حجتالاسلام والمسلمین عبدالهادی مسعودی خمینی، رئیس دانشگاه قرآن و حدیث، گفت: پژوهشگر باید علاوه بر روحیه تحقیق و پژوهش، روح خود را هم در مسیر فیض الهی قرار دهد و خود را برای آن آماده کند.
حجتالاسلام والمسلمین عبدالهادی مسعودی خمینی، رئیس دانشگاه قرآن و حدیث، ۱۰ خردادماه در نشست بیان تجربیات پژوهشی اساتید که از سوی دانشکده الهیات پردیس فارابی دانشگاه تهران برگزار شد، گفت: بر اساس بینش توحیدی هر محققی بخواهد موفق شود، نیازمند افاضه الهی در جان و روح او، فکر و اندیشهای است که خدا برای او پدید آورده است، یعنی پژوهشگر باید علاوه بر روحیه تحقیق و پژوهش، روح خود را هم در مسیر فیض الهی قرار دهد و خود را برای آن آماده کند.
جوانهزدن به معنای استمرار قرائت متون و مطالعه و ایجاد سؤال در ذهن است؛ مثلا در ابتدای امر ممکن است درباره ماهیت قرآن سؤالی به ذهن نرسد ولی اگر نظریه صرفه سیدمرتضی و نظریات جدید درباره اعجاز علمی قرآن را بخوانیم، در این صورت این سؤالات به ذهن میرسد که قرآن کاری کاملا الهی و یا بشری است یا ترکیبی از این دو.
وی افزود: بنده یک تمثیلی برای پژوهش درست کردهام و آن شجره پژوهش است، مراحل ثمردهی درخت پژوهش به هشت قسمت زمینهسازی، جوانه زدن، پروراندن، جهت دادن، فربهسازی، هرسکردن، میوه دادن و چیدمان و بستهبندی تقسیم شده است. در پژوهش، زمینهسازی به معنای مطالعه فراوان است. مطالعه فراوان به این معناست که مثلا ما در حوزه آسیبهای اجتماعی قصد فعالیت داریم، باید هم روزنامه بخوانیم، هم اخبار جدید را گوش دهیم و هم کتب جامعهشناسی بخوانیم.
مسعودی بیان کرد: جوانهزدن به معنای استمرار قرائت متون و مطالعه و ایجاد سؤال در ذهن است؛ مثلا در ابتدای امر ممکن است درباره ماهیت قرآن سؤالی به ذهن نرسد ولی اگر نظریه صرفه سیدمرتضی و نظریات جدید درباره اعجاز علمی قرآن را بخوانیم، در این صورت این سؤالات به ذهن میرسد که قرآن کاری کاملا الهی و یا بشری است یا ترکیبی از این دو. البته نباید سؤال خود را در حد ساده نگه داریم بلکه باید آن را به دغدغه تبدل کنیم.
سؤالآفرینی نشانه علم است
دانشیار دانشگاه قرآن و حدیث بیان کرد: از محورهای اصلی سؤال، بررسی چرایی، چگونگی و اینکه چه کسی و چه زمانی و در کجا درباره فلان مسئله است، مثلا سقیفه چرا، چگونه، توسط چه کسانی و با چه هدفی و در چه زمان و مکانی رخ داد. اگر ذهن، خوب مسئلهدار شود نیمی از مسئله علمی رخ داده و سؤالآفرینی هم نشانه علم است.
وی افزود: مرحله سوم هم پروراندن سؤال است، یعنی شاخ و برگ به آن بدهیم. تجربه من در این زمینه، آن است که از طریق مطالعه و گفتوگو سؤالات متعددی پیرامون همان سؤال خودم تولید میکنم، من عادت دارم وقتی میخواهم پژوهشی را انجام دهم، ابتدا با برخی از دوستان و صاحبنظران در میان میگذارم تا سؤالات پرورانده شده و سؤال ما معنادار شود. در نوشتن پایاننامهها گفته میشود که سؤال را به صورت آیا مطرح نکنید مثلا آیا جنگ جمل رخ داده است؟.
حجتالاسلام مسعودی خمینی اضافه کرد: کار دیگر آنالیز کردن سؤال و مسئله پژوهش است؛ یک وقتی به بنده فرمودند که در شعبه شهرری برای یکسری از خانوادههای مذهبی سخنرانی کنید و من از آنان موضوع جلسه را خواستم و گفتند نیاز اینها دوری از تجمل است؛ این واژه در قرآن نیست و در روایات هم کم است و اگر باشد اندک و آن هم عمدتا معنای مثبت دارد، در صورتی که تجملگرایی در زندگی امروز پدیدهای نامطلوب و آسیب اجتماعی محسوب میشود. کسانی سراغ دارم که حج نمیروند، چون از تجملات آن میترسند یا بسیاری از ازدواجها به این دلیل شکل نمیگیرد. بنابراین باید موضوع و پرسش ما تصفیه و آنالیز شود.
بررسی تجمل در روایات با موضوعات پیرامونی
دانشیار دانشگاه قرآن و حدیث ادامه داد: در موضوع مورد بحث، تجمل ترکیبی از زیباگرایی افراطی، تکلف و چشم و همچشمی است لذا میتوان سراغ این موضوعات در آیات و روایات برویم و روایات ناظر به افراط و تفریط در عطر زدن، شانهزدن، خودآرایی را مورد بحث قرار دهیم. یا مسئله رضایت از زندگی در آیات و روایات وجود ندارد ولی اگر آن را تجزیه کنیم، در این صورت میتوان حتی کتابی نوشت که توسط آقای پسندیده نوشته شده و کتاب سال جمهوری اسلامی هم شده است.
وی با تأکید بر تحقیق و تجربه و تحلیل دقیق یک سؤال، بیان کرد: یکی از راههای تحلیل و تجزیه سؤال جزئی کردن و برش زدن است؛ این مورد در پایاننامهها خیلی لازم است مثلا ما قصد داریم در مورد کم اعتمادی در جامعه تحقیق کنیم. میتوانیم آن را بخش بخش کنیم؛ مثلا کم اعتمادی قشر جوان به بزرگسال یا بزرگسال به جوان، کم اعتمادی اجتماعی در سطح کلان یا خرد در سطح روابط بین فردی، کم اعتمادی دولت و حاکمیت به مردم و برعکس؛ کم اعتمادی کشورها به یکدیگر و در سطح بینالمللی.
رئیس دانشگاه قرآن و حدیث گفت: جهت کلی و دورترین هدف ما، سؤال اولیه پژوهش است و سؤالات فرعی، سکان پژوهش است که تا کشتی را تا چند متر جلوتر فرمانبری میکند. سؤال فرعی حاصل پروراندن سؤال اصلی است و گامهای تحقیق ما و فصول و بخشهای پژوهش را میسازد و برای سؤال اصلی، ریلگذاری میکند یعنی نه از سؤال اصلی غافل شویم و نه از سؤالات فرعی.
چه کنیم تا پژوهش ما فربه شود؟
وی افزود: برای فربهسازی پژوهش، نیازمند مطالعات متون اصلی، پیمایشی و موردی و مستقیم هستیم که با مطالعات اولیه فرق دارد؛ مثلا در اینجا ما قصد داریم نظر قرآن کریم را در فلان مسئله بدانیم. در موضوع کم اعتمادی باید تمام متون مرتبط اصلی با این موضوع را بخوانم، البته نه متون جانبی را. اگر متونی ارتباط داشت ولی ارتباط آن کم بود، باید از نمایهها استفاده کنیم. یکی از اشتباهاتی که ما محققان داریم، این است که آنقدر به موضوع وابسته میشویم که اندک مورد مرتبط با آن موضوع را هم وارد پژوهش خودمان میکنیم که ممکن است کمترین ارتباط را داشته باشد. زنبور عسل که عسل آن شفاست، روی هر گلی نمینشیند و اگر بنشیند هم روی شهد گلها تغذیه میکند.
فهم دقیق لازمه تدریس است
حجتالاسلام مسعودی خمینی اضافه کرد: خلاصه کردن مطالعات، موضوع خیلی مهمی است؛ من در اول دبیرستان به خاطر دارم که کتاب «انسان و ایمان» را مطالعه و در ۱۰ صفحه تلخیص کردم و به جرأت میتوانم بگویم بیشترین چیزی که از استاد مطهری در ذهن ما باقی مانده است از همین کتاب است؛ آقابزرگ تهرانی گفته است اگر کتابی را میخواهی به یاد نداشته باشی، فقط بخوان ولی اگر قصد داری آن را یاد بگیری خلاصه کن. من دیدهام برخی دانشجویان عین مطلب کتاب را در تلخیص یادداشت میکنند ولی این صحیح نیست گرچه در برخی موارد که قرار است استناد به عین مطلب بدهیم، لازم است ولی در غیر این مورد درست نیست زیرا اگر کسی چیزی را فهمید، میتواند تدریس کند.
وی ادامه داد: من بیان علامه طباطبایی در ذیل «عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ» را بررسی میکردم ولی تا به خلاصهای از محتوای ایشان که توسط فرد دیگری نوشته شده بود، رجوع نکردم نتوانستم فهم دقیقی داشته باشم.