد مورد ملاحظه و محفوظ باشد. وی تاکيد کرد که در خوانش و تحليل متن حديث فقهی همواره نگاه جامع به مجموع گزاره های حديث فقهی و بلکه مجموع گزاره های شرعی کتابا و سنتا مورد دقت فقيهان بوده و هست. شرح الحديث های موجود در مباحث فقه استدلالی به خوبی نمايانگر اين نگاه به حديث فقهی و انعکاس دهنده تلاش جدی فقهاء در تتبع گزاره های مرتبط و منظومه سازی گزاره ها برای دستيابی به مراد جدی و فهم مقصود از صدور حديث فقهی است.
حکيم افزون بر لزوم توجه به يکپارچگی متن شرعی تمييز و تفکيک «قضايای حقيقيه» از «قضايای خارجيه» را در تحليل گزاره های حديث فقهی امری ضروری دانست و اشاره کرد: گاه بی دقتی در تفکيک گزاره های ناظر به قضايای خارجيه از گزاره های دال بر قضايای حقيقيه موجب شکل گيری تصور تعارض ميان گزاره و مخل به تلقی یکپارچگی متن شرعی شده و نمونه هايی از آن را متذکر شد.
گزاره های حديثی مذاهب اسلامی و آراء فقيهان هم عصر معصومين عليهم السلام در بازسازی فضای صدور روايت و تشخيص گفتمان محوری در عصر معصوم که سبب ساز کشف مسأله مطروحه در آن عصر است نقش آفرينی جدی دارد.حجت الاسلام حکيم گزاره های حديثی و فقهی مذاهب اسلامی که ناظر به دوران حضور معصوم است را از ديگر موارد پيرامونی اثرگذار بر تحليل دلالی حديث فقهی دانست. وی اين گزاره ها را در بازسازی فضای صدور روايت و تشخيص گفتمان محوری در عصر معصوم که سبب ساز کشف مسأله مطروحه در آن عصر است دانست. وی اشاره کرد که اين توجه و دقت دانشی از برکات آيت الله بروجردی رحمت الله عليه است که بر نقش جدی گزاره های حديثی منتشره در آثار مذاهب اسلامی و آراء فقهای هم عصر معصوم، در بازسازی فضای صدور روايت و دستيابی به مسائل مطروحه در عصر معصوم، تاکيد کرده اند. حکیم افزود از گزاره های مذاهب اسلامی برای سامان دهی به مسائلی چون «احتمال نقل معنا» در گزاره های حديث فقهی نيز می توان بهره گرفت.
گفتنی است نشست علمی ترويجی «بايسته های فقه الحديثی احاديث فقهی»، به دعوت معاونت پژوهش حوزه علميه شهيد صدوقی(ره) فاز ۴؛ روز سه شنبه ۱۷ اسفند ماه ۱۴۰۰؛ به دبيری حجت الاسلام مجتبی پورموسی و با حضور طلاب و اساتيد برگزارگرديد.