یک پژوهشگر دین ضمن تعریف اتوپیا و آرمانشهر تصریح کرد: در باور تشیع انسانهای کامل اتوپیا هستند؛ یعنی گفتمان شیعی، فرایند نامتناهی وضعیت بهتر برای زیستن را در قالب امام میبیند.
نشست علمی «تحلیل متون حدیثی و زیارتی در دنیای مدرن» با سخنرانی محمد نصراوی؛ پژوهشگر قرآن و حدیث سهشنبه ۹ آبان در دانشگاه قرآن و حدیث برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
وقتی میخواهیم حدیث را مطالعه کنیم یا زیارت را مطالعه کنیم دو رویکرد میتوانیم داشته باشیم؛ یک رویکرد درونگفتمانی برای کسی که با مفهوم دعا و زیارت آشناست و یک رویکرد برونگفتمانی که در آن به عنوان حقیقت اجتماعی این متون را مطالعه میکنیم، نه به عنوان یک متن مقدس. در این رویکرد متن را به عنوان یک موجود زنده میشناسیم که دائما معنا تولید میکند.
ما الآن میخواهیم درباره اهمیت تحلیل زبانشناختی متون بحث کنیم. چرا میخواهیم به سمت علم زبانشناسی برویم، چون علم زبانشناسی علمی است که به مطالعه علمی کارکردهای زبان به طور عمومی در جامعه، تاریخ و فرهنگ میپردازد، یعنی زبان به عنوان ابزار تفکر و اندیشه. نقطه عزیمت ما مسئله زبان است. خود مسئله زبان تحت تاثیر عنصر اجتماع است. خود اجتماع درگیر مفهوم قدرت است. قدرت مثل خون در اجزای یک جامعه در جریان است. الآن که من اینجا هستم یک رابطه بین من و شما حکمرانی میکند که قدرت آن را تعیین میکند. این قدرت یک نظم گفتمانی میآفریند یعنی نحوه چینش، نحوه ارتباط پدیدههای اجتماعی را تعیین میکند. از حاصل این دو ایدئولوژی پدید میآید.
اگر من بخواهم متنی را مطالعه کنم باید جایگاه آن متن را در اجتماع شناسایی کنم. چگونه جایگاه متن را در اجتماع شناسایی کنم؟ متن یک پیام است. ما یک فرستنده پیام داریم و یک گیرنده پیام و یک پیام. این ساختار کلی یک متن زبانی است. این متن و این نویسنده و این گیرنده در یک فضای اجتماعی دارند متن را تولید میکنند و این نکته خیلی مهم است. آن فضای اجتماعی تحت تاثیر قدرت، نظم و ایدئولوژی است. نکته جالب اینجا است که متن و ایدئولوژی یک رابطه دیالکتیک و دوطرفه با هم دارند یعنی ایدئولوژی تعیین میکند من چه متنی تولید کنم و چه حرفی بزنم و از سویی متن، مقوم ایدئولوژی است.
اتوپیا، نقطه مقابل ایدئولوژی
گفتمان چیست؟ وقتی یک مسئلهای در بستر جامعه قرار میگیرد و درباره آن بحث میشود؛ مثلا الآن جنگ غزه و اسرائیل تبدیل به یک گفتمان شده است. این گفتمان در متون مختلف خودش را نشان میدهد و تحت تاثیر قدرت و ایدئولوژی است. ایدئولوژی دنبال تثبیت قدرت و نظم است و ساختاری را برای ما میسازد و همه ما در آن ساختار زندگی میکنیم ولی چیزی به نام اتوپیا وجود دارد که در برابر ایدئولوژی است. اتوپیا در برابر ایدئولوژی میآید قدرت، نظم و ساختار اجتماعی را به چالش میکشد. اتوپیا به دنبال تغییر است. نقطه عزیمت اتوپیا نارضایتی از وضع و حالت موجود است. در لغت، اتوپیا به معنای آرمانشهر و مدینه فاضله است ولی بر اساس تعریف من، اتوپیا به هر حالتی گفته میشود که انسان در پی وضعیت مطلوب نسبت به وضعیت موجود است.
ایدئولوژی و قدرت و نظم دنبال این است که بگوید وضع موجود همان آرمانشهر است ولی اتوپیا میخواهد این ساختار را به چالش بکشد و به همین جهت یک فرایند نامتنهی است چون هیچ وضعیتی نیست که بهتر از آن قابل تصور نباشد. بحث من این است که گفتمان تشیع در قالب این اتوپیا قابل فهم است و دائما در حال به چالش کشیدن وضع موجود است. شما هیچ وقت شیعه را آرام ندیدید که به وضعیت موجود راضی باشد و همیشه در پی آن بوده که آن را به چالش بکشد. شاید سوال شود ایده اتوپیا از کجا متولد شد؟ افلاطون اولین کسی است که بحث اتوپیا را مطرح کرده است ولی به نظر من از وقتی انسان متولد شد، از همان روز مسئله اتوپیا مطرح شد و ریشه اندیشه اتوپیا بازگشت به بهشت عدن است.
خود امام، اتوپیا است
در باور تشیع انسانهای کامل اتوپیا هستند یعنی فرایند نامتناهی وضعیت بهتر برای زیستن را گفتمان شیعی در قالب امام میبیند کما اینکه پیامبر(ص) میفرمایند من شهر علم هستم و شهر علم همان بهشت است. طبق این روایت آرمانشهر خود پیامبر(ص) است. در نتیجه پیامبر(ص) و ائمه(ع) که اتوپیا میشوند ما را به این سمت میبرند تا ساختار حاکم که در برابر آنها است را به چالش بکشیم. اساسا به همین خاطر است که شیعه را امامیه مینامند چون همه چیز را در امام میبیند و نمونه اعلای امام خود پیامبر(ص) است.
شما زیارت جامعه کبیره را در نظر بگیرید. یکجای این زیارت مطلبی آمده است که خیلی مهم است. میگوید شما اصل خیر هستید و فرع خیر هستید و خود خیر هستید. اگر مفهومی به نام نیک و خیر در دنیا باشد، خود راستگویی و کمک کردن به دیگران نیست بلکه خود وجود امام خیر است. فرق امامیه و دیگران این است که شیعه همه پدیدههای خودش را با مفهوم امام معنا میکند و این خیلی مسئله مهمی است.
چرا شیعه این کار را میکند؟ برای اینکه وضعیت بهتر زیستن را تبیین کند. در کتاب مفاتیح الجنان برای ساعات روز زیارت و دعا وجود دارد، هر روز مختص یکی از امامان است. لذا به باور من حیات اجتماعی شیعه به واسطه آیینها و زیارتها ادامه پیدا میکند و شما دائما دارید این گفتمانها را بازتولید میکنید. جالب است که در روایات ما بیان شده است بالاترین امر به معروف و نهی از منکر ولایت امام است چون اگر شما رابطه فرد را با امام درست کنی بقیه شئون زندگی او درست میشود.