پژوهشگر قرآن و حدیث ضمن اشاره به اهمیت لعن پایانی زیارت عاشورا، توضیح داد که عدم ذکر این فراز از زیارت در برخی نسخهها به دلیل تقیه و رازداری عالمان شیعه و کاتبان نسخههای خطی بوده است.
زیارت عاشورا بیشک معروفترین و پرمراجعهترین متن مذهبی شیعیان است و مردم برای توسل به امام حسین(ع)، همنوایی با صحنههای پر مصیبت عاشورا و نیز برای درخواست حوائج .
حجتالاسلام و المسلمین سیدمهدی محمودی؛ نویسنده و پژوهشگر حوزه قرآن و حدیث کتابی با عنوان «زیارت عاشورا، از آغاز تا امروز» تألیف کرده است و در آن تلاش کرده به این ادعا که «فقره پایانی زیارت عاشورا جزء اصل زیارت نبوده و در زمان صفویان اضافه شده است» پاسخ دهد.
او برای تألیف این کتاب به نسخ خطی بسیاری مراجعه کرده و نکته جالب اینکه تصویر زیارت عاشورا در این نسخ خطی را در کتاب منتشر کرده است.
به مناسبت عاشورای حسینی، خبرنگار ایکنا با این محقق دینی گفتوگو کرده که حاصل آن را در ادامه میخوانیم و میبینیم؛
در ابتدا در خصوص سندهای زیارت عاشورا و جایگاه آن در تشیع توضیح بفرمایید.
زیارت عاشورا بر اساس روایت دومی که شیخ طوسی در مصباح المتهجد از امام صادق(ع) نقل فرموده حدیث قدسی است و تعلیم الهی به جبرائیل و بعد به پیامبر اکرم(ص) و بعد به اهل بیت(ع) است. در زمانه امام باقر(ع) بنیامیه و بنیمروان مورد اعتراض واقع شدند و از نظر اجتماعی زمینه فراهم شد این زیارت پرنور از امام باقر(ع) صادر و به شیعیان تعلیم شود. منابع اصلی که زیارت عاشورا را برای ما به یادگار گذاشتهاند یکی کامل الزیارات ابن قولویه قمی است که در قرن چهارم قمری تألیف شده و بعد کتاب مصباح المتهجد که شیخ طوسی آن را در قرن پنجم قمری تألیف کرده به مصباح کبیر هم معروف است. ایشان مصباح کبیر را بعداً مختصر کردند و نام آن را مختصرالمصباح گذاشتند؛ در آنجا هم زیارت عاشورا نقل شده است. در کامل الزیارات، زیارت عاشورا دو سند اصلی و در مصباح المتهجد هم دو سند اصلی دارد و در واقع زیارت عاشورا با چهار سند به دست ما رسیده است. براساس دقتهای رجالی و بر مبنای روش اعتبارسنجی سندی، طریق دوم مرحوم شیخ طوسی در مصباح المتهجد صحیح است؛ گرچه بر اساس روش توثیق صدوری، سایر نقلهای زیارت عاشورا نیز معتبر است.
نسبت به محتوای زیارت عاشورا باید عرض کنم زیارت عاشورا مضامین متعددی را به شیعیان منتقل کرده است؛ اما مهمترین موضوعی که در زیارت عاشورا تعلیم داده شده، دو رکن مهم اعتقادی شیعه است که یکی قبول ولایت اهل بیت و اظهار محبت و پذیرش سرپرستی و ولایت ایشان است و دیگری اظهار برائت نسبت به دشمنان اهل بیت(ع). این دو مفهوم در زیارت عاشورا، پررنگتر از سایر مفاهیم است؛ ولی مفاهیم دیگری هم در زیارت عاشورا وجود دارد از جمله اینکه از خدای تعالی درخواست میکنیم در رکاب امام عصر(عج) در میان انتقامگیرندگان خون سیدالشهدا(ع) باشیم و اینکه شفاعت اهل بیت(ع) در روز قیامت شامل حال ما شود.
به این نکته اشاره میکنم که این زیارت پرنور در طول تاریخ به جهت آثاری که در بیان امام صادق(ع) برای خواندن آن یاد شده، همواره مورد توجه شیعیان بوده است. از جمله آثار این است که به کسی (مؤمنی) که این زیارت را با توجه میخواند، قبولی زیارت، رستگاری در سرای دیگر و ورود به بهشت وعده داده شده است. همچنین یکی از راههای مهم برای اینکه شیعیان دعا کنند و رفع مشکلات و گرفتاریهای خود را از خداوند متعال درخواست کنند، خواندن زیارت عاشورا است با روشی که امام صادق(ع) تعلیم فرمودهاند.
در طول این سالیان شبهاتی پیرامون زیارت عاشورا مطرح شده است که یکی از آنها درباره فراز پایانی زیارت است که مشتمل بر لعن برخی از دشمنان اهل بیت(ع) است. در خصوص سابقه این شبهه و اهمیت پرداختن به آن توضیح بفرمایید.
شما تعبیر شبهه را به کار بردید ولی بنده بهتر میدانم تعبیر اشکال را به کار ببرم. در بسیاری موارد افرادی که این اشکال را مطرح کردند اصل برائت شیعی را قبول داشتند ولی با توجه به مستندات، اشکالاتی در ذهنشان پیدا شده بود؛ به همین دلیل بنده در کتاب «زیارت عاشورا از آغاز تا امروز» اشکالکنندگان را دو دسته کردم؛ برخی اصل برائت را قبول ندارند و سخنانشان القاء شبهه است؛ ولی برخی عالمان شیعه ضمن قبول اصل برائت، نسبت به این فقره پایانی اشکال داشتند؛ البته وجود این اشکال منحصر به دهههای اخیر نیست. در مزار بحارالأنوار، علامه مجلسی (رضواناللهعلیه)، زیارت عاشورای کامل الزیارت و نیز عبارتی از سید ابن طاووس در مصباح الزائر را بدون توضیح و بیان نقل کرده که نشان میدهد در برخی از زوایای این بحث در زمان علامه مجلسی ابهام وجود داشته است. گرچه خود علامه مجلسی تقیه نداشته و فقره پایانی زیارت عاشورا را در زاد المعاد و تحفة الزائر آورده است ولی مزار بحارالأنوار به ما نشان میدهد زوایای پنهانی در این موضوع حتی در زمان علامه مجلسی هم وجود داشته است.
در دوران معاصر، حدود ۲۰ سال پیش کتابی در بیروت به چاپ رسیده که عنوان آن «زیارة عاشوراء في المیزان» است. یک عالم شیعی این کتاب را تالیف کرده و بیش از ۶۰۰ صفحه است. ایشان میگوید من برای نگارش این کتاب سه سال بررسی و تحقیق کردم و نسخ خطی فراوانی را در کتاب ارائه کرده است. نهایتا ایشان ادعا میکند در گذشته زیارت عاشورا آنگونه که ما امروز در مفاتیح الجنان میخوانیم، نبوده است و این فقره پایانی یعنی عبارت «اَللَّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثَّانِىَ وَالثَّالِثَ والرَّابِعَ» و حتی عبارات لعن و سلام که صدبار تکرار میشود در نسخههای اصلی نبوده و از زمان حکومت صفویه به نسخههای خطی افزوده شده است. مفصلترین جایی که این اشکال مطرح شده کتاب «زیارة عاشوراء في المیزان» است. بعدها دیگرانی مطالب را از آن کتاب نقل کردند و اشکال را منتقل کردند. به هر حال اشکال، یک اشکال سنگینی است و به سهولت قابل پاسخ دادن نیست. البته عالمانی بعد از انتشار این کتاب تالیفاتی انجام دادند و به اشکال پاسخ دادند؛ شکر الله سعیهم و جزاهم الله خیر الجزاء. یکی از دانشوران بزرگواری که بیشترین زحمت را در این موضوع کشیده و به اشکال پاسخ داده شیخ یوسف سلطان احسایی است که در پاسخ به این اشکال، کتاب «المداخلات الکاملة فی رد مدعی التزویر فی زیارة عاشوراء المتداولة» را تألیف کرده است.
درباره اهمیت بحث هم باید عرض کنم این فقره پایانی مشتمل بر نفرین نسبت به دشمنان اهل بیت(ع) است؛ البته بحث برائت شیعی منحصر در این عبارت نیست. ما در خود زیارت عاشورا از ابتدا شاهد هستیم ظالمان و دشمنان اهل بیت(ع) مورد نفرین قرار گرفتهاند و اصلاً بیرون از زیارت عاشورا هم روایات فراوانی داریم که اصل تبری شیعی را به وضوح برای ما بیان میکند. اهمیت اثبات اصالت این فقره از این جهت است که زیارت عاشورا بر اساس شواهد، زیارتی بوده که همواره میان شیعیان معروف بوده است و در واقع «شعار شیعه» به شمار میآمده و هویت تشیع با زیارت عاشورا پیوند خورده است. حالا اشکال به فقره پایانی و اینکه این عبارت در زمان صفویه افزوده شده و زیارت عاشورا تحریف شده است طبعاً باعث میشود عموم شیعیان نسبت به اصل تبری دچار تردید شوند؛ وگرنه برائت شیعی منحصر در این فقره از زیارت عاشورا نیست. دو رکن مهم اعتقادی شیعه، ولایت و برائت است؛ اگر رکن برائت خدشهدار شود، هویت شیعه زیر سوال رفته است.
شما چه پاسخی به این اشکال دادید و چگونه صحت و اصالت این فقره از زیارت عاشورا را اثبات کردید؟
اشاره کردم دانشمندان بزرگواری به این اشکال پاسخ دادهاند؛ اما در پاسخهای آنان یک نکته مهم مورد غفلت واقع شده بود و آن تاثیر رازداری و تقیه در نقل زیارت عاشورا و به خصوص نقل فقره پایانی زیارت عاشورا است. در همین راستا بیش از ۱۶۰ نسخه خطی از منابع زیارت عاشورا را جمعآوری کردم. در این مجموعه از نسخهها خطی، به وضوح آثار تقیه را مشاهده میکنیم. بنده چهار فصل در بخش نخست کتاب را به ارائه آثار مشهود تقیه در نسخههای خطی اختصاص دادم؛ مثلا در بعضی نسخهها شاهد هستیم عبارت فقره پایانی با مرکب سیاه شده یا آن عبارات تراشیده شده است. در بعضی نسخهها، نسخه، کامل و سالم است ولی برگههای مشتمل بر زیارت عاشورا در میان آن وجود ندارد که به احتمال بیشتر به این دلیل بوده است که در قرنهای گذشته شیعیان مجبور بودهاند صفحات زیارت عاشورا را از میان نسخه بردارند. ما نسخههای متعدد خطی از مصباح کبیر و مصباح صغیر در اختیار داریم که فقره پایانی زیارت عاشورا در آنها به شکلهای متفاوت کتابت شده است. با ارائه تصاویر نشان دادم در این نسخهها فقره پایانی زیارت عاشورا به ده شکل مختلف کتابت شده که بنده عنوان آن را «اضطراب در کتابت» گذاشتم! جالب است در تمام این ده شکل کتابت، آنچه حذف شده و قدر مشترک محذوف است، عبارت «ثم الثانی و الثالث و الرابع» است. این نشان میدهد کاتبان به شکلی خواستهاند در فقره پایانی زیارت عاشورا تقیه کنند؛ وگرنه چنین اضطرابی را در جاهای دیگر سراغ نداریم.
بحث اصلی بنده در کتاب این است آقایانی که مدعی وقوع تحریف زیارت عاشورا هستند دو دلیل مهم ارائه کردهاند. اولین دلیلشان قدیمیترین نسخه مصباح المتهجد شیخ طوسی است که در کتابخانه آستان قدس رضوی نگهداری میشود. کاتب این نسخه شخصی به نام نقاش رازی است. در این قدیمیترین نسخه مصباح که ۴۲ سال بعد از وفات شیخ طوسی کتابت شده، زیارت عاشورا اینگونه آمده است: «اللهم العن اباسفیان ثم تسجد و تقول» یعنی یک بخش عمده از پایان زیارت عاشورا در این نسخه محذوف است. در کتاب «زیارة عاشوراء في المیزان» ادعا شده اصلِ زیارت عاشورا اینگونه بوده است.
بنده احتمالی مطرح کردم و شواهدی نشان دادم که وقتی شیخ طوسی (قدساللهسره) مصباح المتهجد را تالیف کرده، خودش این بخش از زیارت عاشورا را از روی تقیه حذف کرده است. توجه دارید اثبات تقیه شیخ طوسی در هزار سال پیش کار بسیار پیچیدهای است ولی در کتاب، شواهدی نشان داده شده که برای اهل تحقیق اطمینانآور است. اجمال مطلب این است: زمانی که شیخ طوسی در بغداد به سر میبرده حدود ۴۰ سال طول کشیده است و از سال ۴۳۶ که سیدمرتضی (قدسسره) به رحمت ایزدی پیوسته تا سال ۴۴۸ که شیخ طوسی از بغداد به نجف هجرت کرده؛ یعنی در این ۱۲ سال، شیخ طوسی در بغداد شیخ الطائفه و زعیم امامیان بوده است. به نظر میرسد مصباح المتهجد در این دوره ۱۲ ساله که ایشان شیخ الطائفه بوده تالیف شده و میدانیم در این جایگاه، تقیه از سوی ایشان ضرورت بیشتری داشته است. از طرفی توجه داریم این کتاب، کتابی بوده که به دست عموم شیعیان میرسیده و در جامعه شیعی بغداد تأثیرگذار بوده است.
در آن دوران وضعیت بغداد وضعیت عجیبی بوده است. آل بویه حدود ۱۱۳ سال در بغداد حکومت کردند. امیر آلبویه در آغاز حاکمیت به شیعیان دستور میدهد در روز عاشورا بازارها را تعطیل کنند و برای امام حسین(ع) عزاداری کنند. در روز عاشورا ظاهراً اینگونه بوده است که دستههای عزادار شیعیان از منطقه کرخ بغداد حرکت میکردند و به مقابر قریش یعنی حرم امامین کاظمین علیهماالسلام میرفتند. این وضعیت در بغداد، بعد از چند قرن که اهل سنت مسلط بودند و شیعیان امکان نداشتند شعائر شیعی را اظهار کنند، برای اهل سنت خصوصا حنبلیهای بغداد قابل تحمل نبود.
تاریخ نشان داده در این دوره ۱۱۳ ساله، بیش از ۳۴ بار درگیریهای خونین میان اهل تسنن و شیعیان در بغداد واقع شده است. این وضعیت به جایی رسید که حتی مرقد امامین کاظمین(ع) و خانه سیدمرتضی را آتش زدند و بعدها حتی به خانه شیخ طوسی یورش بردند و کتابها و کرسی درس او را به آتش کشیدند. در این وضعیت شیخ طوسی به عنوان زعیم شیعه چه تکلیفی داشته است؟ قطعاً تکلیف این بوده است که ایشان تقیه کند و عباراتی که موجب تشدید اختلاف میشود را حذف کند.
وقتی شیخ در سال ۴۴۸ قمری در ناآرامیهای شدید از بغداد فرار میکند و به نجف پناه میبرد در ۱۲ سالی که در نجف ساکن بوده، یعنی در زمان سلجوقیان که شیعیان دیگر نتوانستند شعائر شیعی را اظهار کنند و درگیریها از بین رفت، کتاب مصباح المتهجد را بازنگری و تحریر دومی از این کتاب را ارائه میکند؛ ایشان کاستیهای زیارت عاشورا را در تحریر دوم جبران میکند. با توجه به شواهد متعددی که در کتاب «زیارت عاشورا از آغاز تا امروز» به تفصیل بیان شده، بنده بر این باروم که نسخه نقاش رازی از روی نسخه بغداد مصباح المتهجد کتابت شده است؛ اما سایر نسخههای مصباح از روی نسخه نجف استنساخ شده و علت اختلاف نسخهها، تقیه شیخ طوسی بوده است؛ البته برای تقیه شیخ طوسی در نقل زیارت عاشورا، شواهد مهم دیگری نیز در کتاب «زیارت عاشورا از آغاز تا امروز» ارائه شده است.
در پایان اگر نکتهای باقی مانده است به عنوان جمعبندی پژوهش خود بفرمایید.
عرض کردم مدعیان تحریف دو دلیل دارند، یکی نسخه نقاش رازی و دوم، کتاب کامل الزیارات. زیارت عاشورا در کتاب کامل الزیارات به شکل دیگری کتابت شده و عبارت «ثم الثانی و الثالث و الرابع» را در فقره پایانی آن مشاهده نمیکنیم. بنده به ارائه شواهد متعدد، به تفصیل توضیح دادهام که در کتاب کامل الزیارات تقیه رخ داده است؛ یا از ناحیه خود ابنقولویه یا راوی کامل الزیارات که شخصی به نام بوشنجی است و یا از سوی کاتبان. احتمال وقوع تقیه در کامل الزیارات امری است کاملاً موجه.
به این نکته مهم نیز اشاره کنم ما نیاز نداریم به شکل یقینی اثبات کنیم شیخ طوسی یا ابن قولویه در نقل زیارت عاشورا تقیه کردهاند؛ بلکه احتمال عقلایی وقوع تقیه کافی است که نسخه نقاش رازی به عنوان زیارت عاشورای اصلی مطرح نشود و فقره پایانی زیارت عاشورا در کامل الزیارات از اعتبار ساقط شود؛ چراکه: «اذا جاء الإحتمال، بطل الإستدلال». عرض میکنم بیتردید، با شواهدی که در کتاب «زیارت عاشورا از آغاز تا امروز» ارائه شده است این مقدار احتمال عقلایی برای اهل تحقیق ایجاد میشود.
یک نکته مهم دیگر هم عرض کنم. ممکن است برخی بگویند شما ثابت کردید نسخه نقاش رازی نشاندهنده تقیه است، در کامل الزیارات هم تقیه شده است ولی چطور اثبات میکنید زیارت عاشورای کنونی همان زیارت عاشورای اصیل است؟ برای پاسخ به این اشکال بخش دوم کتاب را اختصاص دادم. در آنجا ۱۱۰ نسخه خطی را آوردم که نشان میدهد از قرن ششم تا قرن سیزدهم زیارت عاشورا را مطابق آنچه در مفاتیح میخوانیم نقل کردند و فقره پایانی در این ۱۱۰ نسخه آمده است. مهمترين اين نسخهها، یک نسخه مختصر المصباح به خط ابن سکون حلی، عالم بزرگوار شیعه در قرن ششم هجری است و در کتابخانه آیتالله مرعشی نگهداری میشود. این نسخه از چنان اعتبار و اهمیتی برخوردار است که به تنهایی برای اثبات اصالت فقره پایانی زیارت عاشورا مطابق مشهور کافی است.