129
داستان پيامبران (حضرت موسي و نوح)

در اخبار آورده اند كه قارون و يارانش هفتاد بار از موسى امان خواستند. خداوند به موسى وحى كرد: «از تو هفتاد بار امان خواستند، امانشان ندادى، سوگند به عزت من كه اگر يك بار از من امان مى خواستند، آنان را امان مى دادم و مرا قريب و مُجيب مى يافتند». مفسّران گفته اند: «روايت كرده اند كه آنان هر روز در زمين فرومى روند و هرگز ساكن نشوند تا روز قيامت فرارسد».
چون چنين واقعه اى رخ داد بنى اسرائيل با يكديگر گفتند: «موسى دعا كرد كه خدا قارون را به هلاكت رساند تا مال و ملك قارون براى موسى باقى ماند و از آن بهره گيرد». موسى سخن آنان را شنيد، گفت: «خدايا تمام مال و ملك او را نيز بر زمين فروبر». خداوند نيز خواسته او را برآورد و تمام مال و ملك قارون را به زمين فروبرد.


داستان پيامبران (حضرت موسي و نوح)
128

براى بنى اسرائيل شكافت و ما را رهايى داد و فرعون و قوم او را به هلاكت رساند، آنچه در اين حادثه راست است، بيان كن». زن انديشيد و با خود گفت: «اگر حقيقت را بگويم و از گناهان گذشته خود توبه كنم، همانا خدا بر من رحمت كند». پس گفت: «سوگند به خدا كه تو از اين سخن كه مى گويند دورى و پاك و آنچه آنان مى گويند دروغ است. قارون به من مزدى داد تا اين دروغ را بر تو بگويم».
موسى عليه السلام بر زمين روى نهاد و گفت: «أللهم إن كنت رسولك فاغضب لى؛ اگر من رسول توام بر من خشم گير». جبرئيل آمد و گفت: «اى موسى، خداى تعالى مى گويد: من به زمين فرمان داده ام هرچه تو خواهى اطاعت كند و فرمان برد ». موسى عليه السلام گفت: «اى بنى اسرائيل بدانيد كه خداوند همان گونه كه مرا به سوى فرعون فرستاد، سوى قارون نيز فرستاده است. فرعون طغيان كرد و به هلاكت رسيد و قارون نيز عصيان كرده است. هركه با اوست، سوى او باشد و هركه با من است از او دور گردد». همه گريختند جز دو كس كه با قارون باقى ماندند. موسى عليه السلامگفت: «اى زمين ايشان را بگير». تا به زانو در زمين فرورفتند. بار ديگر گفت: «يا ارض خذيهم؛ اى زمين ايشان را بگير». تا به كمر در زمين فرورفتند، دگرباره گفت: «يا أرض خذيهم؛ اى زمين ايشان را بگير». تا به گردن در زمين فرورفتند، در اين هنگام به فرياد آمدند و التماس كردند و موسى را به حق خويشاوندى سوگند مى دادند. موسى عليه السلامبسيار خشمگين شده بود، سخنان آنان را نپذيرفت، گفت: «يا أرض خذيهم؛ اى زمين ايشان را فروگير». همگى در زمين فرورفتند.

  • نام منبع :
    داستان پيامبران (حضرت موسي و نوح)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 127583
صفحه از 148
پرینت  ارسال به