۴۶۲.فضائل الأوقات ـ به نقل از عايشه ـ :هر گاه ماه رمضان وارد مى شد ، رنگ چهره پيامبر خدا دگرگون مى شد و نمازش افزون مى گشت و در دعا به درگاه خدا مى ناليد و از او بيمناك مى شد.
۴۶۳.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :يادكننده خدا در [ ماه] رمضان ، آمرزيده است و خواهنده از او در اين ماه ، محروم نمى شود.
۴۶۴.امام على عليه السلام:چون ماه رمضان رسيد ، پيامبر خدا ايستاد ، خدا را حمد و ثنا گفت و سپس فرمود: «اى مردم! خداوند شرّ دشمنان شما را (اعم از جن و انس) برطرف كرد و فرمود: «مرا بخوانيد ، تا اجابت كنم شما را» و به شما وعده اجابت داد. آگاه باشيد كه درهاى آسمان از اوّلين شبِ اين ماه ، گشوده اند و دعا در آن پذيرفته است».
۴۶۵.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در سخنى در ماه رمضان ـ :خداوند متعال در هر شب از اين ماه مى گويد: «به عزّت و جلالم سوگند ، به فرشتگانم فرمان دادم كه درهاى آسمان هايم را به روى دعاكنندگان از بندگان و كنيزانم بگشايند. پس ، چه شده كه بنده غافلم را مى بينم كه مرا فراموش كرده است؟ كِى از من خواسته كه نداده ام؟ كِى ندايم كرده كه پاسخ نداده ام؟ كِى با من نجوا كرده كه قُربش نبخشيده ام؟ كِى به من اميد بسته كه محرومش كرده ام؟ كِى آرزومندم شده كه محرومش كرده ام؟ كِى به درگاهم آمده كه مانعش شده ام؟ كِى به من نزديك شده كه دورش كرده ام؟ كِى از من گريخته كه صدايش نكرده ام؟ كِى به سوى من باز گشته كه قبولش نكرده ام؟ كِى به گناهانش اعتراف كرده كه به او رحم نكرده ام؟ كِى از من آمرزش خواسته كه گناهانش را نبخشيده ام؟ و كِى توبه كرده كه توبه اش را نپذيرفته ام؟
بنده من! چگونه با اميدت ، به درگاه پادشاهى مملوك مى روى؛ امّا با اميدت ، به درگاه من نمى آيى ، با آن كه من فرمانرواىِ فرمان روايانم؟ يا چگونه از كسى كه از فقر مى ترسد ، درخواست مى كنى؛ امّا از من درخواست نمى كنى ، با آن كه من بى نيازى بدون فقرم؟ يا چگونه به خدمت پادشاهى در مى آيى كه مى خوابد و مى ميرد؛ امّا مرا خدمت نمى كنى ، با آن كه من زنده ناميرايم و نه چُرت ، مرا مى گيرد و نه خواب؟ بدا به حال آن كه نافرمانى ام كند! بدا به حال مأيوسان از رحمتم! به عزّتم سوگند ، او را مى گيرم ، گرفتنِ عزيز نيرومندى كه به خشمش ، آسمان و زمين ، خشمگين مى شوند. از من به كجا مى گريزى ، جز به درگاه من ، حال آن كه منم خداوند با قدرت حكيم؟».