عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تأکید کرد: از منظر مرحوم نجاشی برخی از مخالفان شیعه بر این باور بودند که شیعیان فاقد پیشینه فرهنگی هستند و آثار و مصنفاتی ندارند. آنان آشنایی درستی با شیعه و فرهنگ و تراث امامیه ندارند.
حجتالاسلام والمسلمین احسان سرخهای، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۰ بهمن در نشست علمی «تقریری بر مسلک فهرستی»، گفت:
دو تصور نادرست در میان برخی پژوهشگران دیده میشود: نخست آنکه برخی تصور کردهاند که در «مسلک فهرستی»، تنها به فهارس اصحاب رجوع میشود و مرجع اصلی کاربست این روش برای کشف اعتبار، منابع فهرستی برجایمانده است؛ در حالی که تعداد این فهرستها بیش از چند منبع محدود نیست.
دوم آنکه پنداشتهاند که صاحبان این فهارس مانند مرحومشیخ طوسیونجاشی، با هدف گزارش اعتبار منابع و آثار حدیثی به تالیف این آثار اقدام کردهاند.
این درحالی است این دو پیشفرض از اساس اشتباه است؛ زیرا مراجعۀ به این فهارس خلاف این مطلب را نشان میدهد. ظاهرا وجه مشترک اشکالات بیشترِ ناقدان از عنوان یعنی «مسلک فهرستی» سرچشمه میگیرد.
آشنایی با انگیزه نویسندگان فهارس
این استاد حوزه در ادامه گفت:
نجاشی در مقدمه کتابفهرستش، هدف از تألیف این کتاب را شرح میدهد. وی میگوید: برخی مخالفان ما بر این باور هستند که شیعیان آثار و مصنفاتی ندارند، یعنی پیشینه فرهنگی نمیتوان برای آنان قائل شد. او در آورده است افرادی که چنین ادعایی را مطرح میکنند آشنایی درستی با شیعه و فرهنگ و تراث آن ندارند.
نجاشی میافزاید: ما با کسانی که مطلع نیستند حرفی نداریم؛ زیرا پیشینه فرهنگی ما روشن است؛ اما من ناچارم برای کسانی که علاقه دارند تا پیشینه فرهنگی امامیه را بدانند، فهرستی تهیه کنم و در آن نام تمام پدیدآورندگان آثار امامیمذهب را گرد بیاورم و آثار ایشان را هم معرفی کنم. البته او مدعی نیست که استقرای تام و تمام دارد؛ بلکه همه تلاش خود را در این عرصه به کار میگیرد، چون بسیاری از آثار تا زمان حیات نجاشی از بین رفته یا به دست وی نرسیده است.
برخی از پژوهشگران در شناخت مسلک فهرستی به این اشتباه افتادهاند که منبع انحصاری در این روش، فهارس برجایمانده است. به همین خاطر و برخی ملاحظات دیگر پیشنهاد بنده جایگزینی اعتبارسنجی کتابمحور بهجای مسلک فهرستی است؛ زیرا در این شیوه از اعتبارسنجی در شمار بررسی مجموعۀ شواهد و قرائن، کتاب نقش محوری دارد.
حجتالاسلام سرخهای گفت: نجاشی در تلاش بود تا فهرست مصنفان را ارائه دهد و در ذیل هر کدام توصیفی از مصنف هم بیاورد، از جمله اینکه در چه دورهای میزیسته و با کدام امام (ع) معاصر دوره بوده است، موطن و مسکن او کجا و از کدام قبیله بوده است و ...؛ پس هدف اصلی وی معرفی مؤلفان بوده و سپس بعد سراغ آثار آنان رفته است.
حجتالاسلام سرخهای اظهار کرد: در مقدمهفهرست شیخ طوسیهم آمده است که بزرگان ما آثار خود را در کتابخانه شخصیشان فهرست کردهاند، و من با دسترسی با این فهارس متوجه شدهام که هیچیک از آنان مجموعهای دربردارندۀ همه آنها را گرد نیاورده است؛ بنابراین من برای تجمیع این فهارس دست به این کار زدم. او تأکید می کند که ابن غضائری پیش از من فهرست مصنفات و اصول را در دو کتاب آورده بود؛ اما من این دو مجموعه را در یکجا میآورم؛ زیرا برخی مشایخ در هر دود حضور دارند و این سبب تکرار نام ایشان خواهد شد.
وی اضافه کرد: با روشن شدن انگیزه این بزرگان از تألیف فهارس باارزش معلوم میشود که مراجعه به آنها با هدف کسب اطلاع از وجود یک پدیدآورنده و اطلاعات فردی و آثار آنها است.
فائده دیگری که از این فهارس استفاده میشود آن است که مرحوم نجاشی و شیخ طوسی در بسیاری از موارد طریقشان به این آثار را هم گزارش کردهاند. به نظر میرسد که اولاً بالذات این طرق برای اثبات انتساب آثار به پدیدآورندگان گزارش شدهاند؛ بنابراین این تصور نادرست است که فکر کنیم ارائه طریق برای اثبات اتقان کتاب یا اعتبار آن بوده است. بهترین اثر ارائه طریق در این فهارس کسب اطمینان مخاطب به این نکته است که فلان مؤلف فلان اثر را داشته است.
استاد حوزه و دانشگاه گفت: البته در ضمن این کار اطلاعات بسیار باارزشی هم برای خواننده بهدست میآید. از جمله اینکه چه کسانی در طریق روایت آن اثر نقش آفریدهاند. همچنین شهرت کتاب در عصر مؤلف یا در اعصار بعد روشن میشود. گاه در توصیف شیخ طوسی یا نجاشی ارزیابی ایشان از اثر یا مؤلف نیز فهمیده میشود. در برخی موارد در بارۀ اینکه شخص مؤلف، وثاقت و دیدگاههای او ارزیابی میشود.
وی افزود: با استفاده از اطلاعات مندرج در فهارس چهبسا بتوان نام پدیدآورنده را در میان سلسله اسناد کشف کرد. ما وقتی با سلسله اسناد مواجه میشویم، با یکسری اسامی روبرو هستیم؛ اما فهارس کمک میکنند تا با پدیدآورندگان حاضر در سلسله اسناد آشنا شویم.
وثوق به صدور در مسلک فهرستی
حجتالاسلام سرخهای بیان کرد: البته دراعتبارسنجی احادیثتکیه کامل به فهرست نیست؛ بلکه باید به مجموع اطلاعات مرتبط با حدیث و تمامی شواهد افزاینده یا کاهنده اعتبار خبر توجه کرد؛ البته در این میان اطلاعات مرتبط با آثار حدیثی پیشینیان بسیار مؤثر است.
او گفت: برخی از پژوهشگران در شناخت مسلک فهرستی به این اشتباه افتادهاند که منبع انحصاری در این روش، فهارس برجایمانده است. به همین خاطر و برخی ملاحظات دیگر پیشنهاد بنده جایگزینی اعتبارسنجی کتابمحور بهجای مسلک فهرستی است؛ زیرا در این شیوه از اعتبارسنجی در شمار بررسی مجموعۀ شواهد و قرائن، کتاب نقش محوری دارد.
سخنران در ادامه اظهار کرد: این شیوۀ اعتبارسنجی در نهایت به وثوق به صدور بازمیگردد. از این رو آن را باید از یک منظر بازگشت به شیوۀ قدما و از منظری دیگر کاربست روش عقلا در سنجش اعتبار احادیث در نظر آورد. اگرچه در شرایط جاری و با توجه به مجموعه کارهای انجام شده، بهنظر میرسد، این شیوه از اعتبارسنجی یعنی اعتبارسنجی فهرستی یا کتابمحور در ابتدای راه است و تا رسیدن به مرحله بلوغ، مسیر طولانی در پیش دارد.
وی در بخش دیگری از سخنانش تأکید کرد: پیشفرض کاربست روش کتابمحور، پذیرش غلبۀ نقلو انتقال احادیث با استفاده از آثار حدیثی است. با بدانیم که اصحاب ائمه(ع) همه شنیدههای خودشان را در قالب نوشتهها به نسلهای بعد منتقل کردهاند؛ برای این موضوع شواهد زیادی در اختیار داریم که پذیرش و توجه به آنها میتواند در اعتبارسنجی روایات به ما کمک کند.