استاد دانشگاه الزهرا(س) با بیان اینکه بزرگترین هدف جامعه جاهلی خوردن برای کارکردن و کارکردن برای خوردن است، گفت: هدف انبیاء بیرون آوردن انسان از حیرت، گمراهی و تعالیبخشی به انسانها و آرمانخواهی است و چنین چیزی منجر به بهبود وضعیت اقتصادی جامعه و رفع فقر و کاهش طبقات اجتماعی خواهد شد.
زهرا صرفی، استاد دانشگاه الزهرا(س) شامگاه ۱۷ شهریور ماه در نشست علمی «استضعاف در نهجالبلاغه با نگاهی براندیشه تفسیری مقام معطم رهبری»، گفت: یکی از تفاسیری که برای قشر مستضعف در جامعه بیان شده، قشر فرودست از جهت طبقه درآمدی است ولی نگاه رهبر انقلاب این نیست. در نگاه امامین انقلاب، مستضعف معمولا در برابر مستکبر به کار میرود و فقیر در برابر پولدار نیست.
صرفی افزود: واژه مستضعف در سپهر معنوی انقلاب اسلامی از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا انقلاب اسلامی ماموریت خود را مقابله با استکبار جهانی و حمایت از مستضعفان تعریف کرده است؛ جدا از اینکه این واژه در تقابل معنایی با مستکبر است در تقابل معنایی با طاغوت هم قرار دارد لذا معتقدند که بدبختی مردم این است که از مسیر الهی دور میشوند و در مسیر تباهی قدم برمیدارند.
این پژوهشگر بیان کرد: رهبری برای پرداختن به مسئله استضعاف در نهجالبلاغه به بحث اصطفا و برگزیدهشدن انبیاء اشاره دارند و میفرمایند که خداوند انبیاء و اولیاء را برگزیده و دو تعهد از آنان گرفته است؛ اول اینکه باید وحی خدا را مراعات کنند و دیگر اینکه بر رساندن پیام، امانتدارانه رفتار کنند به تعبیر دیگر وحی را بدون کم و کاست دریافت و به مردم برسانند.
دانشیار دانشگاه الزهرا با بیان اینکه پیامبران انسانهایی هستند که زبدگی و شایستگی دارند که بتوانند امانت الهی را بر دوش بکشند، تصریح کرد: ایشان سپس وارد بحث زمینه ظهور نبوتها شده است یعنی ما چرا و چه زمانی به نبی نیاز داریم؛ امیرمؤمنان(ع) فرمودهاند؛ لما بدل اکثر خلقه ...؛ بیشترین مردم فرمانی را که خدا به آنان داده است دگرگونه کردند و حق خدا را نشناختند و مستکبرین و طواغیت مردم را از خدا دور نگه داشتند که نتیجه آن استضعاف و ذلت گروه زیادی از مردم است. ایشان در مورد زمینه بعثت انبیاء به دیگر فرمایشات امیرمؤمنان(ع) هم اشاره کردهاند در جایی که آن حضرت فرموده است؛ مردم در زمان بعثت انبیاء گرفتار فتنههایی بودند که در این فتنهها، ریسمان دین گسسته بود و ریسمان یقین و باور سست و راه گریز از این فتنه بر مردم تنگ شده بود.
وی تاکید کرد: در واقع امیرمؤمنان(ع) جامعه جاهلی را از منظر جنبه فکری به تصویر میکشد و اینکه آنها مردمانی کور و جاهل هستند که راهی به جایی نبردهاند و حیران و سرگشته هستند و نمیدانند صبح برای چه چیزی از خواب بلند میشوند و شاید میدانند ولی در تشخیص آن دچار حیرت و خطا هستند.
استاد دانشگاه الزهرا(س) تصریح کرد: از منظر امیرالمؤمنین(ع) دو نوع نابسامانی در جامعه جاهلی وجود دارد؛ اول پایینبودن سطح رفاه و نبود امنیت که نابسامانی مادی است؛ هر چند این نابسامانی به شدت ناسبامانی معنوی نیست ولی هم در نهجالبلاغه و هم در قرآن کریم به آن اشاره شده است؛ در سوره مبارکه قریش فرموده است: الذی اطعمهم من جوع؛ یعنی مردم در دوره جاهلی از نظر مادی هم وضع نابسامانی داشتند. تاکید امام علی(ع) این است که مردم در فتنههای دوران جاهلی دست و پا میزدند و این فتنهها، عمدتا معنویت مردم را نشانه رفته بود.
نداشتن آرمان؛ بزرگترین عامل استضعاف
صرفی با اشاره به مفهوم گمراهی افزود: برداشت مقام معظم رهبری از نهجالبلاغه در مورد این گمراهی همان حیرت است یعنی راه روشنی در برابر مردم وجود ندارد و مردم آرمان مشخص و روشنی ندارند و این بزرگترین درد برای یک جامعه است؛ اینکه جامعه دنبال گذران زندگی خود باشد و وقت تلف کند و نهایتا دنبال تامین نیازهای ضروری و اولیه خود باشد و کاری با آرمانها نداشته باشد؛ از منظر ایشان وضعیت چنین جامعهای مانند اتومبیلی است که دائما بین پمپ بنزینهای مختلف در حرکت است بدون اینکه هدفی داشته باشد یعنی بنزین میزند که تا پمپ بنزین بعد بنزین داشته باشد و دوباره همین کار را تکرار میکند و هیچ هدف و مقصدی ندارد؛ در جامعه جاهلی هم چنین چرخه ناقصی وجود دارد.
وی افزود: در چنین جامعهای مردم نان درمیآورند و کاسبی میکنند که بخورند و میخورند تا جان خود را برای کاسبی مجدد احیاء کنند یعنی زندگی مردم بین خوردن و طلب خوردن دور میزند؛ ایشان چنین چیزی را با آرمانخواهی جوانان سازگار نمیدانند و فرمودهاند جوان انقلابی و آرمانخواه چنین چیزی را تحمل نمیکند زیرا دنبال جهانیشدن ارزشهای اسلامی و مبارزه با ابرقدرتها و دنبال تکامل روحی خود است. حس آرمانخواهی در جامعه جاهلی وجود ندارد لذا چنین جامعهای حیرتزده و گمراه است لذا مردم سرگیجه دارند و مانند حمار طاهونه هستند یعنی الاغی که روزی ۱۰ کیلومتر دور خودش میچرخد و نمیداند که یک قدم جلوتر نرفته است.
استاد دانشگاه الزهرا با بیان اینکه از منظر ایشان وقتی آرمان الهی و انسانی والایی وجود ندارد زراندوزی و پولپرستی و قدرتطلبی به آرمان تبدیل خواهد شد، گفت: چنین میلی باعث افزایش حجم داشتههای مادی است و در نتیجه در بخش دیگری از جامعه فقر ایجاد خواهد شد لذا امیرمؤمنان(ع) فرمودند من هیچ نعمت سرشاری را ندیدم مگر اینکه در کنار آن حق ضایعشدهای وجود دارد یعنی اختلاف طبقاتی مادی ایجاد میشود و این شکاف هم روز به روز عمیقتر و وسیعتر میشود.
وی افزود: بنابراین در جامعه جاهلی افراد دو دسته هستند؛ دسته اول کسانی که زمام جامعه در دست آنان است و گروه دیگر هم اینکه هیچکاره هستند؛ البته هیچکاره نه به معنای اینکه هیچ کاری نمیکنند بلکه شاید حجم کار آنان از دیگران بیشتر هم باشد ولی در جامعه حق اظهارنظر و اظهار وجود و بهرهمندی از مواهب اقتصادی را ندارند کما اینکه در دوران فرعون کسانی بودند که تختهسنگهای سنگین و بزرگ را چندین کیلومتر جابجا میکردند ولی جزء طبقه ضعیف قرار داشتند.
صرفی اضافه کرد: این افراد از منظر رهبری، مستضعف هستند یعنی ضعیف شمرده شده و پنداشته شده نه اینکه واقعا توانایی نداشته باشند. کسانی که اراده آنان در اداره جامعه نادیده گرفته میشود دو نوع هستند؛ یا مستمند و یا غیرمستمند یعنی آن فرد بدبخت فقیر که روزی ۱۰ تا ۱۵ ساعت زیر برف و باران کار میکند مستضعف است و کسی که مغازه دارد و وضع مالی خوبی دارد هم باز مستضعف است زیرا مورد بیاعتنایی در تدبیر جامعه هستند. طبق بیان امیرمؤمنان(ع) انبیاء در چنین جامعهای جزء طبقه ضعیف هستند زیرا اجازه نمیدهند که آنان نقشآفرینی داشته باشند لذا از این جهت همراه توده مردم هستند.
صرفی ادامه داد: رهبر انقلاب معتقد است که قدرت اقتصادی و سیاسی با هم مرتبط هستند و در برخی موارد قدرت اقتصادی میتواند باعث ایجاد قدرت سیاسی شود و در مواردی برعکس اما عملا در جامعهای که قدرت متمرکز وجود دارد اقتصاد هم در خدمت این قدرت است؛ از منظر ایشان، استضعاف فرهنگی یعنی اقشاری حتی حق کسب آگاهی و تحصیل هم ندارند و هم اقتصاد و هم فرهنگ رایج مردم، ضعیف نگه داشته میشود و به تدریج به سمت فساد اخلاقی مانند کینه و عقدههای روانی و استکبار و استضعاف سیاسی و فرهنگی پیش میروند.
مستضعفان؛ ابزار قدرت مستکبران در جامعه جاهلی
وی افزود: در جامعه جاهلی مستضعفان ابزار قدرت مستکبران هستند؛ پرچم شیطان در این جامعه بالاست و پرچم خدا روی زمین و بالا نگه داشتن پرچم شیطان هم توسط همین مردم ضعیف است لذا ایشان در تعبیری دارند که دردناکترین وضع آن است که قربانیان چنین جامعهای خودشان ابزار قدرتمندی آن شیاطین جنایتکار هستند؛ در سایه سعی و عمل مستضعفان است که کار مستکبران بالا میگیرد و سود سرمایه مستکبران مضاعف میشود و بار دفاع از آنان بر دوش مستضعفان است لذا فرمودهاند: زبونی و ذلت انسانها، عامل پذیرش استضعاف و دوری از آرمانها است. در قرآن کریم بحث کرامت انسان مورد تاکید فراوان است زیرا فرموده است:وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا؛ ... از منظر ایشان اولین اصل، توحید و دومین اصل تکریم انسان است؛ از نگاه اسلام انسان نباید در جامعه بیقدر باشد بلکه از حیث اینکه انسان است کرامت دارد نه اینکه چون عالم و تاجر و حاکم است دارای ارزش است.
استاد دانشگاه الزهرا(س) با اشاره به ترسیم ادیبانه مقام معظم رهبری در شرح خطبه دوم نهجالبلاغه، گفت: از منظر ایشان جامعه جاهلی و انسان مفتون مانند پیل مستی است که آدمی را زیر لگد میکوبد و دمار از روزگار او برمیآورد. بنابراین وقتی خدا فراموش شود و انسانها به زبونی بیفتند و شرک در جامعه رواج یابد و مردم گرفتار فتنهها بشوند، انبیاء مبعوث میشوند تا خلأها را پرکنند و با گمراهی و حیرت مقابله کرده و آرمانخواهی درست کنند تا رشدیافتگی در ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و ... ایجاد شود . پیامبران میآیند تا خلأ معنویت را پر کنند و وقتی خلأ معنوی پر شود مردم از بیتفاوتی بیرون آمده و آرمانخواه میشوند و غیر از خوردن و آشامیدن و رفع نیازهای معمولی واجد یکسری عناصر و آرمانهای والاتر میشوند و در نتیجه اقتصاد ترقی کرده و اختلاف طبقاتی هم از بین خواهد رفت.
استاد دانشگاه الزهرا تاکید کرد: طبق فرمایش مقام معظم رهبری انبیاء فقط برای رفع فقر نیامدند زیرا اگر برای این کار آمده بودند هدفشان رفع فقر و ایجاد درآمد و رفاه بود؛ برای رفع جهل هم نیامدند زیرا در این صورت هدفشان فقط سوادآموزی بود لذا هدف انبیاء بیرون آوردن انسان از حیرت و گمراهی و تعالیبخشی به انسانها و ایجاد آرمانخواهی است و چنین چیزی منجر به بهبود وضعیت اقتصادی جامعه و رفع فقر و کاهش طبقات اجتماعی خواهد شد.