عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: یکی از مهمترین انحرافات اجتماعی در عصر امام حسین(ع) تبعیض نژادی، قومی و قبیلهای است که بنیامیه به آن قائل بودند.
حجتالاسلام والمسلمین حمیدرضا مطهری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفتوگو با ایکنا از قم، ضمن بیان اهمیت تاریخ در قیام عاشورا گفت: یکی از مهمترین نکاتی که ما در بحث اهمیت تاریخ میتوانیم به آن اشاره کنیم، پاسخگویی به شبهات در ارتباط با امام حسین(ع) و البته در کنار شبهات، پاسخگویی به سؤالهایی که ممکن است برای افراد پیش بیاید و رفع بعضی سؤالات که در تشابهات اسمی بهوجود میآید.
وی ادامه داد: بهعنوان مثال یکی از سؤالات مطرح شده که در مراسم سوگواری نیز بهصورت جدی با آن مواجه هستیم، عروسی حضرت قاسم بن الحسن(ع) است. در صورتی که با مطالعه و نگاه به قیام امام حسین(ع) اصلاً چنین چیزی مطرح نیست. اصل سؤال گفته شده این است که حضرت قاسم بن الحسن(ع) با فاطمه دختر امام حسین(ع) ازدواج کرد؟ در حالی که در تاریخ ما آمده است برادر حضرت قاسم بن الحسن(ع)، حسن بن الحسن با فاطمه دختر امام حسین(ع) ازدواج کرد، پس این گزاره تاریخی، قضیه ازدواج حضرت قاسم بن الحسن(ع) را بیاساس جلوه میدهد.
مطهری افزود: یکی از مهمترین نکاتی که در تاریخ عاشورا با آن مواجه هستیم، پاسخگویی به ابهامات، سؤالات و یا شبهات است. درباره ابهامات هم گاهی اوقات تشابه اسمی بین افراد، ممکن است مسئلهساز شود که باز هم تاریخ پاسخگوی آن میشود.
چرا امام حسین(ع) قیام کرد
وی ضمن بیان چرایی قیام امام حسین(ع) گفت: یکی از مهمترین نکاتی که امام حسین(ع) در سخن خود با عبدالله بن عباس مطرح میکنند، هنگامی که عبدالله بن عباس، از امام میخواهد که از رفتنش خودداری کند، امام حسین(ع) میفرماید: «و أَنِّی لَم أَخرُج أَشِراً و لَا بَطراً و لَا مُفسِداً و لَا ظَالِماً و إِنَّمَا خَرَجتُ لِطَلبِ الإِصلاَحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی صلَّی الله علیه و آله، أُرِیدُ أَن آمَرَ بالمَعرُوفِ و أَنهی عَنِ المُنكَر و أسِیرُ بِسِیرةِ جَدِّی و أبی علی بن أبی طالب علیه السلام؛ خروج و قیام من از روى سرکشى و خوشگذرانى و فساد و ظلم نیست، تنها براى اصلاح در امت جدم قیام کردم و میخواهم به معروف امر کنم و از منکر بازدارم و به سیره جدم و پدرم على بن ابیطالب(ع) عمل کنم.»
مطهری تصریح کرد: نکته اینجاست چه اتفاقی در جامعه آن زمان افتاد که امام حسین(ع) میفرماید: «من میخواهم امت جدم را اصلاح کنم»، یعنی جامعه و امت از مسیر اصلی منحرف شده و امام حسین(ع) میخواهد آن را اصلاح کند، سیره پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) نیز ترک شده و به فراموشی سپرده شده و امام میخواهد آن را احیا کند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اضافه کرد: بهعنوان مثال از انحرافات میتوان به انحراف سیاسی اشاره کرد؛ بنیامیه از طلقا بودند. طلقا کسانی بودند که در زمان فتح مکه تسلیم شدند و اظهار اسلام کردند. این تسلیم شدن آنها در واقع در حالی بود که همه انتظار داشتند تا پیامبر آنها را مجازات کند، اما پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «اذهبوا وانتم الطّلقاء؛ بروید شما آزاد شدگانید»، صفت طلقا بر پیشانی آنها ماند و مسلمانان هیچگونه حق حاکمیتی به آنان نمیدادند.
وی گفت: تصور کنید چنین وضعیتی بعد از رحلت رسول اکرم(ص) وجود دارد که اینها از طلقا هستند و حق حکومت ندارند. بعد از ۲۵ سال از رحلت پیامبر(ص) یکی از همین طلقا نه تنها حاکم میشود بلکه حاکم علی الاطلاق سرزمینهای اسلامی و بدتر از آن اینکه حکومت را در خاندان خودش موروثی میکند و روش و رویه خلفای پیشین را هم کنار میگذارد. فرزند معلومالحال خودش یعنی یزید را بهعنوان جانشین خودش معرفی میکند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: یکی از مهمترین انحرافات اجتماعی عصر امام حسین(ع) تبعیض نژادی، قومی و قبیلهای است که بنیامیه به آن قائل بودند. این تبعیض بهگونهای بود تا زمانی که هر یک از اعضای بنیامیه حاضر بودند، هیچ امتیازی به غیر از آنان داده نمیشد. همین، سبب شکلگیری جریانهای علیه امویان، جامعه عرب و حتی علیه مسلمانان شد.
انحرافات فرهنگی عصر امام حسین(ع)
وی ادامه داد: مهمتر از همه انحراف فرهنگی بود، رواج اندیشههای انحرافی مثل جبریه که افرادی که به جبرگرایی قائل بودند تا کارهای خودشان را توجیه کنند و معتقد بودند آن چیزی که اتفاق افتاده را خدا خواسته است. معاویه در پاسخ یکی از همسران پیامبر(ص) که درباره جانشینی یزید از او پرسید، گفت: «خدا خواسته است»، این خیلی عجیب است و کسی که این تفکر را ترویج میکند نتیجهاش این است که خلیفه و حاکم نقشی ندارد و بیتأثیر است.
مطهری تصریح کرد: بنابراین همین را در جریان کربلا میبینیم که ابن زیاد سؤالی را از حضرت زینب(س) میپرسد: «کار خدا را با برادرت چه دیدی؟» و حضرت زینب(س) در پاسخ دقیق و کلمات کوبنده میفرماید: «ما رایت الا جمیلا» و بعد هم ابن زیاد را با عنوان یابن طلقا خطاب قرار دادند که مثل یک پتک بر سر او فرود میآورد.
وی افزود: دیگر نکته مهم در قسمت انحرافات فرهنگی، جعل حدیث بود. جعل حدیثی که از عصر پیامبر(ص) عدهای آغاز کرده بودند بهطوری پیامبر(ص) فرمود: «تا زمانی که زنده هستم، کسانی مطالبی را به من نسبت میدهند، بعد از من حتماً بیشتر خواهد شد» سپس ملاک و معیاری ارائه دادند و آن هم این بود که باید هر سخنی که به ایشان نسبت میدادند را با قرآن تطبیق میدادند و اگر تطابق داشت، پذیرفته و اگر مخالف کتاب خدا بود، رد و فرمودند: «فاضربوه علی الجدار، آن را به دیوار بکوبید.»
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: جبرگرایی بعد از پیامبر اکرم(ص) ادامه پیدا کرد و در دوره امویان به اوج خود رسید. پس القابی در مدح و ستایش امویان بهوجود آمد و همچنین در نکوهش افرادی که اهل فضیلت بودند، نوشته شد. این القاب بهوجود آمده درباره معاویه اینگونه بود که به «خال المؤمنین» معروف شد. «خال» در زبان عربی به معنای دایی است. چون خواهر معاویه، همسر پیامبر(ص) بود. در حالی که چنین چیزی اصلاً مطرح نبوده است بلکه این انحرافات که شکل گرفت، جامعه نیاز داشت که به سیره پیامبر اکرم(ص) باز گردد و اینطور شد که قیام حضرت سیدالشهدا(ع) شکل گرفت.
مطهری در پایان یادآور شد: درسهایی که میشود از واقعه عاشورا گرفت، بسیار زیاد است و اگر تنها بخواهم به چند مورد اشاره کنم؛ یکی از مهمترین نکاتی این است که هرگاه انحرافی در جامعه ببینیم، باید در برابر یکدیگر احساس مسئولیت کنیم و وظیفه تذکر به یکدیگر داریم، مسئولیت اجتماعی، جلوگیری از انحراف اجتماعی و تلاش برای ایجاد همگرایی یکی دیگر از دروس واقعه کربلاست.