تاريخ : دوشنبه 1402/4/19 تاریخ ایجاد:
کد خبر: 76258
مروری بر مهم‌ترین تحولات حدیث موضوع در سده‌های نخستین اسلامی

مروری بر مهم‌ترین تحولات حدیث موضوع در سده‌های نخستین اسلامی

پژوهشگر مطالعات قرآن و حدیث ضمن اشاره به اینکه یکی از مهم‌ترین و بنیادی‌ترین تحولات در حوزه حدیث موضوع اسناد حدیث است، گفت: از اواخر سده یک با کاهش یافتن تدریجی جایگاه سیره جاریه مسلمانان در اثبات مدعیات دینی و فزونی یافتن جایگاه انتساب آموزه‌ها به افراد مشخص، کیفیت انتساب نیز مورد توجه قرار گرفت.

نشست «از «حدیث موضوع» تا «موضوعات‌نگاری» نگاهی به جریان‌ها و گونه‌های آثار درباره احادیث ساختگی» ۱۷ تیر با سخنرانیمرتضی سلمان‌نژاد، پژوهشگر قرآن و حدیث در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

من برای اینکه نشان دهم نگاه بهحدیث موضوعدر سده‌های قبل‌تر چه بوده که تبدیل به ژانر الموضوعات شده، مجبور بودم از قرن دوم به این مسئله بپردازم. از زمانی که حدیث در جهان اسلام سربرآورده ما حدیث موضوع را می‌بینیم. این بحث علاوه بر ارزش تاریخی می‌تواند در اعتبارسنجی و نظام‌های نقد و پالایش حدیث به ما کمک کند و مهم‌تر از همه چرا این فاصله زیاد بین پرداختن به احادیث موضوع بین شیعه و اهل سنت وجود دارد و چرا پرداختن به الموضوعات در شیعه برای دوران معاصر است.

در بررسی کتب الموضوعات از یک سمت توجهم به زمینه نگارش آثار بود و تلاش کردم بدون توجه به زمینه‌ها، کتاب‌ها را نخوانم. از سوی دیگر به لحاظ تصوری و مفهومی دنبال این بودم تلقی صاحبان الموضوعات از حدیث موضوع چیست. علاوه بر توجه به این مسئله به لحاظ تصدیقی و مصداقی تلاش کردم توسعه و تضییق مصادیق احادیث موضوع مورد توجه قرار گیرد. من تلاش می‌کنم هر سه موضوع را دنبال کنم.

اگر در یک نگاه خیلی کلی بخواهم نقطه‌های مهم را در تحول مفهوم وضع به نمایش بگذارم چهار نقطه مورد توجه من است. نقطه آغاز سده‌های نخستین است. در گام اول کاربردهای وضع را در هیئت‌های صرفی قرن سوم و چهارم استقصا کردم. معیار انتخاب اصطلاحات نیز دو واژه محوری وضع و کذب در منابع رجالی بود. در گام دوم شبکه‌ معنایی را مبتنی بر تحولات بنیادین حدیث در سده‌های نخستین بازخوانی کردم. تلاش کردم نظام شبکه معنایی اصطلاحات را در نسبت با این تحولات مورد بازخوانی قرار دهم و بگویم در تناظر با هر تحولی، نقدهای رجالی توجهشان را به چه سمتی بردند.

رویه بوم‌گرا در سنت سیره‌نگاری

یکی از مهم‌ترین و بنیادی‌ترین تحولات در حوزه حدیث موضوع اسناد حدیث است. طی سده نخست هجری نوعی رویه بوم‌گرا در مراکز فرهنگی جهان اسلام وجود داشت که موجب می‌شد عالمان هر بوم، سنن پیامبر(ص) را در بوم خود بجویند. در اواخر سده نخست هجری در بوم بصره این سنت به چالش کشیده شد و عملاً در این بوم، در پی رویه‌ای جایگزین برای دستیابی به سنت، برخلاف دیگر بوم‌ها بودند.

از اواخر سده یک با کاهش یافتن تدریجی جایگاه سیره جاریه مسلمانان در اثبات مدعیات دینی و فزونی یافتن جایگاه انتساب آموزه‌ها به افراد مشخص، کیفیت انتساب نیز مورد توجه قرار گرفت. دقیقا موج استنادطلبی و غلبه یافتن این گفتمان بر محفل حدیثی همزمان با شکلگیری جریان صنفی اصحاب حدیث بود.

پدیده دوم گسترش تدوین حدیث است. فارغ از مناقشات کهن مبنی بر اختلاف درباره کتابت حدیث و فارغ از اینکه گفتمان غالب کبار صحابه مبنی بر اهتمام به نقل شفاهی بود، در نسل صغار صحابه به دلیل آشنایی با فرهنگ‌های مختلف در اثر فتوحات و غلبه یافتن فرهنگ کتابت و البته دور شدن نسبی از عصر نبوی فضای غالب تأیید نوشتن بود.

در پی گسترش تدوین حدیث جوامع روایی بسیاری در ژانرهای متنوع توسط اصحاب حدیث تولید شدند به نوعی که در حد فاصل سال‌های ۱۵۰ تا ۲۵۰ هجری، حدیث در پررونق‌ترین وضعیت خود قرار داشت و جولان حدیث در محافل علمی آن دوره حکایت از فراگیری اقتدار ایشان در نسبت با دیگر گروه‌ها همچون متکلمان و اصحاب رای داشت.

تحول بعدی که قابل ذکر است موضوع فرابومی شدن حدیث است. نقد نگرش بومی به حدیث حدود سال‌های ۱۷۰ از سوی برخی از عالمانی که در سرزمین‌های حاشیه‌ای جهان اسلام حضور داشتند برمی‌گردد؛ بدین معنا که عالمان هر بوم برای احادیث رایج در بوم خود اعتبار منحصر یا اعتبار ویژه‌ای قائل بودند و نسبت به احادیث رایج در بوم‌های دیگر منتقد یا بی‌توجه بودند، لذا راه برای نگرش فرابومی به حدیث گشوده شد. با فرابومی شدن حدیث و درآمیختن اسانیدی دربردارنده رجالی از بوم‌های مختلف اهمیت نقد رجالی بیشتر از پیش احساس می‌شد.

جدا کردن احادیث منقول از شخص پیامبر(ص) با آثار صحابه

مورد آخر تضییق دامنه سنت است. مراد از تضییق دامنه جدا کردن احادیث منقول از شخص پیامبر(ص) با آثار صحابه و تابعین از حدیث نبوی نزد اصحاب حدیث است. ثمره این اقدام تدوین انبوهی از آثار حدیثی با عنوان مسند شد که منابع اصلی حدیث در قرن سوم و چهارم هجری به شمار می‌رفت. اتفاقی که افتاد این بود به خاطر اینکه تعریف حدیث عوض شد و اعتبار حدیث به اسناد برگردد، پدیده‌ای را می‌بینیم که از آن به عنوان پدیده رفع نام برده می‌شود.

من عرض کردم که در گام اول سراغ استخراج شبکه اصطلاحات رجالی رفتم و در گام بعد سعی کردم مبتنی بر تحولات بنیادین حوزه حدیث آن‌ها را بفهمم و از دل این تحولات روشن کنم حدیث موضوع چگونه سر برآورده است. اگر بخواهم خیلی مختصر نتیجه‌گیری از ماهیت حدیث موضوع داشته باشیم، باید این چند نکته را عرض کنم. اول اینکه تعیین مرزی روشن جهت تفکیک این اصطلاحات تکلف‌آمیز است و دو اینکه رویکرد و تمرکز محدثان و رجالیان متقدم بر رصد کردن افراد با افعال مشخص و معین است. از این رو آگاهی‌ها از جعل و وضع حدیث نیز بر پایه شناخت موردی مبتنی بر آگاهی‌های فردی انجام می‌پذیرد.

اگر بخواهیم درکی از معنای حدیث موضوع در دهه‌های پایانی سده دوم و حتی در دو سده سوم و چهارم ارائه دهیم، باید به شبکه‌ای از الفاظ و معانی اشاره کنیم که به صورت مجموعی می‌تواند تصویری از کلیت آنچه به معنای ضعف راویان حدیث از ناحیه رجالیون پیجویی شده است، نمایان سازد. اگرچه در اذهان ایشان شدت و ضعفی در جرح راویان وجود داشته و بر این اساس تفاوت نسبت‌های داده شده، قابل پیگیری است ولی باید بدین نکته اشاره داشت که علم رجال گام‌های آغازین خود را طی می‌کرده است و طبیعی است در چنینی شرایطی مرز معنایی نسبت‌ها کاملاً از یکدیگر تفکیک نشده باشد.

جعل‌هایی که در این دوره صورت می‌گرفت، در بسیاری از موارد چیزی نبود جز الحاق یک سند دروغین بر متون حدیثی که قبلاً از طرق دیگر شناخته بودند. در این باره گاه از اصول و نوشته‌های محدثان دیگر استفاده می‌شد و جاعل، آن سند را به خود نسبت می‌داد و این شیوه‌ای بود که نزد متقدمان سرقت حدیث نام گرفته بود اما در سده‌های دوم و سوم بخشی از جعلیات را مواردی تشکیل می‌داد که متنی که ابدا از راوی دیگری شناخته نبود، ساخته و به سندی آراسته می‌شد.

از نظر موضوعی این احادیث گاه در باب فضایل برای دفاع از مذهب خود و حمله به مذهب مخالف بود و گاه مضمونی اعتقادی برای حمایت از عقیده‌ای خاص داشتند. گاه هدف آن‌ها به زعم جاعل حمایت از دین و تقویت سنت بود. در همینجا باید به احادیثی اشاره کرد که گفته می‌شود ابوعصمه مروزی در فضایل سور برساخته، با این انگیزه که مردم به خواندن قرآن اقبال بیشتری نشان دهند جعلی که محدثان سده‌های بعد آن را از خود فراافکنده و به جهله صوفیه نسبت دادند.

منبع :ایکنا
خبرگزاری فارس :
خبرگزاری ایکنا :
خبرگزاری ایرنا :