تاريخ : چهارشنبه 1403/6/28 تاریخ ایجاد:
کد خبر: 77136
روش امیرالمومنین(ع) در تطبیق آیات قرآن با مصادیق روز

روش امیرالمومنین(ع) در تطبیق آیات قرآن با مصادیق روز

استاد دانشگاه پیام نور ضمن اشاره به جایگاه روایات جری و تطبیق در بیانات امیرالمومنین، گفت: جری و تطبیق یکی از روش‌های تفسیری اهل بیت(ع) است که آیات را در مورد شأن نزولشان منجمد نمی‌کنند بلکه گذشته و حال را به یکدیگر پیوند می‌دهند و با توسعه مفاد آیه، پیام آیه را که رهیده از قیود تاریخی است بر مصادیق مشابه جدید تطبیق می‌دهند.

کرسی ترویجی «نحوه جریان جری و تطبیق در روش تفسیری امیرالمؤمنین(ع)» ۲۷ شهریور  در انجمن علمی مطالعات نهج‌البلاغه ایران برگزار شد.

در این نشست ناصر محمدی، استاد گروه فلسفه دانشگاه پیام‌نور به عنوان ارائه‌دهنده سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانیم؛

من ابتدا درباره اصطلاح جری و تطبیق توضیح دهم؛ جری به معنای جریان دادن، کشاندن و روان کردن آیات قرآنی در بستر زمان و تطبیق آن بر مصادیق جدید است. کاری که در این تحقیق ما قصد داریم انجام دهیم نوآوری است. در مورد روایات جری از منظر امیرالمومنین(ع) کمتر کار شده و شاید بتوان گفت اصلا کار نشده است. آنچه ما می‌خواهم رویش کار کنیم بخشی از روایات تفسیری است که از امیرالمومنین(ع) به جا مانده و یک مجموعه بزرگی را تشکیل داده است که مشتمل بر نزدیک به ۳۸۵ روایت است. احادیث جری و تطبیق در کلام امیرالمومنین(ع) کم نیست و ۱۶۸ روایت جری و تطبیق در بیانات ایشان موجود است. آنچه در این تحقیق مورد نظر ما بوده آیاتی است که حضرت به صراحت از آنها نام می‌برند و تفسیری از آن ارائه می‌دهند.

وضع اصطلاح «جری و تطبیق» توسط علامه طباطبایی

منشا این نام‌گذاری علامه طباطبایی است. گرچه این سنت، یک سنت جاریه بوده و از گذشته بین مفسرین جری و تطبیق متداول بوده است ولی اصطلاح جری و تطبیق را نخستین‌بار علامه طباطبایی به کار بردند. در عصر ما کسانی مثل آیت‌الله جوادی آملی، محمدکاظم شاکر، شادی نفیسی و رضایی اصفهانی از کسانی هستند که به این موضوع پرداختند و مقالاتی در این حوزه به رشته تحریر درآمده است. علت نامگذاری جری و تطبیق روایتی از امام صادق(ع) درباره قرآن است که می‌فرمایند: «إنّ القرآن حيّ لم يمت و إنّه يجري، كما يجري اللّيل و النّهار و كما يجري الشّمس و القمر و يجري على آخرنا كما يجري على أوّلنا». بنابراین اصطلاح جری ریشه در روایات ما دارد. ما در جری و تطبیق دو کار انجام می‌دهیم؛ یکی اینکه مفهومی را شکار می‌کنیم و بعد آن را جریان می‌دهیم و بر مصادیق جدید تطبیق می‌دهیم.

بنده یازده تعریف برای جری و تطبیق احصا کردم و به این نتیجه رسیدم که برخی از این تعاریف بر ماهیت جری و تطبیق تاکید کردند، برخی بر روش و برخی بر غایت تطبیق. من سعی کردم تعریفی بدهم که جامع همه این تعاریف باشد. جری و تطبیق یکی از سلایق و روش‌های تفسیری اهل بیت(ع) است که آیات را در مورد شأن نزولشان منجمد نمی‌کنند بلکه معتقدند چون سبب نزول نمی‌تواند مخصص آیه باشد، گذشته و حال را به یکدیگر پیوند می‌دهند و با توسعه مفاد آیه و تعمیم مفاهیم آنها، پیام مفهوم عام آیه را که رهیده از قیود تاریخی است بر مصادیق مشابه جدید اعم از افراد و وقایع و معانی تطبیق می‌دهند. این مصادیق مدلول ظاهری آیات نبوده و درصدد بیان تمام مراد آیات نیستند ولی رمز جاودانگی و سرّ نزول قرآن برای عموم مردم بوده و ویژگی فرامکانی و فرازمانی قرآن را تضمین می‌کنند.

در مورد ادله و مبانی جری بحث زیاد است که من نمی‌خواهم همه را ذکر کنم. من خواستم ادله و مبانی جری را فقط از زبان امیرالمومنین(ع) استفاده کنم چون بحث معطوف به ایشان است. روایتی از ایشان داریم که فرمودند یک‌سوم قرآن درباره ما و دشمنان ما نازل شده است و بقیه‌اش سنن و امثال و فرائض و احکام است. اتفاقا بیشترین جایی که از سوی ائمه جری صورت می‌گیرد همان جا است که روایات بر اهل بیت(ع) و دشمنان ایشان تطبیق داده می‌شود. این یکی از دلایل جری و تطبیق در کلام امام است. در خطبه ۸۷ ایشان درباره ویژگی‌های محبوب‌ترین افراد نزد خدا صحبت می‌کنند و می‌فرمایند این افراد کسانی هستند که خودشان را آماده کردند هر شبهه و ایرادی که هست پاسخ دهند و هر فرعی را به اصل خودش برمی‌گردانند. این برگرداندن فرع به اصل خودش روندی است که در جری و تطبیق انجام می‌دهیم.

چهار رکن اساسی جری و تطبیق

روایات تفسیری یا درصدد شرح معانی آیات هستند یا بیان مصادیق می‌کنند بنابراین روایات ما که در حوزه تفسیر هستند یا تفاسیر مفهومی هستند یا تفاسیر مصداقی. تفاسیر مصداقی همان جری و تطبیق است که محل بحث ما است. آنچه بیشتر در این تحقیق مد نظر بنده است انواع جری و تطبیق است. جری به شیوه‌های مختلفی در کلام امام قابل مشاهده است. ما در هر جری و تطبیقی چهار رکن داریم: یک مَجری داریم یعنی آیه‌ای که جری داده می‌شود؛ یک مجری علیه داریم یعنی مصداقی که آیه بر آن جری داده می‌شود؛ یک معیار و ملاک جری داریم که مفهوم عامی است که از آیه شکار می‌کنیم؛ یک مُجری داریم یعنی کسی که جاری‌کننده جری است. بر اساس هر کدام از اینها می‌توانیم برای جری انواعی را سراغ بگیریم.

من با سه رکن اول کار دارم بنابراین تقسیم‌بندی اولم بر اساس نوع مصادیق و متعلق جری است. بر این اساس می‌گوییم جری یا بر افراد و اشخاص و گروه‌ها و اقوام انجام می‌شود و اینها یا ائمه و اهل بیت و یاران و دشمنان اینها هستند یا جری بر اشخاصی غیر از پیامبر(ص) و اهل بیت است. گاهی جری بر مفاهیم است و مفاهیم، توسعه معنایی داده می‌شود. گاهی جری از قبیل خروج مصداقی است یعنی امام می‌خواهد بگوید این مصداق مشمول جری نیست. جری بر اشخاص و گروه‌ها خیلی آمارش بالا است که چند دلیل دارد: اولا بیشترین موضوع جری این است که امام با مسئله خلافت مشکل دارند و به شدت از این مسئله گله‌مند هستند. بخشی عظیمی از روایات جری را اینها تشکیل می‌دهند. یکی دیگر از دلایلش این است که امام می‌خواهند بگویند مسیر هدایت، خلافت ظاهری نیست بلکه خلافت معنوی که امام و اهل بیت دارند است. یکی از دلایل دیگرش این است که بیشترین انتظار مخاطبان آن عصر این بوده که از امام سوال مصداقی می‌پرسیدند یا توقع داشتند امام به صورت عینی و مشخص آیات را بر مصادیق تطبیق دهد.

جری و تطبیق‌ها از نظر محتوا یا سیاسی و یا اجتماعی است که بیشتر در حوزه امامت و خلافت است، شاید از همین جا بشود درس گرفت که مردم بیشتر در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی دچار معضل هستند و قرآن باید در این زمینه راهنما باشد؛ جری و تطبیق‌های اعتقادی و اخلاقی هم داریم، جری و تطبیق در حوزه فقه هم داریم که مصادیقش بسیار کم است.

جری و تطبیق بر اساس تقسیم‌بندی سوم به دو دسته تقسیم می‌شود: جری و تطبیق اعم که جری کلی بر جزئی است و بیشترین موارد در این حوزه است که خودش چهار نوع است از جمله جری و تطبیقی که بیان مصادیق آیات مبانی و گزاره‌های پایه است یا بیان مصادیق آیات عام قرآن است. جری و تطبیق به معنای اخص که بیشتر مورد نظر اهالی جری و تطبیق است، جری جزئی بر جزئی است که اینجا کار سخت‌تر است و عمل جری باید با دقت انجام شود. در جری کلی بر جزئی مفهوم حاضر است ولی در جری جزئی بر جزئی مفهوم باید استنباط شود.

نکته پایانی این است بنده اعتقادم این است جری و تطبیق به معنای اعم، سه موردش تفسیر است یعنی بیان شان نزول، بیان یکی از مصادیق آیه یا بیان مصادیق و گزاره‌های عام قرآنی. اساسا لازمه هر جری و انطباق یک تفسیر پیشین است. در جایی که با جری و تطبیق اخص روبرو هستیم، مصداق تاویل است و ما از مرز تفسیر گذشتیم به تاویل وارد شدیم.

جری و تطبیق استمرار حیات قرآن کریم است

در ادامه این نشست عباس مصلایی‌پور، استاد دانشگاه امام صادق(ع) به عنوان ناقد سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

ایشان در زمینه جری و تطبیق خیلی زحمت کشیدند و تتبع قابل توجهی در این زمینه انجام دادند و به منابعی که در این زمینه به رشته تحریر درآمده مراجعه کردند. بنده یکسری نکات از باب تبیین بهتر موضوع عرض می‌کنم؛ عنوان کرسی علمی ترویجی که به عنوان اولین کرسی که از سوی انجمن مطالعات نهج‌البلاغه برگزار می‌شود نحوه جریان جری و تطبیق در روش تفسیری امیرالمومنین(ع) است.

من روی سه نکته دست می‌گذارم؛ یکی مسئله نحوه جریان و یکی جری و تطبیق و سوم روش تفسیری امیرالمومنین(ع). پس ما با سه مورد مواجه هستیم. استاد محمدی کتابی دارند که به زودی منتشر می‌شود؛ عنوان کتاب این است «جایگاه جری و تطبیق در روش تفسیری امیرالمومنین(ع)». با این حال عنوان کرسی جایگاه جری و تطبیق نیست بلکه نحوه جریان جری و تطبیق است. خوب بود ایشان در این فرصت نحوه جریان را توضیح می‌دادند تا بر قوت مطالب افزوده شود.

در ادامه این نشست محمد‌هادی امین‌ناجی، استاد گروه الهیات دانشگاه پیام‌نور به عنوان ناقد سخن گفت که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

نکته اول اینکه این کرسی که استاد محمدی ارائه کردند گزیده و محصول ۱۲ سال تدریس مستقیم درسی با عنوان تاویل‌شناسی در حوزه نهج‌البلاغه و کلام امیرالمومنین(ع) است. این درس از مجموعه دروس رشته علوم و معارف نهج‌البلاغه در دوره دکتری است که از روز آغاز این رشته، صاحب کرسی آن استاد محمدی بودند. تخصص دکتر محمدی در حوزه تاویل‌شناسی و موضوع تاویل و تفسیر عرفانی در رساله دوره دکتری تخصصی‌شان هم مشهود بوده است.

نکته دیگر اینکه صحبت کنونی بنده فقط ناظر بر این حداکثر پنجاه دقیقه فرمایشات ایشان نباید باشد بلکه باید ناظر به مرور بر متن نوشته ایشان در کتابشان است. اگر بخواهیم عنوان اتخاذشده بر تارک این کرسی را به نحو مطلوب ارائه کنیم گمانم این است شاید حداقل دو جلسه دیگر نیاز داشته باشد تا موضوع جری و تطبیق در روش تفسیری امیرالمومنین(ع) واضح و شکوفا شود.

مسئله جری و تطبیق از جمله اصطلاحات رایج در سده اخیر است که علامه طباطبایی اصطلاح آن را وضع گرفتند ولی مسئله جری و تطبیق استمرار حیات قرآن کریم و اثبات زنده بودن این متن و این کتاب شریف است که باید به آن توجه شود. نکته حائز اهمیت در به کار گرفتن موضوع جری و تطبیق دقت و شناخت کامل مخاطب از مبانی، قواعد، آسیب‌ها و چگونگی روشمندی و اجرای آن است.

منبع :ایکنا
خبرگزاری فارس :
خبرگزاری ایکنا :
خبرگزاری ایرنا :