در نشست «آشنایی با جریانها، اندیشهها و تلاشهای حدیثی معاصر» عنوان شد: اندیشه حدیثی مرحوم آیتالله ری شهری «ضرورت بهرهگیری از حدیث در همه اجزای زندگی فردی و اجتماعی» است/ فعالیت حدیثی پس از گسترش میتواند یک جریان حدیثی را ایجاد کند. با این تعریف، دارالحدیث یک جریان حدیثی است
سلسله نشستهای علمی موسسه فرهنگی قرآن و عترت سید مرتضی(ره) با موضوع آشنایی با جریانها، اندیشهها و تلاشهای حدیثی معاصر در موسسه سید مرتضی (ره) قم برگزار شد.
طبق اعلام بخش ارتباطات موسسه سید مرتضی(ره) این نشستها که جلسات نخستین آن در تاریخهای ۲۷ و ۲۸ اسفند ۱۴۰۲ برگزار شد، در ادامه با معرفی فعالیت مجموعهها و جریانات حدیثی دیگر ادامه خواهد داشت. آنچه در ادامه میآید، گزارش نشست اول است.
فعالیت حدیثی پس از گسترش میتواند یک جریان حدیثی را ایجاد کند. با این تعریف، دارالحدیث یک جریان حدیثی است.
برای شناخت فعالیتهای حدیثی و جهتگیری آنها چند مصطلح پرکاربرد وجود دارد که شناخت آن، فضای بحث جاری را روشنتر میکند.
۱- مکتب حدیثی: مبادی و مبانی حدیثی یک گروه از فعالیتها که با مبادی و مبانی گروه دیگری از فعالیتهای حدیثی تفاوت دارد، مکتب حدیثی را میسازد با این قید که این مبادی و مبانی تکرارشونده بوده و توسط کارشناسان و صاحبنظران مختلف، مورد پیروی قرار گیرد. با این تعریف، مکتب «نصگرایی اصول محور» در قم دوران قدما شکل گرفت و مکتب «عقل گرایی نص پژوه» در بغداد آن دوران به وجود آمد.
۲- گرایش و رویکرد: زاویه دید یا نگاه خاص یا چشماندازی که دانشهای درون حدیثی و برون حدیث در مبادی و مبانی یک گروه از فعالیتهای حدیثی ایجاد میکنند، گرایش حدیثی نامیده میشود. مثلا مکتب حدیثی قم با گرایش رجالی یا مکتب حدیثی قم با گرایش عقیدتی.
۳- روش: چگونگی گردآوری مواد، تجزیه و تحلیل آن و رسیدن به نتیجه، روش یک فعالیت یا یک گروه از فعالیتهای حدیثی را میسازد. مثلا ذیل مکتب حدیثی قم با گرایش اعتبارسنجی حدیث، روش آیت الله بروجردی شکل میگیرد که محور آن، گردآوری حداکثری روایات شیعه، تطبیق آن با فضای روایات اهل سنت و نتیجه گیری با استفاده از ظهورگیری لفظی قرینه محور است.
۴- مدرسه: به مراکز و مجموعههایی میگوییم که ذیل یک مکتب حدیثی فعالیت میکنند و مدیریتی متمرکز و مستقل دارند که برای خود ذیل آن مکتب، کارویژهای تعریف کرده که با کارویژه مراکز دیگر متفاوت است. ممکن است هر مدرسه، گرایش و روش خاص خود را داشته باشند، اما آنچه یک مدرسه را معنون میکند، مدیریت متمرکز آن بر «کارویژه» ذیل «مکتب» است. بر این اساس، به عنوان مثال، ذیل مکتب حدیثی قم، مدرسه قزوین با کارویژه مناظره با اهل سنّت شکل گرفت.
۵- حوزه: جغرافیایی است که در آن فعالیتهای حدیثی انجام میشود و با جغرافیای دیگر از حیث تقسیمات سیاسی و فرهنگی متفاوت است. ممکن است در یک حوزه حدیثی، چند مکتب فعال باشند. مثلا حوزه حدیثی هویزه با حوزه حدیثی اصفهان متفاوت است. هرچند در هر دو حوزه، مکتب حدیثی قم فعال است و یا در حوزه حدیثی بغداد، مکتب حدیثی بغداد و قم، هر دو فعال است.
۶- اندیشه: یک فکر کلان حدیثی را که ذیل آن مجموعهای از دیدگاهها شکل میگیرد، اندیشه حدیثی میگوییم. اندیشه حدیثی، به خودی خود، یک منظومه و مجموعه نیست بلکه ضمن یک مکتب یا مکتب گرایش حدیثی میگنجد بلکه شاخص آن، یک تفکر کلان است که میتواند ذیل خود، گروهی از دیدگاهها و عملکردها را سامان دهد. مثلا اندیشه حدیثی مرحوم آیتالله ری شهری «ضرورت بهرهگیری از حدیث در همه اجزای زندگی فردی و اجتماعی» است. ذیل این اندیشه، بهرهگیری از حدیث در علوم اسلامی و انسانی و حتّی بهره گیری از حدیث در کلیات و یا «اخلاق کاربردی» دانشهای بشری، قرار میگیرد.
همچنین این اندیشه مجموعهای از دیدگاهها و عملکردها را در زیرمجموعه خویش سامان میدهد، ولی ذیل مکتب حدیثی قم قرار دارد. تفاوت اندیشه حدیثی با گرایش حدیثی این است که در هر گرایش، یک یا چند دانش اثرگذار هستند، ولی اندیشه، متمرکز بر دانشهای خاص نیست بلکه برگرفته از دانشها و تجربیات و دغدغهها و تحلیل هاست.
۷- فعالیت: هر کار حدیثی اعم از پژوهشی، آموزشی و تبلیغی را میگوییم.
۸- جریان: فعالیت حدیثی ادامهدار در طول زمان (به طور نسبی) با تفکر یا مدیریت کلان واحد، با کلیات برنامهای روشن و دارای طرفداران پرشمار و جدّی و آثار قابل توجه را جریان حدیثی میگوییم. در واقع فعالیت حدیثی پس از گسترش میتواند یک جریان حدیثی را ایجاد کند. با این تعریف، دارالحدیث یک جریان حدیثی است. برای شناخت هر جریان حدیثی، محورهایی مانند فرد یا مرکز شکل دهنده جریان، آغاز فعالیت و چگونگی جریان شدن فعالیت (زمان و عوامل)، تفکر و مدیریت واحد (چه تفکری و کدام مدیران)، برنامههای کلان، گروههای زیرمجموعه، تطورات و تغییرات، آثار (عمومی و تخصصی، مکتوب و تربیتی) و شاخصهای شناسایی مورد توجه قرار میگیرد.
گزارش نشست دوم
چکیده جلسه دوم این نشست که به شناخت فعالیتهای دارالحدیث به عنوان یک جریان حدیثی معاصر می پردازد، چنین است:
دارالحدیث، با محوریت مرحوم آیت الله ری شهری شکل گرفت. ایشان فعالیت حدیثی را از حدود یک دهه پیش از انقلاب اسلامی آغاز کردند و طی مطالعات حدیثی به فکر نگارش یک کتاب حدیثی با موضوعات و دسته بندی جدید افتادند. زمینه های فکری نگارش این کتاب را سه عامل می توان برشمرد:
۱. عناوین احادیث در کتابهای قبلی، پاسخگوی همه نیازهای روز نبود.
۲. برخی از احادیث اهل سنّت، ذیل احادیث شیعه قابل استفاده بود و این روشی بود که محدّثان پیشین همچون شیخ صدوق و ... نیز از آن بهره برده بودند.
۳. تنظیم خاصی مد نظر ایشان بود که در کتابهای پیشینی، با این ضابطه و فراگیری که در میزان الحکمة دیده می شود، وجود نداشت.
این اندیشه موجب شد تا ابتدا فیشهایی تهیه شود و در ادامه پس از مشورت با برخی از بزرگان همچون شهید مطهری تصمیم به تنظیم و تکمیل این فیشها گرفته شد و در قالب کتابی تحت عنوان «میزان الحکمة» در سال ۱۳۶۲ به چاپ رسید.
پس از تالیف این کتاب، آیتالله ریشهری کار حدیثی را به صورت موضوعی ادامه دادند و آثار دیگری را نیز تالیف کردند تا این که در سال ۱۳۶۷ با پشتیبانی مالی امام خمینی(ره) در زیرزمین منزل آیتالله مشکینی سنگ بنای دارالحدیث را نهادند. پس از آن با حمایت مقام معظم رهبری در سال ۱۳۷۴ موسسه دارالحدیث را به صورت رسمی افتتاح کردند. در سال ۱۳۷۸ دانشکده حدیث به عنوان نخستین دانشکده حدیثی کشور در شهر ری افتتاح شد. پس از آن در سال ۱۳۸۴ دانشکده حدیث در شهر قم نیز آغاز به کار کرد و در سال ۱۳۹۱ تبدیل به دانشگاه شد و همزمان محوریت آن از تهران به قم منتقل گشت. در همین سال، باز هم با حمایت مقام معظم رهبری ساختمان جدید دارالحدیث افتتاح شد.
زمینه شکلگیری دارالحدیث، استقبال بسیاری بود که از میزان الحکمة در دهه شصت به عمل آمد. همین استقبال موجب شد تا نویسنده به این نتیجه برسد که جامعه نسبت به احادیث موضوعی، تشنه است لذا کار موضوعی را ادامه دادند. افزون بر این با مطرح شدن بحث تقریب مذاهب در اوایل انقلاب، آیتالله ریشهری با بهرهگیری از احادیث اهل سنت یک تقریب علمی واقعی را رقم زد و اشتراکات را نشان داد. در دستهبندی کتاب، روش کلی به جزئی مد نظر قرار گرفت و در همه کتاب، این پایبندی به صورت نسبی رعایت شد.
میتوان جریانسازی دارالحدیث را ناشی از همراهی سه عامل «نشر گسترده کتابها در دهه هشتاد»، «تأسیس و گسترش دانشگاه» و «برگزاری دورههای فشرده حدیثی به صورت گسترده و با حمایت شبکه قرآن و شبکه چهار سیما» با یکدیگر دانست.
البته تأسیس دانشگاه در قم و جذب طلاب نیز این روند را تکمیل کرد. این چند عامل موجب شد تا حدیث، در عرصه اجتماعی مورد توجه مردم قرار گیرد و یک احساس نیاز عمومی (هرچند با ابعاد کوچک) نسبت به حدیث ایجاد شود.
تفکر حاکم بر مجموعه در بخش پژوهشگاه را میتوان در محورها «لزوم استفاده از حدیث در همه ابعاد زندگی به صورت کلی یا جزئی»، «لزوم نگاه تخصصی به حدیث از حیث محتوایی» و «لزوم استفاده از منابع اهل سنت، برای تکمیل ابواب حدیثی با در نظر گرفتن شرایط» دانست.
تفکر حاکم بر بخش دانشگاه را نیز می توان در چهار محور «لزوم تولید علوم حدیث شیعی»، «لزوم پیوند میان محتوای حدیثی با علوم حدیثی»، «لزوم تربیت دانش پژوهان حدیث پژوه با روش شیعی» و «لزوم ارایه حدیث در رشته های مختلف به صورت تخصصی» برشمرد.
همه این محورها یا در اندیشه مرحوم آیتالله ریشهری وجود داشت یا به مرور زمان ایجاد شد و یا با مشاورههایی که به ایشان داده شد، خودشان به این ضرورتها رسیدند.
در مجموع میتوان برنامههای کلان مجموعه را در قسمت پژوهشگاه چنین برشمرد:
۱- تهیه موسوعههای حدیثی شامل موسوعه معارف قرآن و حدیث، موسوعههای تاریخی، موسوعه تفسیر، موسوعه فقه اهل سنّت با نگاه به فقه شیعه، موسوعه عقایدی
۲ - توجه به زوایای کلام شیعه و مسائل آن و تولید علم در این زمینه
۳- تولید دانش روانشناسی اسلامی
۴- تولید دانش اخلاق بر پایه کتاب و سنت
برنامههای کلان مجموعه در قسمت دانشگاه نیز «تربیت کارشناسان حدیث شیعه»، «گسترش رشته علوم حدیث با زیرمجموعههای آن در کشور» و «مرجعیت تولید منابع علم الحدیثی شیعی» میباشد.
دارالحدیث را در پنج دوره میتوان دستهبندی کرد:
دوره اول زمان شکلگیری اولیه پیش از تأسیس رسمی که میتوان آن را دوره امیدها و آرزوها و پیگیریها دانست.
دوره دوم از زمان تأسیس رسمی تا زمان تغییر ساختمان که دوره رونق و گسترش و جدیت و تولیدات اثرگذار است.
دوره سوم از زمان ساختمان جدید تا اوایل دهه نود که دوره گسترش دانشگاه و جذب طلاب و به ثمررسیدن بسیاری از آرزوها و آرمانها و تغییرات ساختاری است
دوره چهارم از اوایل دهه نود تا زمان رحلت آیتالله ریشهری است که دوره تصمیمگیری مدیران بیگانه از کار پژوهشی و آموزشی برای مجموعه و در نتیجه، ضعف مجموعه و غلبه نگاه مالی و مدرک محور است که موجب کاهش محصولات و کندشدن کارها شد.
دوره پنجم پس از وفات مرحوم آیتالله ریشهری است که هنوز برای قضاوت درباره آن زود است.
آثار و محصولات دارالحدیث را نیز به سه دسته بندی «محصولات تخصصی»، «محصولات میانی» و «محصولات عمومی» می توان تقسیم کرد.
محصولات تخصصی دارالحدیث در فضای دانشگاهی و حوزوی یعنی فضای تخصصی اثرگذار بوده و این مجموعه را به مرجعی برای تولید کتابهای تخصّصی حدیثی تبدیل کرده است.
محصولات عمومی دارالحدیث، توفیقی در جذب مخاطب نداشته است.
بیشترین اثرگذاری مربوط به محصولات میانی است که شامل کتابهای حدیثی موضوعی یا کتابهای دانشی موضوعی میشود. این محصولات توانست هم با مردم ارتباط برقرار کند و هم با نخبگان.
به نظر میرسد که دارالحدیث در آینده افزون بر تکمیل برخی از فعالیتهای موضوع پژوهانه حدیثی، رویکرد مساله پژوهی را با جدیت بیشتری دنبال کند؛ امّا موسوعه نگاری در این مجموعه کمرنگ شود و موسسات دیگری وارد این عرصه شوند تا خلاهای موسوعهنگاری حدیثی را پُر کنند. اما شایسته است که تجربهگران قیمت موسوعه نگاری در دارالحدیث، مورد استفاده قرار گیرد و به شکلهای مختلف، مکتوب شود.