21
داستان پيامبران (حضرت موسي و نوح)

آغاز داستان موسى ۱

خواب ديدن فرعون

چون فرعون عمرى طولانى يافت، بر سرزمين خود ظلم و ستم بسيار كرد. از اين رو، خداوند اراده كرد تا موسى را به پيامبرى قوم بنى اسرائيل بفرستد. در همين دوران، فرعون شبى در خواب ديد كه از بيت المقدس آتشى پديدار گشت و اطراف و گرداگرد خانه او را فراگرفت، آن گاه آتش در خانه وى و قبطيان افتاد و خانه ها را سوزاند، ليكن هيچ گزند و آسيبى به قوم بنى اسرائيل نرساند. فرعون از اين خواب بترسيد. بامداد كسى فرستاد و كاهنان و خوابگزاران را نزد خود طلبيد و خواب خويش را بر آنان بيان كرد. آنان گفتند: اين خواب نشان دهنده آن است كه در ميان بنى اسرائيل فرزندى به دنيا آيد كه تو و قوم تو را به هلاكت رساند و مملكت تو به دست وى نابود گردد. فرعون قابله هاى مصر را فراخواند و آنان را بر زنان آبستن بنى اسرائيل گماشت. آن

1.برگرفته و تلخيصى است از: تفسير روض الجنان و روح الجنان، ج ۱، ص ۲۷۱ـ۳۲۴؛ ج ۲، ص ۶ـ۱۴؛ ج ۶، ص ۳۲۲ـ۳۲۷؛ ج ۸، ص ۳۱۹ـ۳۹۹، ۴۲۰ـ۴۲۳؛ ج ۱۳، ص ۱۳۳ـ۱۸۲؛ ج ۱۴، ص ۳۱۰ـ۳۱۹؛ ج ۱۵، ص ۱۰۷ـ۱۳۳، ۱۶۶ـ۱۷۷؛ ج ۲۰، ص ۲۶۵ـ۲۶۹ .


داستان پيامبران (حضرت موسي و نوح)
20
  • نام منبع :
    داستان پيامبران (حضرت موسي و نوح)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 118401
صفحه از 148
پرینت  ارسال به