عضو هیئت علمی بنیاد علمی پژوهشی آستان قدس رضوی به تشریح سرنوشت کتابی به نام مسندالرضا(ع) که در قرن هفتم در قزوین تولد یافت پرداخت و گفت: وجه مهم این کتاب آن است که تمامی روایات آن مسند است و سلسله سند آن به پیامبر(ص) میرسد.
دربارهحضرت امام رضا علیهالسلامکتب متعدد نوشته شده است و روایات زیادی هم منتسب به ایشان است؛ از جمله این کتب که روایات آن منتسب به امام رضا علیهالسلام استمسندالرضا(ع)نام دارد.
مسند الرضا(ع) مجموعه احادیثی است که از امام رضا(ع)، به روایت داوود بن سلیمان غازی (متوفی بعد از ۲۰۳ق)، به طریق مسند از پیامبر(ص) نقل شده و محل اعتماد و توجه علما بوده و نصوصی از احادیث آن را در کتب و اجازات خود روایت کردهاند.
خبرنگار ایکنا برای آشنایی بیشتر با این کتاب و سرنوشت آن بامحمود ملکی؛ پژوهشگر و عضو هیئت علمی بنیاد علمی پژوهشی آستان قدس رضوی گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید:
یکی از آثار گرانقدر مرتبط با امام رضا(ع)، مسندالرضا(ع) است که در قزوین تولد یافته است، در مورد پیشینه این اثر و وضعیت فعلی توضیحاتی ارائه فرمایید؟
بله. جایی که این کتاب یعنی مسندالرضا(ع) تولد یافته قزوین است؛ آنچه امروز در دست ما قرار دارد توسط دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم چاپ شده است که توضیحاتی درباره آن خواهم داد؛ اگر کسی با تاریخ ایران آشنا باشد با باید با کتاب «التدوین فی اخبار قزوین» از عبدالکریم رافعی از بزرگان اهل سنت در قرن هفتم آشنا باشد؛ این کتاب در سه جلد منتشر شده و اطلاعات بسیار خوبی در مورد شهر قزوین و کتاب مسندالرضا(ع) دارد.
مسند، حدیثی است که از پیامبر(ص) رسیده باشد و این یعنی حدیثی که از امام صادق(ع) به ما رسیده باشد مسند نیست و البته به روایاتی که مثلا زراره از امام صادق(ع) جمع کرده عنوان مسند گذاشتهاند ولی در حقیقت، مسند نیست. ما کتابی به نام مسند الامام الرضا هم داریم که با کتاب مسندالرضا تفاوت دارد؛ این مسند الامام الرضا در دو جلد چاپ شده و روایات امام(ع) را جمع کرده است؛ مسند الامام الرضا(ع) واقعا طبق تعریف فنی علمی که گفتیم، مسند نیست زیرا فقط برخی از روایات پیامبر(ص) در آن بیان شده است ولی کتاب مسندالرضا(ع) تماما روایاتی را دارد که زنجیره آن طلایی و یا به تعبیری، سلسلهالذهب است و سند روایات از امام رضا(ع) به پیامبر(ص) میرسد.
رافعی قزوینی نقل کرده است که اگر این سند سلسله الذهب بر دیوانه خوانده شود شفا خواهد گرفت؛ عبدالرحمان بن حاتم رازی گزارش کرده است که با پدرم در شام بودیم و دیدیم فردی بیماری صرع دارد و به یاد این حدیث سلسلهالذهب افتادم و گفتم بگذار تجربه کنیم که آیا این سند باعث شفای او خواهد شد؟ وقتی خواندم دیدم بیماریش برطرف و بلند شد و رفت.
قزوین در قدیم مرزی با طبرستان و شمال ایران داشته و مبتلا به جنگ بوده است. اینکه چطور این شهر با امام رضا(ع) ارتباط دارد دو نقل داریم؛ یکی اینکه امام(ع) از این شهر عبور کردهاند که نقل ضعیف است و قول دیگر این است که ایشان از این مسیر نرفتهاند و مسیر شمال فارس منتهی به نیشابور و طوس را پیمودهاند.
این مجموعه حدیثی که امروز در دست ماست چند اسم دارد؛ نسخه علی بن موسی الرضا(ع)، صحیفه اهل بیت مسند علی بن موسی الرضا هم نام گرفته است. البته صحیفه امام رضا(ع) هم داریم که ادعیه امام(ع) را جمع کرده و ارتباطی با بحث ما ندارد. داود بن سلیمان، شاگردی به نام علی بن محمد بن مهرویه دارد، کنیه او ابوالحسن قزوینی و صامغانی است که روستایی در نزدیک قزوین بوده است؛ ابن مهرویه احادیث را از داود بن سلیمان گرفته و آنها را منتشر کرده است یعنی ناشر کتاب، این فرد است.
ابن مهرویه سفرهای متعددی به مناطق مختلف داشته مانند بغداد، نیشابور، همدان، کوفه و ...؛ سال ۳۱۸ از قزوین به همدان رفته و همین کتاب را همراه خود داشته است و در قبال احادیثی که برای دیگران نقل کرده پول میگرفته است. ابن مهرویه راویان زیادی هم دارد که شاگرد او هستند که از مذاهب مختلف هستند؛ خود ابن مهرویه احتمالا شیعه نبوده است ولی حمزه بن محمد ابو یعلی که استاد شیخ صدوق است به قزوین رفته و مجموعه حدیث را از او تحویل گرفته است؛ همچنین ابن عقده زیدی مذهب و کوفی نیز احادیث را از ابن مهرویه دریافت کرده است. گویی این مجموعه حدیثی در دست همه مذاهب اسلامی چرخیده است و از آن نقل روایت کردهاند. ابوالمفضل شیبانی هم از راویان شیعه این احادیث هستند؛ شافعی ابونعیم اصفهانی هم با یک واسطه از ابن مهرویه این احادیث را نشر داده است.
گفته شده است که این کتاب حتی در بین اهل تصوف هم مورد احترام و استفاده بوده است.
همانطور که عرض شد ابن مهرویه به همدان رفته است؛ در آنجا افرادی این مجموعه حدیثی را تحویل گرفتند. حسن بن بندار تمیمی استرآبادی به عنوان بزرگ اهل تصوف در استرآباد بوده است و راوی این کتاب است، لذا این متن در بین اهل تصوف رواج یافت. حتی به لحاظ ادبی هم کسی مانند ابنفارس که مقائیس اللغه را دارد راوی ابن مهرویه است. افرادی مانند ابن زنجویه هم خطیب و منبری بوده است از احادیث این کتاب نقل میکرده و راوی متن احادیث بوده است.
آیا نسخههای متعددی از این کتاب وجود دارد و مقدار اختلافات در چه حد است؟
بله نسخ متعددی وجود دارد؛ اول اینکه سه نسخه از چیزی که ابن مهرویه از داود بن سلیمان اخذ کرده است وجود دارد؛ نسخهای که الان چاپ شده است ۴۰ حدیث دارد؛ نسخه دیگر هم در میراث حدیث شیعه چاپ شده که ۷۵ حدیث دارد و نسخه خطی دیگری در مجلس هست که ۹۰ حدیث دارد؛ علت تفاوت در این کتب نیازمند بحثی جدی و مستقل است. نسخه دیگری هم داریم که حدود ۱۸۶ روایت دارد که در عیون اخبارالرضا(ع) در جلد دوم وجود دارد که ابن مهرویه در سند آن هست.
در مجموع ما یک صحیفهالرضا(ع) داریم که شباهتهایی با مسندالرضا(ع) مورد بحث ما دارد و بیش از ۲۰۰ حدیث در آن چاپ شده است؛ یک صحیفه الامام الرضا هم داریم که دعاهای امام رضا(ع) است که با این بحث فرق دارد.
اگر ممکن است اشارهای به چند روایت از این کتاب شریف که تناسب بیشتری با اقتضائات زمان کنونی دارد بفرمایید.
از جمله احادیث نبوی در این کتاب شریف که عرض شد امام رضا(ع) آن را نقل فرمودهاند و سلسله سند آن هم طلایی است این است که پیامبر(ص) فرمودند: امت من همیشه در خیر است اگر این چند مورد را رعایت کند؛ اول اینکه تا زمانی که همدیگر را دوست داشته باشند و به هم محبت کنند؛ تا زمانی که امانتداری کنند و امین باشند؛ از حرام بپرهیزند؛ تکریم مهمان کنند و نماز برپا دارند و زکات بپردازند و اگر چنین نکنند گرفتار قحط و خشکسالی خواهند شد.
در روایت دیگری میخوانیم که فرمودند: از ما نیست کسی که به مسلمان دیگری خیانت کند یا ضرر و زیانی به او برساند یا او را فریب دهد و نیرنگ به خرج بدهد.