استاد حوزه و دانشگاه در پی شهادت سیدحسن نصرالله و فرماندهان مقاومت، تحلیلی با توجه به مفاهیم قرآن ارائه داد و وظایف علاقهمندان و دلسوزان حوزه مقاومت و ایثار را تبیین کرد و از اطاعت محض از ولی خدا در شرایط جنگی و لزوم حفظ امید و آرامش در میدان مبارزه گفت.
حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا عابدینی، استاد حوزه و دانشگاه و عضو هیئت امنای سازمان دارالقرآن الکریم طی یادداشتی که در اختیار ایکنا قرار داد، به مباحثی از قرآن کریم چون اهمیت بالای اطاعت محض از ولی خدا در شرایط جنگی، لزوم حفظ امید و آرامش در میدان مبارزه، پرهیز فراوان از نزاع و درگیریهای درونی و ... پرداخت. متن این یادداشت در ادامه آمده است؛
«در سختیها توجهمان را به امام زمانمان دهیم که قطعاً بیشتر از همه ما به خاطر از سید حسن نصرالله، یکی از یاران بزرگش قلبشان متألم است. سرسلامتیمان را به مقام معظم رهبری دهیم که خداوند به ایشان صبر دهد. در ادامه نکاتی را عرض میکنم تا انشاءالله خداوند توفیق تصمیم بجا در وقت مناسب به ما عنایت فرماید.
فرصت ارتقای مؤمنان
نکته اول اینکه هرچه به آخرالزمان نزدیکتر میشویم، سرعت وقایع بیشتر میشود به طوری که بسیاری از افراد جا میمانند. در این سرعت تحولات، عظمت و قدرت تحمل مؤمنان بالا میرود. دلها برای ظرف این وقایع باید شدت آمادگی را پیدا کند. پس سرعت وقایع در دست دشمن نیست، بلکه سرعت آن در ابتلائات، به جهت به فعلیت رسیدن قوای مؤمنان در آخرالزمان به کار گرفته میشود و دشمن هم میتواند بهرهبرداری کند. نکته دوم اینکه در برابر ترفند دشمن، افق نگاهمان به مسائل صحیح باشد.
نگاه قرآنی در مورد شهید، برای مؤمن بسیار تسلیدهنده، آرامشبخش و قوتدهنده است. اینکه خدای سبحان در قرآن میفرماید شهید «أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُون * فَرِحينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِم» است؛ یعنی شهید زنده و نزد خدا روزی میخورد و بسیار شادمان از آنچه خدا به او داده و به دنبالهروان خود بشارت میدهد. شهید فعال و دستاندرکار است و اتفاقاً کاراییاش هم برای تحقق دغدغههایش بیشتر است. اگر ما مِن خَلفِهِم شهید باشیم و پشت سر او قدم برداریم، دست شهید برای ما بازتر و قدرتش بیشتر شده است. یقین دارم به مقدار باور، بهرهمندی پیش خواهد آمد.
لزوم حفظ امید و آرامش در میدان مبارزه
خداوند در سوره مبارکه انفال میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا لَقيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون» وقتی در مقابل صف دشمن قرار گرفتید و بوی جنگ آمد، ثبات قدم نیاز است، یعنی اگر در صف مؤمنین اضطراب ایجاد شود، این اضطراب تصمیمگیریها را مختل میکند. پس اول دستور به ثبات قدم صادر میشود و برای اینکه ثبات قدم ایجاد شود، ذکر کثیر و توسلات ویژه را میطلبد. همانطور که رهبران مقاومت در اوج ابتلائات، توسلاتشان قویتر میشد. این ذکر ثباتبخش است و قدرتمندی، قوام و ایستادگی ایجاد میکند. فلذا «فَاثْبُتُوا» با «وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا» محقق میشود. امروز، شدت ذکر خدا را میطلبد، برای پیروزی در این مبارزه «لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون». به نتیجه رسیدن و غلبه با ثبات و ذکر کثیر است.
اطاعت محض از ولی خدا در شرایط جنگی
در آیه بعد میفرماید: «وَ أَطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ريحُكُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرين». اینجا که شرایط جنگی است، نفرمود أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُول! که تمایزی بین اطاعت از خدا و رسول باشد، بلکه فرمود أَطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ اینجا شدت اطاعت را نشان میدهد. در شرایط جنگی باید چشم، گوش و قدم انسان آماده باشد تا ببیند، ولی او چه میگوید و مطابق همان عمل کند. چون در شرایط جنگی و اضطراب ناشی از آن افراد گاهی تصمیمهایی میگیرند که از روی تبعیت از ولی خدا نیست، لذا میفرماید: «وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ريحُكُمْ» در این اطاعت از ولی خدا تنازع نکنید. اینجا باید دشمن یکپارچگی را ببیند. در این شرایط دشمن کاملاً در حال رصد است و باید یکپارچگی در صفوف مؤمنین در تبعیت و دنبالهروی از ولی خدا را مشاهده کنند. تمام طبقات مؤمنین با مراتب ایمانشان باید پشت سر ولی دیده شوند و طبقات عالی ایمان طبقات ضعیف را طرد نکنند. در وقت جنگ همان نزاع اندک در جامعه مؤمنین هم جا ندارد. با تنازع قدرت شما زیر سؤال میرود. «وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرين» خدا هست و میبیند و با صابران است.
پرهیز از درگیریهای درونی
این دو آیه وظایف ما در این شرایط جنگی را بیان فرموده است: ثبات قدم، ذکر کثیر و تبعیت و اطاعت محض از ولی و پرهیز شدید از نزاع درونی. لذا باید محتوای پیام ولی را کاملاً رصد کنیم و مطابق آن قدم برداریم. در این شرایط هر نزاعی درون جبهه حق، باعث از بین رفتن قدرت حق خواهد شد. نمیگوییم سادهلوح باشیم و مراقب جبهه داخلی نباشیم، بلکه باید در عین مراقبت از جبهه داخل تا جایی که مخالفتها علنی نشده است به سمت نزاع درونی نرویم و تمام حواسمان به جبهه بیرونی دشمن باشد. لذا میفرماید:وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ريحُكُمْ. این سنت و سیره رسول خدا و امیرالمؤمنین بوده است.
روش آرامشبخشی خداوند در جنگ بدر
نکته بعدی این است که وقتی در جنگ بدر دو لشگر در مقابل هم قرار گرفتند، خداوند در سوره انفال میفرماید: «إِذْ تَسْتَغيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجابَ لَكُمْ» وقتی در مقابل توطئههای دشمن قرار گرفتید و به خدا پناه آوردید، خدای سبحان با ملائکهاش شما را کمک کرد: «أَنِّی مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُرْدِفِينَ * وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَى وَلِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُكُمْ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» خداوند میفرماید: در آن اضطرابی که از دیدن دشمن در همان ابتدا برای شما ایجاد شد: «إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَ يُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَ يُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ وَ لِيَرْبِطَ عَلى قُلُوبِكُمْ وَ يُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدام». تمام اینها، راهبردهای دقیقی است که باید دقت کنیم تا نگاه و روش الهی خداوند را پیاده کنیم.
خدا وقتی دید اضطراب پیدا کردید برای اینکه در آن اضطراب تصمیم نگیرید، «إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْه»، شما را به خواب سبكِ آرامبخشى فرو برد «وَ يُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً» و برايتان بارانى از آسمان فرستاد «لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَ يُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ» تا با آن پاكتان كند و وسوسههاى شيطانى را از وجودتان برطرف سازد. چون آب، نماد ولایت در عالم دنیا است. رابطهتان را با ولی تثبیت کرد تا به دنبالش از شیطان دور شد. «وَ لِيَرْبِطَ عَلى قُلُوبِكُمْ» و دلهايتان را قرص كند که الان ما به این آرامش قلب نیاز داریم که در این صورت آرامش قدرتمندانه ایجاد میشود «وَ يُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدام». در ادامه میفرماید: «إِذْ يُوحی رَبُّكَ إِلَى الْمَلائِكَةِ أَنِّی مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذينَ آمَنُوا».
ترس دشمن در اثر آرامش مؤمنین
در اثر این هیبت و ثبات قدم و ایستادگی شما رعب در دل دشمن میافتد: «سَأُلْقی فی قُلُوبِ الَّذينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ». در این صفبندیها، فقط امکانات مادی تعیینکننده نیستند، بلکه ثبات قدم و آرامش مؤمنین باعث افتادن ترس در دل دشمنان میشود و محاسبات و تصمیمگیریهایشان را مختل میکند و نحوه به کارگیری از امکانات و قدرتهایشان را بهم میریزد و بیموقع میکند.
سر اسرائیل را هدف بگیریم
باید مراقب باشیم و از این زمینهای که دشمن ایجاد کرده است و روحیه انقلابیگری و فدا شدن و شهادت و ایثار در جمع مؤمنان بالاتر رفته است، درست استفاده کنیم. خداوند میفرماید در این ایامالله ویژه که مالکیت و قدرت خداوند آشکارتر خواهد شد و رعب و ترس در دل دشمن میافتد، ضربههایتان را به سر دشمن که نقطه مرکزی و اصلی و مرکز تصمیمگیری اوست وارد کنید: «فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ» سر اسرائیل، آمریکا است. تا منافع آمریکا به خطر نیفتد، این سگ هار مهار نمیشود. وقتی سر، هدف قرار گرفته شد، بدن هم تابع آن است، البته در این شرایط باید مراقب باشید و سر انگشتان او هم هدف بگیرید: «وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنان». سرانگشتان هم قدرت عمل در بهکارگیری اسلحه است و هم قدرت رسانه و نوشتن است. جنگ امروز ما در رسانه خیلی شدیدتر از جنگ سختافزاری در میدان جنگ است.
الحمدلله به برکت خون این سید با اخلاص، شاید بتوانیم بگوییم خون همه مؤمنان سراسر دنیا به جوش آمده و همه میخواهند اقدامی کنند. باید از این فرصت بهترین استفاده را کنیم تا هم سر و سرانگشتان را هدف بگیریم. باید با برنامهریزی الهی جلو رویم و اگر این برنامهریزی با ثبات قدم و آرامش و ذکر خدا و شدت تبعیت از ولایت جلو رود و قدم به قدم به دنبال رهبری حرکت کنیم به موفقیت میرسیم.
مراقب تبلیغات دشمن باشیم. ضربههایی که نیروهای مقاومت به جبهه مقابل زده شده را دشمن مراقبت کرده تا به بیرون درز پیدا نکند. ساده نباشیم و تحت تأثیر سانسور دشمن قرار نگیریم. مراقب باشیم فریب رسانه دشمن را نخوریم. با اینکه دشمن دنبال مظلومسازی است، ولی کاملاً سمت سانسور رفته تا روحیه مؤمنان را از بین برد و آنان را به یأس بکشاند. اما تمام ضرباتی که از گنبد آهنین عبور میکند و به دشمن ضربه میزند، نشاندهنده قدرت بالای مقاومت است.
طبق نقشه دشمن پیش نرویم
دشمن برای حرکت خودش نقشهای کشیده است که اگر مطابق آن جلو رویم، صحنههای بعدی را هم دشمن رقم میزند. مقام معظم رهبری که نگاه خدایی دارد، همیشه دست دشمن را میخواند و طوری طراحی میکند تا دشمن را غافلگیر کند. اینکه محور مقاومت پاسخگوی اصلی باشد و باید محور مقاومت را تجهیز کرد، قسمتی از آن مربوط به نقشه دشمن است البته به موقع از ضربه مستقیم هم استفاده خواهند کرد.
اینکه برخی از نیروهای درون از روی ترس منفعل هستند، جای خود ولی اگر مقام معظم رهبری در این مسیر قدم برمیدارد و گاهی فشارهایی را هم به جان میخرد به جهت برهم زدن نقشههای دشمن در قدمهای بعدی است. تا حرکتهای عظیمتری که برای دشمن ناآشنا است برای قدمهای بعدی برداریم. این برای دوستان مجهولتر شده است تا برای دشمنان! اگر حرکتمان با نگاهمان به وَ أَطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ که شدت تبعیت از ولی خدا در عین آمادگی و شدت هیجان و قدرت و آرامش است، شکل گیرد، قطعاً بدانیم که حرکتهای بعدی میتواند به وقتی انجام گیرد که دشمن خیالش را نمیکند نه در زمانی که منتظر است و حرکت بعدی را تعریف کرده است. همانطور که اسرائیل برای ضربه زدن به حزبالله قدم به قدم طراحی کرد و ضرباتی را زد، برای ما هم طراحی قدم به قدم دارد. اگر پازل دشمن را بهم بزنیم و حمله را به گونهای که او خیال نمیکند، طراحی کردیم به نتیجه خواهیم رسید.
باید این جنبش عظیم مؤمنین را به خدا گره بزنیم تا انرژی و قدرت ما شدت پیدا کند و به دنبالش امید ایجاد شود و آرامش در مؤمنین جاری و ساری شود و در عین حال ترس و رعب در دشمن ایجاد شود. در این شرایط نباید به رهبری فشار آورد. بله فشار به آن کسانی که منفعل هستند با توجه به ملاحظاتی که قبلتر بیان کردیم، اشکال ندارد و به اندازه خود لازم است، البته نه به قیمت شکاف درون جبهه حق. اگر هم نقد میکنیم خط و نشان نکشیم. نباید فضا را به مقابله طرفینی بکشانیم. بلکه در عین نقد باید اجتماعمان را تحکیم کنیم. نقد با این نگاه که اگر اشتباهی اتفاق افتد، به ضرر همگی است و اگر تصمیم درستی گرفته شود، به نفع همه است. الان وقت تسویهحساب نیست، زمان ایجاد امید و بهرهمند شدن هدفمند از این انرژی عظیم مؤمنین در مسیر مبارزه است.
باید در این شرایط ثبات قدم و ذکر کثیر خدا و توجه و تبعیت ویژه از رهبری را در جامعه شکل دهیم تا به پیروزی نهایی برسیم.»