رمان «اگر غم لشکر انگیزد» نوشته سیدمهدی شجاعی دومین کتاب از سری حماسه سجادیه است که توسط نشر نیستان منتشر و وارد بازار کتاب شد.
«اگر غم لشکر انگیزد» نوشته سیدمهدی شجاعی عنوان کتاب دوم حماسه سجادیه است که توسط نشر نیستان منتشر و وارد بازار کتاب شد.
«کتاب نخست با عنوان «تویی به جای همه» پیش از این از سوی انتشارات نیستان منتشر شده است، شجاعی در کتاب نخست، مطرح کرد که ما به سجاد ظلم کردیم! او را بیمار و نحیف و رنجور شناساندیم و بعد در میان سطور تاریخ، گمش کردیم. تنها مرد یک قبیله را، که یک تنه و دست تنها اما عالمانه و امیدوارانه، صدها داغدیده و مصیبت چشیده را اداره کرد و دهها واقعه خصمانه و فتنهگرانه را مدیریت، ندیدیم و نشان ندادیم.
چطور شکوه مردانه و عاقلانه سجاد را میان ویرانههای مدینه ندیدیم؟ چطور سکوت مدبرانه و خردمندانه پسرِ علی را بیرونِ گودِ حرّه نشنیدیم؟ چطور حضور جانانه و فداکارانه دردانه زهرا را میان جماعت اناث باقی مانده از کربلا حس نکردیم؟»
وی در کتاب دوم نیز همچون کتاب نخست، با وسواس و دقتی شگفتانگیز وقایع را از میان تاریخ بیرون کشیده و در قالب عبارات و جملاتی دلنشین و داستانی پر تعلیق و کشش به مخاطب عرضه کرده است.
از آسمان حرکت کنیم و زمین را ببینیم
در معرفی این کتاب آمده است: راننده جاده است این سید مهدی شجاعی. پیچ و خمها را خوب میشناسد. خوب میداند کجا تند کند، کجا کند و کجا هم توقف.
چندی پیش ما را کنار دست خود نشاند و با ماشینِ «تویی به جای همه» برد به گردنههای صعبالعبور شام تا مدینه و بعد در مدینه اسکانمان داد و چهها که نشانمان نداد. حالا میگوید مَرکَب عوض کنیم و سوار قالیچه سلیمان شویم!
میگوید اینجای تاریخ را نمیتوان از روی زمین دید. هم وحشتناک است هم خطرناک. یک جنگ معمولی نیست که بگوییم جوانمردانه -یا حالا ناجوانمردانه حتی- شمشیر میزنند و میکشند و کشته میشوند.
نه! اینجای تاریخ پای تعرض به دختران در میان است. پای بیغیرتی محض، پای خباثت مطلق، پای توحش و درندهخویی. نمیتوان از میان این وقایع ساده عبور کرد. نمیتوان دید که حرامیانی قربه الیالله جوانها را کور و شَل و ناقص میکنند و بعد میکشند...