پژوهشگر نامی مهدویت بر این باور است؛ چشمانتظاری ویژگی اصلی جامعه مهدوی است، جامعه مهدوی یک جامعه منتظر است، شیعیان باید دغدغه پیادهسازی عدالت در جامعه را داشته باشند و اصل عدالت مسئلهشان باشد و تا میتوانند با اصل دادگری و عدالتپیشگی شباهت داشته باشند و در حد مقدور در جامعه محدود خود این اصل را پیاده کنند، به دیگر سخن کمترین اقدام شیعه منتظر در راستای تحقق عدالت، رفتار عادلانه فرد در خانواده و جامعه است.
در میان آثار منتشر شده در حوزه مهدویت، کتاب «عصر زندگی» نوشته استاد محمد حکیمی، برگزیده جشنواره برترینهای مهدویت با ۳۱۰ صفحه در ۲۰ بخش، برای اهل اندیشه و دین حائز اهمیت فراوانی است.
مؤلف در این کتاب با بهرهگیری از آیات قرآن، منابع روایی شیعه و تفاسیر عدالت اجتماعی، ابتدا تصحیح انحرافهای فکری و وحدت عقیدتی و مرامی را در حکومت امام مهدی(عج) بررسی و سپس رفاه اقتصادی و سامانیابی زندگی، مساوات، امنیت اجتماعی، رشد تربیت انسانی و حاکمیت فراگیر جهانی را از اهداف حکومت آن حضرت برشمرده است.
در بخشهای اصلی این کتاب «عدالت» از مهمترین رسالتهای منجی عالم بشریت است که در روایات مورد تأکید فراوان است و به نمونههایی از شیوههای اجرای عدالت الهی در حکومت حضرت مهدی (عج) اشاره شده است. برای آشنایی بیشتر با مفهوم عدالت و نقش آن در زمینهسازی ظهور حضرت ولیعصر(عج) با نویسنده کتاب «عصر زندگی» گفتوگویی داشتیم.
استاد محمد حکیمی یکی از نویسندگان شریف کتاب گرانسنگ «الحیاه» و برادر زندهیادان علامه محمدرضا حکیمی و حجتالاسلام والمسلمین علی حکیمی است. او در این گفتوگو همچون رسم و مشی همیشه خویش بر محور اساسی و انسانی «عدالت» و تلاش برای ملکه شدن این ویژگی در زندگی انسان تأکید کرد. همچنین توجه همواره فرد در زندگی شخصی و اجتماعی بر این اصل را یکی از مهمترین تکالیف انسان منتظر برشمرد. حاصل این گفتوگو را با هم میخوانیم:
در آغاز سخن لطفا پیشنیازهای فهم مسئله انتظار را برایمان بازگو فرمایید.
برای فهم این مفهوم باید تضاد افکاری و رفتاری با جامعه مهدوی کم شود و به میزانی که تساوی و عدالت در جهان گسترانیده شود، مفهوم انتظار معنا پیدا خواهد کرد. برای این رخداد نیز همه چیز از فرد، اخلاق، مشی، رفتار و عملکرد انسانی او آغاز میشود.
کتاب «عصر زندگی» نوشته جنابعالی به باور اهل دین یکی از منابع اصلی شناخت انتظار است، لطفا مؤلفههای انتظار در این کتاب را به اختصار بیان فرمایید.
بخشهای اصلی این کتاب ناظر به آینده بشریت و عدالت اجتماعی است. با استناد به حدیث پیامبر(ص) که فرمود: «یَمْلَأُ اللهُ به الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً؛ مهدى امّت من، كسى است كه هنگام پر شدن زمين از بيداد و ظلم، آن را پر از قسط و عدل خواهد كرد». مهمترین ویژگی حضرت ولیعصر(عج) عدالتمحوری ایشان است و گسترش عدل اجتماعی یکی از مهمترین ویژگیهای جامعه منتظر است. به صورت کلی باید شباهتی میان فرد منتظر و آنچه انتظارش را میکشد، وجود داشته باشد، در حقیقت باید یک مجموعه همخوانی بین برنامههای منتظر و امام عصر(عج) وجود داشته باشد تا انتظار مفهوم درستی را جلوهگر شود.
چشمانتظاری ویژگی اصلی جامعه مهدوی است، در حقیقت جامعه مهدوی یک جامعه منتظر است، شیعیان باید دغدغه پیادهسازی عدالت در جامعه خود را داشته باشند و اصل عدالت مسئلهشان باشد و تا میتوانند با اصل دادگری و عدالتپیشگی شباهت داشته باشند و در حد مقدور در جامعه محدود خود این اصل را پیاده کنند، به دیگر سخن کمترین اقدام شیعه منتظر در راستای تحقق عدالت، رفتار عادلانه فرد در خانواده و جامعه است.
همواره شنیدهایم که منتظران ظهور باید در زمینهسازی این امر مشارکت فعال داشته باشند، این زمینهسازی چگونه رخ میدهد؟
منتظران باید بستر زمینهسازی ظهور را به گونهای فراهم سازند تا بخشی از فعالیتهای حضرت سادهتر و آسانتر شود. چراکه در صورت ظهور ایشان اگر عدالت از سوی شیعیان اجرا نشده باشد، دچار یک ناهمخوانی گسترده خواهیم شد. جامعه منتظر باید همانندیها و شباهتهایی با آنچه در انتظار آن است داشته باشد.
با استناد به کتاب «جهانیسازی مهدوی، جهانیسازی غربی» میگویم امکان ندارد اتفاقی بدون زمینهسازیهای قبلی پدید آید و شیعیانی که پادگان و حکومت اصلی حضرت ولیعصر(عج) را تشکیل میدهند، این جماعت که جامعه منتظر هستند، باید رفتارهایی مشابه، همانندی و همرفتاریهایی با حضرت ولیعصر(عج) داشته باشند، اگر در ساخت خود، خانواده، جامعه و در منش فردی و اجتماعی و در اصول اساسی که جامعه به آن نیاز دارد و آن «عدالت اجتماعی» است؛ شباهتی با حضرت نداشته باشند، انتظارشان انتظار کاذب و غلط است، بنابراین انتظار درست و راستین ایجاب و ایجاد میکند که ما یک مجموعه همانندیها با آرمانهای مهدوی داشته باشیم. بزرگترین آرمان مهدویت گسترش بیدادگری در زمین است و سرشاری زندگیها از عدالت است. این عدالت به معنی مساوات و همه با هم برابر هستند، نیست. عدالت با در نظر داشتن تفاوتها و فرقهایی که افراد در درآمد، ثروت و دستیابی به ثروت دارند، اما اصل عدالت بر این افراد حاکم است یعنی هر کس به حق خود میرسد و زندگی او تأمین است، به دیگر روی، یک گوشه جامعه میلیاردها ثروت و یک گوشه فقر دیگر دیده نمیشود؛ همه میدانیم که این مسایل با عدالت سازگار نیست. بنابراین ما از هم اکنون باید جامعه خود را به شباهت با جامعه مهدوی هدایت کنیم و سوق دهیم. انتظار به این معناست و معنای دیگری ندارد. در حقیقت «انتظار» آمادگی و شرایط امام است که میخواهد تشریف بیاورد.
به باور شما آموزش «انتظار» به فرزندان از سوی والدین برای ساخت جامعه مهدوی چقدر ضروری است؟
هسته اولیه جامعه «خانواده» است و خانواده تشکیلدهنده جامعه است. اگر در خانوادهها پدر به خصوص و مادر مفهوم «انتظار» و مفهوم «نقش امام عصر(عج)»، اهداف و آرمانهای امام عصر(عج) را به درستی بشناسند و در آموزش رفتاری و تربیت فرزندان به کار ببندند، شرایط مطلوبی از نظر تربیت نسل مهدوی ایجاد میشود. کسی که در تربیت و آموزش فرزندان خود فرق میگذارد، با همسایگان خود روابط متمایزی دارد، با یکی خوب است و با دیگری بد است، با یک شهروند خوب است و با یک شهروند بد است، از یک شهروند سود میجوید و به شهروند دیگر ضرر میزند و.... اگر این رویهها و تفکرات در خانوادهها باشد (خودخواهی، خودنگری، مادهپرستی و...) و از آرمانهای مهدوی، عدالت، نسبت عادلانه و مساوی بین افراد غافل باشد، این خانواده نمیتواند «خانواده منتظری» باشد. اگر بخواهیم خانواده مهدوی باشیم، باید آرمانهای مهدوی را که در دین ما به فراوانی بر آن تأکید شده است، به خوبی بشناسیم و شروع کنیم خود را آماده کردن برای این آرمانها، آماده کردن در این مجال به معنی آماده شدن برای برقراری عدالت بزرگی است که میخواهد در سراسر زمین گسترده شود و این موضوع باید در آغاز از خانواده پیاده شود. پس از آنکه زن، مرد و فرزندان در خانواده آموختند که عدل چیست و چگونه باید با عدالت با یکدیگر رفتار کنند، وقتی وارد زندگی اجتماعی شدند و پا در جامعه گذاشتند با مردم هم به همین شکل، رفتار میکنند و دیگران را نیز در محیط کار و نقش اجتماعی خود به این سو سوق میدهند. بنابراین ما باید در خانواده نقشهای اصلی را بیاموزیم و تمرین عدالتورزی کنیم تا وقتی در جامعه گام گذاشتیم این نقشها را به خوبی ایفا کنیم و سپس گسترش دهیم. بنابراین شباهت، همسانی، همترازی در خانواده با آرمانهای حضرت مهدی(عج) اصل اولیه و زیربنا برای تحولات دیگری که در سطح جامعه باید گسترده شود، است.
در پایان لطفا توصیهای به جامعه منتظر داشته باشید.
توصیهها در روایات، احکام و سخن بزرگان ما آمده است و در آن تأکید شده است، ما باید تضاد افکاری، رفتاری، ناسازگاری، خوی و خصلتهای متفاوت خود با جامعه مهدوی را کم کنیم، حضرت مهدی(عج) عدل مطلق هستند و کار حضرت «گسترش تساوی، اصل مساوات و عدل انسانی» است، زدودن فقر، فلاکت و تبعیض، بدبختی و.. از ویژگیهای دوران ظهور و اصول کار حضرت عصر(عج) است. وقتی این محورها و اصول کار حضرت است، خانواده و جامعه ما باید در نهایت شباهت با این اصول باشد و هرچه به این اصول نزدیکتر و شبیهتر باشد، یعنی منتظرتر است و هرچه از اصول؛ عدالت، انساندوستی، دیگردوستی و.. دورتر باشد از اصل مهدویت دورتر است. حضرت پس از ظهور میخواهند انسانیت، برادری و برابری را در جهان بگسترانند، ما اگر در خانواده و جامعه خود به این اصول توجه نکرده باشیم و هیچگاه بین خود و همسایگان، همنوعان و خویشان خود اصل عدالت و مساوات، رفتار انسانی را رعایت نکرده باشیم و خود را تمرین نداده باشیم. اخلاق دیگردوستی، دیگرباوری و انسانباوری را در خود پدید نیاورده باشیم، چگونه توقع داریم به یک باره دگرگون شویم؟ پس ما باید در جامعهای که منتظر ماست و ما انتظار آن جامعه را داریم یک مجموعه شباهتها و همخوانیهایی داشته باشیم. چون انسان هرگز به یک باره متحول نمیشود، بلکه باید در خود زمینهسازیهایی را به وجود آورد تا منتظر راستین باشد نه منتظر دروغین.