صدیقه شاکری حسینآبادی با تاکید بر اینکه حضرت زینب(س) اسوه صبر و توکل و توحید است افزود: حضرت زینب(س) به اعتراف همه تاریخنویسان آراسته به فضایل اخلاقی و الهی بودند و در سایه این کمالات به مرتبهای از منزلت انسانی رسیدند که شایستگی محرم راز الهی بودن را به خود اختصاص دادند.
حضرت زینب(س) بدون تردید نقشی بیبدیل در تاریخ اسلام و به ویژه تشیع دارد زیرا چه قبل از مقطع زمانی منتهی به عاشورا و چه بعد از آن اقداماتی مدبرانه، مخلصانه و مجاهدانه در راه تحکیم و تقویت دین داشتند. گرچه بیشتر مطالبی که در تاریخ نقل شده و در منابر و کتب مطرح میشود به روز عاشورا و چند روز پس از آن خلاصه شده است.
خبرنگار ایکنا به مناسبت سالروز ولادت دختر حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) با صدیقه شاکری حسینآبادی؛ معاون پژوهش جامعه الزهرا(س) گفت و گو کرده است که در ادامه میخوانید؛
برای ورود به بحث توضیحاتی درباره شرایط تربیتی آن حضرت بفرمایید که با طی چه مسیری توانستند به این مقام والا دست یابند؟
میلاد با سعادت آن حضرت در سال پنجم و طبق برخی نقلها در سال ششم هجری قمری ذکر شده است؛ اما در اینکه ایشان دختر اول حضرت زهرا(س) و امام علی(ع) بودهاند اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی معتقدند که فرزند اول دختر حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) امکلثوم بود و حضرت زینب(س) دومین فرزند دختر این خانواده است. آن حضرت به خاطر اخلاق نیکو و سجایای پسندیدهای که داشتند نه تنها الگو برای بانوان بلکه الگو برای همه انسانها تا قیامت هستند.
مقام معظم رهبری در یکی از فرمایشاتشان فرمودند؛ ارزش و اهمیت زینب کبری(س) به معرفت و آگاهی او بود و به این که میفهمید چه کار میکند... رسیدن به این معرفت الهی هم جز با شناختی که آن حضرت به واسطه تربیت در دامان پدر و مادری چون حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) به دست آورد، حاصل نمیشد.
بدون تردید یکی از مهمترین عوامل تربیت و پرورش فضایل اخلاقی و تثبیت و انتقال فرهنگ اعتقادی، استفاده از الگوهای مناسب است زیرا الگو و سرمشق به خاطر برخورداری از ویژگیهای خاص میتواند به فرایند فراگیری و تثبیت اعتقادات و ارزشها کمک کند و به آن سرعت و عمق ببخشد و آن را در وجود افراد نهادینه کند. حضرت زینب(س) به اعتراف همه تاریخنویسان آراسته به فضایل اخلاقی و الهی بودند و در سایه این کمالات به مرتبهای از منزلت انسانی رسیدند که شایستگی محرم راز الهی بودن را به خودشان اختصاص دادند و این فضایل برخاسته از الگوهای بی نظیر یعنی پدر و مادر گرامی ایشان است که خداوند آنها را الگو برای همه بشریت قرار داده است و هر کسی به اندازه استعداد و توانایی خود اگر بخواهد میتواند بهرهمند شده و الگو بگیرد.
برای ایشان القابی مانند عالمه غیرمعلمه، نائبه الزهرا، صدیقه الصغری، معصومه الصغری، امینه الله، ناموس کبریا و عقیله بنی هاشم نقل شده است. عقیله بنی هاشم از مشهورترین القابی است که به آن حضرت نسبت داده شده است و در مورد اینکه چه کسی این لقب را به ایشان داد معروف است که حضرت امیر(ع) در سنین خردسالی این لقب را به ایشان دادند و لقبی قطعی برای ایشان طبق روایات و گزارشات رسیده به ما است.
یکی از توانمندیهای آن حضرت این بود که راوی برخی روایات از پیامبر(ص)، حضرت امیر(ع) و حضرت زهرا(س) بود از جمله ابن عباس آورده است که خطبه فدکیه را حضرت زینب(س)، دختر علی(ع) برای ما روایت کرده است؛ حدثنی عقیلتنا زینب بنت علی(ع).
روایاتی هم درباره عمق توحیدی آن حضرت در حالی که در سنین کودکی بودند وجود دارد.
بله. از جمله کمالات آن حضرت عرفان و خداشناسی ایشان است؛ مشهور است وقتی کودک بودند از پدر پرسیدند که مرا دوست داری و حضرت امیر(ع) در پاسخ فرمودند آری، فرزندان ما پارههای جگر ما محسوب میشوند؛ حضرت زینب(س) میپرسند محبت به فرزند با محبت به خدا چگونه در قلب مؤمن جمع میشوند و اگر گریزی از این دو امر نیست باید گفت دوستی محض از آن خدا و مهرورزی برای فرزندان است و در حقیقت با این تعبیر، آن حضرت نگاه توحیدی خود را به نمایش درآورد.
مشهور است که حضرت(ع) فرمودند دخترم بگو «یک» و حضرت زینب(س) هم فرمودند یک سپس امام فرمودند بگو «دو» ولی سکوت کردند و وقتی این سکوت طولانی شد امیرمؤمنان(ع) از چرایی سکوت او پرسیدند و ایشان جواب دادند با زبانی که گفتم یک توان دو گفتن را ندارم که کنایه از توحید محض آن حضرت است؛ در روایت بیان شده است امام در اینجا دخترشان را مورد محبت و تفقد قرار دادند و لقب عقیله را به او دادند. ایشان همچنین محدثه بودند و خطبههای مادر و سخنانی از پدر و پیامبر(ص) نقل فرمودند و به گواه همه تاریخنویسان در کوفه کلاس تفسیر قرآن داشتند و ابن عباس که خودش مفسر بزرگی در آن زمان بوده است برخی روایات را از آن حضرت نقل کرده است.
اگر بخواهیم برای بانوان امروز درباره فضایل آن حضرت حرف بزنیم و ایشان را به عنوان الگویی برای جامعه مطرح کنیم به چه مواردی میتوان اشاره کرد؟
به برخی از فضایل در ضمن مطالب گذشته اشاره کردم؛ فضیلت دیگر آن حضرت عبادت و بندگی خدا است زیرا در سختترین شرایط و در شب عاشورا و در حالی که بسیاری از خاندان خود را در راه خدا فدا کرده بودند باز نماز شب ایشان ترک نشد. نقل است که وقتی در شب عاشورا، نماز شب خواندند امام حسین(ع) به ایشان التماس دعا گفتند و هنگام وداع هم فرمودند که خواهرم مرا در نماز شب خودت فراموش نکن.
فضیلت دیگر آن حضرت شهامت و شجاعتی است که در برابر دشمنان نشان دادند و در واقع فرمانده جهاد تبیین در دشوارترین شرایط و در کاخ ابن زیاد و یزید بودند. فضیلت دیگر ایشان هم عفاف و حجابشان است؛ نقل است که احدی از مردان نامحرم، ایشان را تا واقعه عاشورا ندیده بودند و حتی از یکی از همسایگان ایشان نقل شده است که من هرگز حتی صدای ایشان را نشنیدم. وقتی اسرای کربلا وارد کوفه شدند، از امام سجاد(ع) نقل است که حضرت زینب(س) دنبال پوشش کاملی بودند تا همه بدنشان با آن پوشیده شود.
از دیگر سجایای اخلاقی آن حضرت گذشت و ایثار است و منقول است روزی مهمانی به خانه حضرت امیر(ع) آمد و در حالی که جز غذایی مختصر برای حضرت زینب(س) در خانه امام علی(ع) نبود با پیشنهاد خود حضرت زینب(س) آن را هم به مهمان دادند یعنی وقتی کودک هم بود اهل گذشت و ایثار بود. اوج ایثار ایشان هم در روز عاشورا بود که دو فرزند خود یعنی محمد و عون را در راه برادر فدا کرد و فرمود این دو قربانی را از من بپذیر و اگر جهاد از بانوان برداشته نشده بود هزار بار جان خود را در راه محبوب فدا میکردم.
حضرت زینب(س) اسوه و نمونه بارز یک انسان موفق در جهاد تبیین معرفی میشود، کدام ویژگی سبب شده است تا ایشان را به این صفت بشناسیم؟
مقام معظم رهبری فرمودند که روز عاشورا تا اربعین از مقاطع بسیار مهم تاریخ اسلام است؛ روز عاشورا در اوج اهمیت است و این ۴۰ روز هم تالیتلو روز عاشورا است و اگر عاشورا روز فداکردن عزیزان و یاران است این ۴۰ روز اوج مجاهدت همراه با تبیین حضرت زینب(س) است و اگر این ۴۰ روز نبود و حرکت عظیم زینب کبری و حضرت سجاد و ام کلثوم نبود تعبیر «لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله» محقق نمیشد و این صبر خاندان اهل بیت(ع) با پیشوایی امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) بود که توانست کربلا را ماندگار کند و این تبیین، مکمل آن فداکاری است.
این جهاد تبیین همراه با طراحی و تدبیر الهی بود. حضرت زینب(س) یک زن الگو در تراز انقلاب بوده است و جهاد تبیین ایشان هم با تدبیر الهی و توسل و توکل ایشان بر خداوند در همه زندگی و به خصوص در سختترین شرایط انجام شده است. تبیین فصیح و بلیغ و رعایت اولویت همراه با اخلاقمداری، شجاعت و متناسب با مخاطب از جمله جلوههای جهاد تبیین ایشان بود. آن حضرت احساسات خفته مردم را با بهرهگیری از معارف بلند الهی بیدار کردند و در جهاد تبیین از مقطع عاشورا تا پایان زندگی دریغ نورزیدند و همواره درباره ستم و ظلمی که به اهل بیت(ع) شد سخن گفتند و سکوت نکردند. سخنان و کنشگری ایشان از شب عاشورا تا روز بازگشت به مدینه نشانگر آن است که هیچ ماجرایی مؤثرتر از عاشورا، در تاریخ اسلام نداریم. وقتی فرزندان ایشان به شهادت رسیدند حاضر نشدند از خیمه بیرون بیایند که مبادا امام زمانشان خجالت بکشند و وقتی در عاشورا با بدن پاره پاره امام حسین(ع) مواجه شدند فرمودند خدایا این قربانی را از اهل بیت(ع) بپذیر.
همچنین ایشان با خطبههایی که در کاخ یزید و نزد ابن زیاد ایراد فرمودند پایههای حکومت بنی امیه را متزلزل کردند و نفاق منافقان را رسوا و غفلت غافلان را برطرف کردند و اگر فداکاری ایشان نبود بنی امیه جریان کربلا را از مسیر خود منحرف میکرد؛ البته امام سجاد(ع) و سایر اهل بیت هم در این مسئله دخیل بودند ولی نقش حضرت زینب(س) کلیدی و مهم بود. به عبارتی حضرت زینب(س)، بیبصیرتی را که بر مردم عارض شده بود و توجیه آن را زیر سؤال میبرد؛ حضرت در کوفه مردم را متوجه حقیقت کردند و نتیجه آن گریه و اشکهایی بود که بعد از خطبه ایشان از مردم شنیده شد؛ ایشان با بیان جملاتی با مضامین و مفاهیم عالی، کاری کردند که یزید تغییر رویکرد داد و همه ماجرا را به گردن ابن زیاد انداخت.