تاريخ : سه شنبه 1402/4/20 تاریخ ایجاد:
مصاحبه شونده : محمد تقی سبحانی
کد خبر: 76260
توسعه فرهنگ امامت، تولی و تبری نباید به اختلاف بینجامد

توسعه فرهنگ امامت، تولی و تبری نباید به اختلاف بینجامد

استاد درس خارج حوزه علمیه قم با بیان اینکه پیام غدیر برای زندگی روزمره انسان نیست، بلکه برای عمق حقیقت انسان است، گفت: امامت به گونه‌ای مطرح شود که دیگران زیر چتر آن جمع شوند و اهل افراط و تفریط دست از کارشان بردارند. بنابراین توسعه فرهنگ امامت و تولی و تبری نباید به اختلاف بینجامد، ولی این در تنافی با بحث و گفت‌و‌گو نیست.

منحصر کردن پیام غدیر به شیعه و اسلام، جفا در حق آن است، زیرا غدیر آمده است تا انسان را به آزادی و تمدن واقعی برساند و از این منظر نه تنها با انسان مدرن بیگانه نیست، بلکه نسخه نجات‌بخش بشری است که در غل و زنجیر برخی تفکرات و رفتارهای غلط مدرنیته گرفتار شده است.

خبرنگار ایکنا در این باره باحجت‌الاسلام و المسلمین محمدتقی سبحانی، استاد درس خارج حوزه علمیه و رئیس بنیاد بین‌المللی امامت، گفت‌وگو کرده است که در ادامه می‌خوانید.

آیا پیام غدیر مختص مسلمین است؟

از دو زاویه می‌توان به ماجرای غدیر  نگریست؛ از یک سو رویدادی بود که در حجة‌البلاغ رخ داد و مکان و زمان و زمینی داشت و اشخاصی در این واقعه و رویداد مشارکت کردند و از سوی دیگر غدیر در امتداد رویدادهای دیگر بود. امامت و ولایت امام علی(ع) از اولین مسائلی بود که پیامبر(ص) از ابتدای بعثت آن را مطرح فرمودند و بارها این معرفی انجام شده است که برخی از محققان گفته‌اند پیامبر(ص) دست‌کم ۳۰ مرتبه از ابتدای بعثت علنی تا پایان اعلان رسمی در غدیر به امامت و ولایت و وصایت و جانشینی آن حضرت تصریح کرده بودند و این در منابع شیعه و سنی و تاریخ و حدیث منعکس شده است. پس غدیر یک رویداد نیست و زنجیره‌ای از رویدادها در پیوند با بعثت و به دنبال ارائه یک پیام است و این پیام آنقدر اهمیت دارد که در سیره پیامبر(ص) بیان شد و هم قرآن آن را بخشی از رسالت پیامبر(ص) برشمرد و فرمود اگر این ابلاغ را انجام ندهی رسالت تو ابتر است. پس رسالت نبوی با ولایت علوی گره خورده است.

در کنار این در آیه شریفه سوره مائده یعنی آیه معروف به ابلاغ، ولایت را به دین خود هم پیوند داد و فرمود: «رضیت لکم الاسلام دینا»، یعنی تمام دین در ولایت امیرالمؤمنین(ع) است. بنابراین برنامه دین قرار است بشریت را تا قیامت اداره کند از این رو پیام غدیر با پیام دین گره خورده است. از این رو پیام غدیر، پیام تاریخی برای بشریت است. از سوی دیگر غدیر پیامی برای انسان است چون این دین قرار است در تخاطب با ناس و انسانی که زمان و زبان و قبیله و نژاد ندارد و قرار است تا قیامت تکاپوی خود را ادامه دهد سخن بگوید. از طرف دیگر پیام غدیر، تمدنی است، زیرا بشر در سرنوشت اساسی و حیات واقعی خود در دوره آخرالزمان در بستر تمدن و مدنیت و مناسبات کلان انسانی و اجتماعی زندگی می‌کند. لذا از سیره پیامبر(ص) و آیات شریفه استفاده می‌شود که غدیر به عنوان پیام جاویدان حقیقی با همه انسانیت و ظرفیت‌های تاریخی و جهانی انسان گرده خورده است.

در دوره مدرنیته به سر می‌بریم، دوره فردگرایی و شرایطی که رأی مردم ولو به ظاهر تعیین‌کننده است و در چنین شرایطی تحکیم و ترویج این باور که امام منصوب به نص الهی باید بر بشر رهبری کند کار دشواری است. پیام غدیر را به دنیا و انسان مدرن چگونه می‌توان انتقال داد؟

باید ببینیم غدیر چه سطحی از حیات بشر را نشانه رفته است و آیا غدیر به روزمره حیات انسان یا به حقیقت حیات او ارتباط دارد؛ انسان دو ساحت مختلف دارد و هر چند این دو ساحت با هم مرتبط هستند، ولی از نظر سنخ و مقوله دوتاست و موجودیت حقیقی انسان با وجود ظاهری او در ارتباط است، ولی این ارتباط به گونه‌ای است که اگر بنیاد حقیقی انسان درست حرکت کند، جریان جاری و معنای زندگی انسان هم هدفمند خواهد شد و پیام غدیر برای زندگی روزمره انسان نیست، بلکه برای عمق حقیقت انسان است و اگر او اصلاح شود جریان حیات شکل واقعی و حقیقی خود را خواهد یافت لذا برای بشر مدرن و ماقبل و پسامدرن، یافتن حقیقت حیات انسان مسئله بوده و هست، زیرا ایسم‌های مختلف نتوانسته‌اند آن را مدیریت کنند و به همین دلیل انسانی که حیات واقعی را گم کرد گرفتار بی‌معنایی، افسردگی، گمراهی و اضطراب می‌شود. پیام غدیر و ویژگی‌های علی بن ابیطالب(ع)، مدرن و قبل از مدرن ندارد و برای همه اعصار و امصار است و اگر غدیر وارد زندگی بشر شود، تجدد به معنای حقیقی در حیات انسان رخ خواهد داد و غدیر برای کمال و شکوفایی حیات انسان، سرچشمه حیات ایجاد خواهد کرد.

ممکن است این شبهه مطرح شود که دنیای امروز دموکراسی را محور انتخاب خود قرار داده است. در این صورت چگونه می‌توانیم تئوری امامت را به خصوص در دوره غیبت در اذهان انسان امروز نهادینه کنیم؟

الگوی مدیریت سیاسی دو مبنا دارد؛ یک مبنا این است که انسان باید در سرنوشت سیاسی و اجتماعی خود مشارکت کند و اگر نکند جامعه‌پذیری رخ نخواهد داد و احقاق حقوق ایجاد نمی‌شود و نه تنها پیام غدیر در تضاد با دموکراسی نیست، بلکه بهترین الگوی جامعه‌پذیری و مشارکت مردم را ایجاد خواهد کرد؛ امیرمؤمنان(ع) وقتی حضور مردم و مشارکت آنها را نمی‌بینند وارد حکومت نمی‌شوند و در مقطع دیگری وقتی حضور حاضران را دیدند(لولا حضور الحاضر ...) وارد شدند. یعنی خلافت الهی وقتی ارزش دارد که پای اراده مردم در کار باشد و در این معنا، ولایت کاملا همسو است.

گاهی دموکراسی قصد دارد فلسفه حیات انسان را بیان کند یعنی می‌گوید چنان انسان بر سرنوشت خودش مسلط است که بی‌نیاز از وحی و ارتباط با آسمان و راهنمایی است و در اینجا با مسئله امامت و ولایت درگیر خواهد شد؛ سؤال این است که آیا رای اکثریتی که گاهی بر اساس احساسات و منافع شکل می‌گیرد می‌تواند حیات کلی انسان را اداره کند یا خیر؟ ثابت شده است همان کشورهایی که ادعای دموکراسی دارند صاحبان این مکاتب هستند که با مبانی هستی‌شناسی خودشان انسان را اداره می‌کنند و حاضر نیستند این اصول را در معرض آرای عموم قرار دهند. بنابراین پیام غدیر با آزادی، اختیار و انتخاب انسان و مشارکت او در سرنوشتش کاملاً همراه است و انسان را از غل و زنجیر اسارت رها خواهد کرد؛ «وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ» و این کار با ولایت اتفاق می‌افتد و اگر قرار باشد برخی مدعی باشند که می‌تواند سرنوشت حیات انسان را به دست بشر سپرد نه امکان تحقق دارد و نه پذیرفتنی است.

فکر می‌کنید اگر غدیر رخ نمی‌داد، تکلیف مسلمین چه بود؟

گاهی می‌گوییم اگر غدیر نبود مراد ما این است که اگر این حادثه نبود، خب این یک نوع جواب دارد، ولی اگر غدیر را ظرف تحقق ابلاغ پیام ولایت و امامت امیرالمؤمنین(ع)، بدانیم پاسخ ما طور دیگری است؛ اگر ولایت نبود اساسا دین به تمامیت و اکمال نمی‌رسید. روح و حیات دین و تحقق آن در جامعه نیازمند ولایت است. لذا غدیر با اصل رسالت دین و بنیاد دین مرتبط است، کمااینکه در آیه ابلاغ این پیوند به روشنی وجود دارد. از سوی دیگر غدیر یکسری ویژگی‌های خاص دارد و ویژگی خاص آن اعلان عمومی و اتمام حجت در یک صحنه عام است و اگر این اعلان عمومی نبود بخشی از جامعه ممکن بود از پیام غدیر محروم شود. پیام غدیر می‌توانست دستخوش تحریف قرار بگیرد، کمااینکه بسیاری از روایات دیگر اینطور شد، ولی غدیر به تواتر و در زبان قصه و شعر و و تاریخ و تفسیر و... آمده است و این ماندگاری مرهون انتخاب محل غدیر است؛ پس غدیر دو لایه دارد؛ یکی لایه بیرونی به عنوان احتجاج عام تاریخی و لایه درونی آن پیام امامت و ولایت است.

وظیفه ما انتقال پیام غدیر به نسل‌های آینده است و اینکه شیعه این روز را گرامی بدارد، ولی برخی پرداختن به غدیر را باعث تفرقه و در راستای عدم وحدت شیعه و سنی تلقی می‌کنند. تحلیل شما چیست؟

در معارف ما امامت نه تنها عامل اختلاف بلکه محور وحدت و ساماندهی و نظام امت است؛ به تعبیر امام رضا(ع)، ان الامامة زمام الدین و نظام المسلمین؛ امامت سامان‌بخش دین و نظم‌دهنده جامعه مسلمین است و آنها را از پراکندگی و حرکت‌های التقاطی نجات می‌دهد، بنابراین هر نوع تفسیری از امامت که وحدت‌بخش نباشد حقیقت امامت نیست. لذا وحدت‌بخشی جوهره امامت است. البته دو گروه همیشه با امامت در تضاد هستند؛ اول کسانی که معتقدند امامت برای این آمده است تا با هر کسی که ذره‌ای با امامت زاویه داشته باشد خشن‌ترین برخورد را داشته باشیم و نام آن را برائت می‌گذارند، ولی این با بیان و سیره معصومان سازگار نیست؛ ائمه(ع) فرموده‌اند با دیگران ارتباط اجتماعی و رفتار مسالمت‌آمیز داشته باشید و از سوی دیگر گروهی وقتی رفتار افراطی گروه اول را می‌بینند امامت را اختلاف‌برانگیز می‌دانند و از طرح مسئله امامت پرهیز می‌کنند؛ این هم غلط است زیرا اگر کاروان جامعه اسلامی راهبر و امام نداشته باشد در حرکت خود دچار انحراف خواهد شد و راه حل این است که امامت به گونه‌ای مطرح شود که دیگران زیر چتر آن جمع شوند و اهل افراط و تفریط دست از کارشان بردارند. بنابراین توسعه فرهنگ امامت و تولی و تبری نباید به اختلاف بینجامد، ولی این در تنافی با بحث و گفت‌و‌گو نیست.

کسانی که موافق فرمایش شما و احیاناً فعال فرهنگی و تبلیغی و مبلغ و واعظ هستند باید چه گفتار و رفتاری داشته باشند تا موجب تفرقه و سوء استفاده نشود؟

پیام امامت و غدیر، پیامی جهانی و انسانی و برای همه بشریت است. اگر پیام غدیر انسانی و تمدنی و جهانی است، مبلغ غدیر باید با همه اقشار و گرایش‌ها از غدیر سخن بگوید تا همه آنها پیام غدیر را درک کنند و اعجاز امامت و ولایت این است که می‌تواند به زبان‌ها و تخصص‌های مختلف ارائه شود. باید زیست معنادار و مؤمنانه در پرتو امامت تبیین شود. بنابراین ابتدا باید پیام غدیر از سوی مبلغان درک شود سپس مهارت تبلیغ را داشته باشند و از ابزارهای مختلف و مخاطب‌شناسی بهره ببرند.

ایکنا _ نقطه کانونی خطبه غدیر امامت و ولایت است، ولی در آن به موضوعات دیگری مانند توحید و نبوت هم اشاره شده است. پیوند میان اینها چیست؟

تمام اجزای خطبه غدیر مانند قطعات یک زنجیر به یکدیگر وصل هستند. لذا توحید بدون ولایت و ولایت بدون توحید ممکن نیست. حضرت در بخشی از خطبه غدیر دعوت به شریعت و دین اسلام کرده و فرموده اگر قرار است شریعت اثرگذار باشد باید با ولایت باشد، از پیام‌های دیگر خطبه این است که اگر قرآن قرار است با همه هویتش وجود داشته باشد باید همراهی و همگامی با ولایت داشته باشد. بنابراین همه خطبه غدیر، تفسیر آیه شریفه اکمال است؛ دین همه چیزی است که در غدیر مطرح شده و تمامیت آن با حضور ولایت و امامت ممکن است.

طبق روایت ثقلین، در بحث پیوند عترت و قرآن تردیدی وجود ندارد، ولی روایات تفسیری ما صرفاً برای بخشی از آیات قرآن مطرح است و بسیاری از آیات مستقیماً از سوی ائمه(ع) تفسیر نشده‌اند، در این صورت چگونه می‌توان به برداشت‌های تفسیری اعتماد کرد؟

پیام امامت و ولایت در طول ۲۵۰ سال تا دوره غیبت به زبان‌های مختلف و در موارد متعدد بیان شده است؛ گاهی به سادگی از واژه حدیث و روایت استفاده می‌کنیم و از کنار آن می‌گذریم و حتی در حوزه گاهی به آن توجه نمی‌شود، ولی روایاتی داریم که از عمق و غنای زیادی برخوردار است. بنابراین بازگشایی رموز این معارف با منطق علمی بخش زیادی از گره‌های انسان را در پرتو قرآن و ولایت باز خواهد کرد. همچنین معتقدیم که امام در عصر غیبت پنهان است، ولی بهره‌مندی از خورشید وجودشان از پس ابرها وجود دارد. البته پاره‌ای از ارتباطات حذف است، ولی اصل وجود و بهره‌دهی خورشید منتفی نیست و ولایت امام زمان(عج) انسان و جهان را تنها نگذاشته است و در توسل به ایشان بن‌بست‌ها گشوده می‌شود. لذا اصل ولایت و اثرگذاری آن بر بشر از بین نمی‌رود.

منبع :ایکنا
خبرگزاری فارس :
خبرگزاری ایکنا :
خبرگزاری ایرنا :