133
داستان پيامبران (حضرت موسي و نوح)

حربه اى آهنين در دست گرفت و به خيمه زمرى داخل شد. زن و مرد در خواب بودند. نيزه خود را بر تن آن دو فروكرد، آن گاه هر دو را بالاى نيزه گرفت و در لشكر گرداند و گفت أللهم هذا جزاء من يعصيك؛ اين سزاى عصيانگران و معصيت گران است. چندى بعد خدا طاعون را از آنان دور ساخت.
راويان گفته اند: «از آن هنگام كه طاعون در بنى اسرائيل افتاد تا آن گاه كه فخاص آن فاسق را كشت، هفتاد هزار مرد در طاعون هلاك شده بودند. اين در يك ساعت از روز بود». زين پس بنى اسرائيل رسم نهادند كه از هر ذبحى بهره اى نيز به فرزندان فخاص دهند.


داستان پيامبران (حضرت موسي و نوح)
132

بيرون افتاد و بر سينه افتاد. گفت: من نگفتم كه دين و دنيايم را از دست خواهم داد؟ اينك چنين شد و هيچ چاره اى جز مكر و حيله نمانده است . گفتند: چه حيله اى سازيم؟ گفت: زنان را بياراييد و به آنان متاع و اسباب دهيد تا به لشكرگاه موسى بروند و خود را بر آنان عرضه دارند. آن گاه از مراوده دورى نكنند؛ چراكه اگر يك تن از لشكريان موسى زنا كند، آنان پيروز نخواهند شد. قوم بلعم چنين كردند؛ زنان را بياراستند و كالاها در دست آنان نهادند و سفارش كردند به گفته بلعم عمل كنند، آن گاه به لشكر موسى فرستادند.
زنان به ميان لشكر موسى رفتند. زنى نكوروى با نام كشى بنت صور به مردى رسيد. مرد از بزرگان بنى اسرائيل بود و نام او زمرى، وى در جمال زن خيره ماند، او را نزد خود خواند و زن پذيرفت، آن گاه دست زن را گرفت و پيش موسى عليه السلام برد و گفت: اى موسى، مى دانم كه خواهى گفت: اين زن نكوروى بر ما حرام است . موسى گفت: آرى حرام است و از او دست بدار . گفت: هرگز در اين باب فرمان تو را نبرم . دست زن را گرفت و او را به خيمه خود برد و با او خلوت كرد. مردان ديگر نيز با زنان كنعانيان زنا كردند. پس خداوند بر اين قوم طاعون فرستاد.
در لشكر موسى مردى بود با نام فخاص، مردى نيرومند، با هيبت و سپهسالار لشكر موسى. در آن هنگام كه زمرى با موسى سخن مى گفت، وى حاضر نبود. وقتى بازگشت، ديد در بنى اسرائيل طاعون افتاده است. پرسيد: چه بر آنان گذشته است و آنان چه كرده اند؟ آنچه گذشته بود به او گفتند.

  • نام منبع :
    داستان پيامبران (حضرت موسي و نوح)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 127489
صفحه از 148
پرینت  ارسال به