حجتالاسلام مصطفی صادقی کاشانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، گفت: با وجود برخی ضعفها در مقتل لهوف سیدبن طاووس از جمله طرح مسئله شهادت عرفانی، نباید از این کتاب عبور کرده و آن را نادیده بگیریم.
حجتالاسلام والمسلمین مصطفی صادقی کاشانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، شامگاه ۲۳ مرداد در نشست «بررسی تاریخنگاری کتاب لهوف» که از سوی مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام خمینی(ره) برگزار شد، گفت:
لهوفهم در بین خواص شهرت دارد و در عاشوراپژوهی به آن توجه میشود و هم در بین عموم ذاکران اهل بیت(ع) محل توجه هست و مؤلف آن هم جایگاه والایی دارد و تاکید بنده هم بر این است که نباید از این کتاب عبور کرد.
وی با بیان اینکه علی بن طاووس از سادات حسنی و اهل حله است و در قرن ششم و هفتم زندگی کرده، افزود: نسب مادری ایشان به شیخ طوسی منتهی میشود و توثیقات زیادی هم در مورد آن بزرگوار وجود دارد. وی با تسامح با اخبار برخورد کرده ولی وثاقت و جلالت ایشان مورد خدشه نیست؛ شهرت زیادی به زهد دارد و حتی میتوان او را شخصیتی گوشهگیر برآورد کرد. وی داماد وزیر عباسیان هم بود.
نقل ماجرای ۶ بار دستگیری امام صادق(ع)
صادقی کاشانی بیان کرد: ابن طاووس ده کتاب دعای چاپ شده و ده کتاب دعای چاپ نشده دارد؛ دو کتاب فقهی و دو کتاب حدیثی هم دارد؛ در تاریخ شش کتاب از وی گزارش شده که فقط لهوف به دست ما رسیده البته وی در کتب دعایی خود به مباحث تاریخی هم پرداخته است از جمله شش بار دستگیری و احضار امام صادق(ع) از سوی خلفای عباسی است که در بقیه تواریخ آن را نداریم.
این پژوهشگر با بیان اینکه لهوف فقط مقتل امام حسین(ع) است و نه همه زندگی آن امام(ع)، افزود: نام دقیق کتاب «الملهوف علی قتل الطفوف» و حدود ۶۲۰ تالیف شده است. این کتاب نه متقدم و نه متاخر بلکه تحلیلگستر و کتابی قابل توجه هست و به آن توصیه میکنیم. انگیزه اصلی مرحوم سیدبن طاووس، گریه بر امام حسین(ع) و مقتل است. مصباح الزائر را برای زیارت عتبات نوشته و در کنار آن لهوف را نوشته تا ضمیمه آن کتاب شود، بنابراین هدف وی تاریخنگاری نیست و ابن طاووس مورخ نیست و با تاریخنگاری میانهای هم نداشته است.
صادقی کاشانی با بیان اینکه هدف ابن طاووس جمعآوری یک مقتل برای زوار کربلا بوده است، اضافه کرد: در برخی نسخههای لهوف که بهترین آن چاپ نجف است وی عمدتا از قال الراوی نقل کرده و این نشان میدهد وی دنبال ثبت دقیق تاریخ نبوده لذا اخبار وی با منع ذکر نشده است. حتی از خوارزمی و فتوح ابن اعثم (۳۱۴) هم نام نبرده است با اینکه مشهور است مستقیم از این دو کتاب به خصوص خوارزمی استفاده کرده است.
وی با اشاره به ارتباط لهوف با مثیرالاحزان ابننما، افزود: برخی معتقدند که سیدبن طاووس لهوف را از مثیرالاحزان گرفته است ولی بنده معتقدم که هر دو این مقاتل خودشان از کتب دیگری اتخاذ مطلب کردهاند. منابع دیگر وی از زیدیه مانند امالی ابوطالب است از جمله خطبه خطی الموت علی ولد آدم. بنابراین وی هیچ سلسله سندی بنابر نسخههای سنگی نیاورده است.
صادقی کاشانی با بیان اینکه وی همچنین گاهی ترتیب حوادث را بهم زده است، تصریح کرد: از جمله خطبه خطی الموت است که گفته امام حسین(ع) وقتی خواست راه بیفتد فرمودند من فردا صبح عازم هستم و هر کسی دوست دارد با من بیاید. خیلیها آن را برای روز عاشورا میدانند ولی ابن طاووس این خطبه را به یک ماه قبل از عاشورا و مکه انتساب داده است. تعیین تکلیف همین گزاره تاریخی میتواند در فلسفه قیام عاشورا هم اثرگذار باشد.
برخی بی دقتیها در لهوف
صادقی کاشانی تصریح کرد: هلال بن نافع نمونه دیگر است، او با عنوان نافع بن هلال از وی یاد کرده است و اینکه یکی را در جبهه امام و دیگری را در جبهه مخالف نام برده است در صورتی که درست همان هلال بن نافع است و وی از یاران امام حسین(ع) و شهید کربلاست. این موارد نشان از عدم دقتهای تاریخی ابن طاووس است. البته برخی عدم دقتها هم ناشی از نسخههای مختلف لهوف است و بنده ۵۷ نسخه را از قرن دهم به بعد در عراق و ... شناسایی و تحقیق کردهام و مشخص شد حدود دو هزار کلمه بین نسخهها تفاوت وجود دارد و میتواند در فهم تاریخی عاشورا تاثیراتی باقی بگذارد.
وی افزود: مثلا یک نمونه مهم درباره شهادت حضرت علی اصغر(ع) است، او در ابتدا مانند مقتل ابی مخنف نقل کرده که امام او را در بغل داشت و تیری زدند و شهید شد ولی ناگهان بعد از آن مطلبی اضافه میشود که حال و هوای جنگ بود و امام(ع) بچه را روی دست در برابر دشمن گرفت و گفت این بچه چند روز است آب نخورده است و اگر به من رحم نمیکنید به این طفل رحم کنید؛ بنده نمیتوانم چنین چیزی را بپذیرم و با شان امام(ع) سازگار نیست؛ هدف دشمن تحریم آب روی امام و تنگ کردن حلقه محاصره و تسلیم بود و التماس برای آب با جایگاه امام سازگار نیست، شهید مطهری هم این مسئله را رد کره است. برخی میگویند برای اتمام حجت بوده ولی آن هم معنا ندارد.
پیشگوییهای فراوان
صادقی کاشانی اظهار کرد: پیشگوییهای فراوانی که امام(ع) از شهادت خودشان داشتهاند هم بحث مهمی در تحلیل واقعه عاشوراست، اینکه «ان الله شاء ان یراک قتیلا»، البته ما منکر علم امام نیستیم ولی کیفیت و صحت روایات و تعداد آن محل بحث است. از سوی دیگر ابن طاووس معتقد به شهادت عرفانی است و معتقد است که امام(ع) قصد شهادت کردند که این نظریه تقریبا منحصر به ایشان است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: البته برخی نسخههای لهوف فاقد این موارد است و نشان میدهد شاید برخی مطالب اضافه شده از سوی نسخهنویسان اصافه شده است. همچنین موضوع مهم دیگر رویکرد ابن طاووس است؛ رویکرد وی حدیثی_کلامی است و با مورخان شیعه و غیرشیعه تفاوت دارد.
وی تاکید کرد: البته با وجود همه این نقائص ما لهوف را کتابی مهم و مورد تایید میدانیم و اینکه برخی بگویند وی مورخ نیست و کتابش غیرقابل اعتماد است را قبول نداریم و از سوی دیگر اینکه همه لهوف را قبول کنیم هم درست نیست. برخی این اثر را رها کرده و سراغ آثاری چون محرق القلوب، اکسیر الشهاده و ... در دوره صفویه و یا آثار دوره قاجاریه میروند که پر از جعلیات است و تنها مطالبشان از ابی مخنف و طبری و منابع معتبر متقدم قابل اعتناست.
تاثیرپذیری لهوف از مقتل خوارزمی
صادقی کاشانی با بیان اینکه نباید از لهوف عبور کرد چون دقت بالایی دارد، اظهار کرد: تاثیرپذیری لهوف از خوارزمی خطیب که صد سال قبل از آن مقتل نوشته و وی فردی سنی است محل ایراد است ولی همانطور که رهبر انقلاب چند سال قبل از روی این کتاب روضه خواندند خوب است که ذاکران اهل بیت(ع) هم از آن استفاده کنند.
وی افزود: مطالب جالبی در این کتاب وجود دارد که در مقتل ابی مخنف نیست، از جمله «هیهات منا الذله» به عنوان شعار مهم امام حسین(ع) و معتبر هم هست یا مطالبی از ابوریحان بیرونی آورده است؛ از جمله رفتن اسرای کربلا در بازگشت از شام به محل قبر شهیدان کربلا و تجدید عهد با قبور شهدای کربلا؛ البته ابن طاووس در اثر دیگر خود این سخن در لهوف را رد کرده و گفته به لحاظ زمانی جور نیست.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: برخی مقاتل از سوی برخی عالمان چون شیخ صدوق و فاضل دربندی نوشته شده که جایگاه معتبری دارند ولی مطالب بیان شده در در آنها به هیچ وجه پذیرفتنی نیست. مثلا صدوق آورده که مثلا حضرت عباس(ع) فلان تعداد افراد دشمن را کشت و حضرت علی اکبر(ع) چند صد نفر را به هلاکت رساند در صورتی که این مسئله درست نیست و تعداد کشتههای دشمن کمی بیشتر از شهدای کربلا و بیش از ۸۰ نفر بوده است. فاضل دربندی هم فقیه و بزرگوار بوده ولی مورخ نبوده و تسامحات نادرستی داشته است حتی مرحوم مقرم هم همینطور.
صادقی کاشانی در پاسخ به پرسشی درباره حضرت علی اصغر(ع)، اظهار کرد: اینکه شهادت حضرت علی اصغر(ع)، شهادت جانسوزی بوده تردیدی نیست و اینکه امام حسین(ع) ایشان را دفن کردند در منابع نقل شده ولی اینکه سر آن بزرگوار را بر نیزه کرده باشند و اهانت به آن حضرت معتبر نیست.
وی در پایان افزود: پارهای موارد هم در لهوف هست که جای تامل دارد. در مورد ترجمههای لهوف هم به نظرم ترجمه مرحوم فهری یا صحفی شاید از بقیه بهتر باشد گرچه بیش از ۱۵ ترجمه از لهوف وجود دارد که بنده چون بررسی دقیقی نداشتم نمیتوانم قضاوت دقیقی هم بکنم.