استاد دانشگاه تهران ضمن اشاره به پیشرفت سیرهپژوهی در دانشگاههای غربی تصریح کرد: دانشگاههای ما درباره سیره کار مرتبی نکردند و بحثها عموما تکراری است و هنوز چشم ما به پنجاه سال قبل است.
نخستین نشست از سلسله نشستهای صد کتاب ماندگار قرن با بررسی دو کتاب «تاریخ پیامبر اسلام(ص)» و «نثر طوبی»، امروز ۲۸ آبان در مرکز همایشهای بینالمللی کتابخانه ملی ایران برگزار شد.
در ادامه نشستحجتالاسلام و المسلمین رسول جعفریان؛ استاد دانشگاه تهران درباره «تاریخ پیامبر اسلام(ص)» نوشته دکتر محمد ابراهیم آیتی سخنرانی کرد که گزیده سخنان وی را در ادامه میخوانید؛
در زمینه سیرهنویسی، در دوران قبل از انقلاب چند کتاب انگشتشمار داریم و سرمایه زیادی در این زمینه نداریم. یکی از آن معدود آثار، کتاب «فروغ ابدیت» آیتالله سبحانی است که عموم ما در سنین جوانی این کتاب را خواندیم و یک سبک عمومی دارد. شاید در آن دوره کتاب «انقلاب تکاملی اسلام» جلالالدین فارسی هم کتاب مهمی در سیره نبوی بود. شریعتی هم کار سیره نبویاش خیلی موثر بود.
در بین اینها کار دانشگاهی مرتبی نداریم و آقای آیتی که این کتاب را نوشت نخستین کار دانشگاهی خوب است و البته تاریخ تحلیلی نیست. ما در آن دوره به کتابی که متن تاریخ باشد نیاز داشتیم و جهتگیری دکتر آیتی این بود که اسامی درست تلفظ شود، ترتیب وقایع به درستی ذکر شود و کتاب از مصادر مختلف باشد. آقای آیتی از بیش از ۱۲۰ ماخذ استفاده کرد و حدود نیمی از این منابع را خودش دیده بود.
ایشان یک کارش کار دانشگاهی بود، یک کارش کار تبلیغی؛ مثلا منبر میرفت و در رادیو صحبت میکرد. آقای مطهری خیلی تحت تاثیر دکتر آیتی است. من جملهای از ایشان دیدم مبنی بر اینکه «گوهر گرانبهایی از دست ما رفت». در تحلیل عاشورا شهید مطهری کاملا متاثر از آیتی است و نقدهایی که در حماسه حسینی دارد اصلش برگرفته از دکتر آیتی است که آدم بسیار نقاد و تیزبین و اصلاحگر نسبت به تحلیلهای عاشورا است.
رویکرد اصلاحگرایانه آیتی نسبت به عاشورا
اینکه آقای آیتی یک چهره علمی دانشگاهی است یک نشانش کتاب تاریخ آندلس ایشان است که شهید مطهری از آن ستایش میکند. شاهدش این است آیتی تحت تاثیر قصههایی که درباره آندلس رواج داشت قرار نگرفت. دقیقا منابع عربی اصیل را دید. ما این دو کتاب تاریخ پیامبر(ص) و تاریخ آندلس را به عنوان گواه اینکه دکتر آیتی یک چهره زبده است میدانیم علاوه بر اینکه درباره عاشورا هم رویکرد اصلاحگرایانه داشت که متاسفانه بعدها ادامه پیدا نکرد و ما به روال گذشته برگشتیم.
آخرین نکته اینکه عموم پژوهشهای تاریخی درباره سیره زاویه تحلیلی دارد ولی مطالعات سیره در غرب در سالیان اخیر خیلی پیشرفت داشته و دهها پژوهشگر درجه یک، درباره سیره کار میکنند که البته یک خطر را در پی دارد و آن اینکه ممکن است گفتمان جدیدی پیش بیاورد و بر نسل جوان اثر بگذارد و شبهاتی پیش بیاید. دانشگاههای ما درباره سیره کار مرتبی نکردند و بحثها عموما تکراری است و هنوز چشم ما به پنجاه سال قبل است. هر دانشمندی میتواند در این زمینه یک قدمی برمیدارد ولی آن قدم آخرین گام در این زمینه نیست. دکتر آیتی یک مورخ درجه یک و یک پژوهشگر برجسته بود و کار درستی شده است که کتاب ایشان به عنوان یک کتاب منتخب در میان کتابهایی که در سده گذشته نوشته شده مطرح است.
تاثیرپذیری تمام سیرهنویسان از سیره ابن اسحاق
در ادامه این نشست علی بهرامیان، عضو هیئت علمی دائرةالمعارف بزرگ اسلامی درباره کتاب تاریخ پیامبر اسلام(ص) اثر محمدابراهیم آیتی سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
پیش از آغاز سخن درباره کتاب مرحوم آیتی لازم است تذکری عرض کنم و آن اینکه ماجرای گردآوری و تالیف سیره پیامبر اکرم از نخستین قرون اسلامی از فرازهای فاخر تاریخنگاری دوره اسلامی است یعنی ما امری به نام تاریخنگاری دوره اسلامی داریم که از قرون نخستین شروع شد و بخشی از آن مربوط به تاریخ پیامبر اکرم(ص) است. این کار مصادف است با بخش دیگری به عنوان گردآوری احادیث پیامبر(ص) که آن در شکل دیگری جریان یافت و موجب اصطکاکهایی بین علمای حدیث شد.
نخستین کسی که اقدام به سیرهنویسی کرد ابن اسحاق بود که در مدینه شروع به جمع کردن اخبار و روایتها و شرح حال پیامبر(ص) کرد و سعی کرد آنها را گردآوری کند و در این کار شهرت کسب کرد. به دلایل مختلف کتاب ابناسحاق مطعون واقع شد و به اندازهای که لازم است مقبولیت پیدا نکرد هم به خاطر شخصیت خودش و هم به خاطر محتوای کتاب و شیوه گردآوری که مورد قبول اصحاب حدیث نبود. بعدها ابن هشام کتاب او را تصحیح کرد و سیره ابن هشام را نوشت. وقتی ابن هشام این کتاب را تنظیم کرد کتاب ابن اسحاق فراموش شد و فقط منقولاتی از آن در کتابهای دیگر هست ولی کتابش به صورت مستقیم در اختیار ما نیست.
به هر حال شیوهای که ابن اسحاق در جمعآوری سیره پیامبر(ص) در پیش گرفت به ویژه تدوین او بر اذهان چیره شد. منظورم از تدوین تتابع حوادث به شیوهای است که او ذکر کرده بود. تدوین و تتابع حوادثی که ابن اسحاق بیان کرده بود در تمام این چند قرن بر اذهان چیره شد و کمتر کسی است کتابی درباره سیره بنویسد و ترتیب ابن اسحاق را به کار نبرد. به همین دلیل شخصیت پیامبر(ص) در کتابهای سیره به اندازه کافی بیانگر شخصیت اخلاقی پیامبر(ص) نیست به خاطر اینکه ابن اسحاق پیامبر(ص) را به عمد یا غیر عمد به نحوی جلوه داده گویی بنیانگذار سلسله خلافت است. گویی ایشان کسی است که حکومت تشکیل داده و آن حکومت در خلفا ادامه پیدا کرده است. این طرح در سایر کتابهای سیره هم ادامه پیدا کرد و کمتر کتابی است که از شیوه ابن اسحاق استفاده نکرده باشد.
کتاب دکتر آیتی هم از معدود کتابهایی است به فارسی نوشته شده و سعی کرده روایتهای مختلف را جمع کند و به ویژه با تمایل به آرای شیعه. البته به آرای اهل سنت هم توجه شده و مکرر به اقوال ابناسحاق ارجاع میدهد ولی از آن طرف به کتب علمای شیعی هم ارجاع میدهد و سعی میکند آنها را هم در نظر بگیرد.
کتاب دکتر آیتی کتابی است مفید از جهت گردآوری تمام روایتهایی که شاید جمعآوری آنها برای یک نفر مشکل باشد. به ویژه باید در نظر داشت زمانی این کتاب نوشته شد که تنها کتاب دانشگاهی تاریخ اسلام، کتاب دکتر علیاکبر فیاض بود که کتاب علمی و خوبی است ولی خیلی مختصر نوشته شده است. بالجمله کتاب دکتر آیتی در بین کتابهایی که به فارسی منتشر شده از حیث گردآوری کتاب مفیدی است و اگر کسی در پی تحلیل و نقد منابع است طبیعتا در این کتاب به اندازه کافی به این مسئله پرداخته نشده است و اصلا هدف دکتر آیتی هم تحلیل تاریخ نبوده است.