89
داستان پيامبران (حضرت موسي و نوح)

است؛ دزدى نكنيد و به دروغ به نام من سوگند ياد نكنيد كه هر كس به دروغ به نام من سوگند خورد، من او را پاك نسازم؛ بى گناه كسى را نكشيد، زنا نكنيد و بر پدر و مادر خود عصيان نورزيد». گروه ديگرى از مفسران گفته اند: «عظيم ترين الواح و مدار هر شريعت اين است: مرا تسبيح و تقديس كن، جز من خدايى نيست. چيزى را شريك من قرار نده؛ شكر من و شكر پدر و مادر خود به جاى آر تا تو را زندگانى خوش بدهم و بازگشت تو سوى من است؛ خون ناحق نريز كه بر تو حرام كرده ام و اگر چنين كنى در رنج عظيم افتى؛ به نام من سوگند دروغ ياد نكن كه من آن كسى را كه مرا و نام مرا تعظيم نكند توفيق ندهم؛ جز آنچه گوشَت شنيده و چشمت ديده و دلت دانسته باشد، به چيزى گواهى نده، من روز قيامت آنان را كه گواهى داده اند گرد آورم و از آنچه گواهى داده اند سؤال كنم؛ به آن فضلى كه من به ديگران عطا كرده ام، بر آنان حسادت نكن كه حاسد، دشمنِ نعمت من باشد و گرفتار در نعمت من؛ زنا نكن؛ دزدى نكن، تا من رحمت خود را از تو دريغ نكنم و درِ آسمان ها را بر تو نبندم؛ و براى غير من قربانى نكن كه هيچ قربانى كه به نام من كشته نشود از زمين به آسمان نمى رود؛ به زن همسايه خيانت نكن كه به نزديك من دشمنى بزرگ است؛ و آنچه خود مى خواهى بر مردمان نيز بخواه».
اين سخنان ده آيه از الواح بود. خداوند اين خصلت ها را در هجده آيه از سوره بنى اسرائيل نهاده است، در آنجا كه گفت: «وَ قَضى رَبُّكَ أَلاّ تَعْبُدُوا إِلاّ إِيّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً...»۱ آن گاه اين را در سه آيه از سوره انعام جمع كرد:

1.سوره اسراء (۱۷): آيه ۲۳.


داستان پيامبران (حضرت موسي و نوح)
88

من. او از ميان آفريدگان برگزيده من است. من او را از تمام آفريدگان بيشتر دوست دارم، نيز از تمام فرشتگان . موسى گفت: خدايا چون محمد به نزديك تو چنين منزلت و مرتبه اى دارد، هيچ امتى از امت او فاضل تر وجود دارد؟ حق تعالى گفت: فضل امت او بر ديگر امتان، اى موسى همچون فضل من بر آفريدگان من است . موسى عليه السلام گفت: خدايا كاش من آنان را مى ديدم . حق تعالى گفت: اينك امت احمد از پشت پدران و ارحام مادران پاسخ دادند: لبيك، اللهم لبيك، إنّ الحمد و النعمة لك و الملك لا شريك لك لبيك ... موسى عليه السلامدلخوش گشت». حق تعالى گفت: «ما در الواح براى موسى موعظه و پندى نوشتيم». برخى از مفسران گفته اند: «خداى تعالى به جبرئيل گفت كه الواح را از بهشت بياورد». گفته اند: «از سنگى سخت بود كه خداى تعالى براى موسى آن را نرم كرد و موسى به دست خود آن را بريد و با انگشتان خويش آن را شكافت».
موسى عليه السلام صداى قلم را كه بر روى لوح كلمات عشر را مى نگاشت مى شنيد. اين زمان روز اول ذوالقعده بود. تورات همچون بار هفتاد شتر بود، يك خروار از آن را در يك سال كسى مى توانست بخواند و هيچ كسى جز موسى تمام آن را نمى توانست بخواند». مفسّران گفته اند: «آيه «وَ كَتَبْنا لَهُ فِي الْأَلْواحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً وَ تَفْصِيلاً»۱ » در تورات هزار آيه است، همچون: هيچ چيزى را با من در آسمان و زمين شريك نسازيد كه تمام آنها مخلوق من

1.سوره اعراف (۷): آيه ۱۴۵.

  • نام منبع :
    داستان پيامبران (حضرت موسي و نوح)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 127555
صفحه از 148
پرینت  ارسال به