125
فصلنامه علوم حديث 1

كرامات ائمه ـ عليهم السلام ـ گردد. از اين رو در اينجا بررسى مفاد اين احاديث ضرورى به نظر مى رسد.
ابتداءً به ذكر چند حديث كه در آنها اين عبارت به كار رفته است، مى پردازيم:

۰.۱ ـ حضرت على ـ عليه السلام ـ مى فرمايد:«اياكم و الغلو فينا، قولوا إنّا عبيد مربوبون و قولوا فى فضلنا ماشئتم» ۱

۰.بپرهيزيد از غلوّ درباره ما. بگوييد ما بنده و داراى پروردگار هستيم و (آنگاه) در فضل ما هر چه خواستيد بگوييد.

۰.۲ ـ باز حضرت على ـ عليه السلام ـ مى فرمايد:«لاتتجاوزوا بنا العبودية ثم قولوا ماشئتم ولن تبلغوا، واياكم و الغلوّ كغلوّ النصارى فانى برى ءٌ من الغالين» ۲

۰.ما را از حدّ عبوديت بالاتر نبريد، سپس هر آنچه خواستيد (درباره ما) بگوييد و دانيد كه (به آنچه ما استحقاق آن را داريم) نخواهيد رسيد. و از غلو همانند غلوّ مسيحيان بپرهيزيد كه من از غاليان بيزار مى باشم.

۰.۳ ـ امام صادق ـ عليه السلام ـ در بخشى از روايت خطاب به اسماعيل بن عبدالعزيز كه تمايلات غلوّ آميز داشته، مى فرمايد:«يا اسماعيل لاترفع البناء فوق طاقته فينهدم، اجعلونا مخلوقين و قولوا فينا ما شئتم فلن تبلغوا...» ۳

۰.اى اسماعيل، ساختمان را بيش از تحملش بلند نسازيد كه منهدم خواهد شد. ما را مخلوق قرار بدهيد و هر آنچه خواستيد درباره ما بگوييد و (بدانيد كه به آنچه مستحق آن هستيم) نخواهيد رسيد.

۰.۴ ـ امام صادق ـ عليه السلام ـ خطاب به كامل التمّار مى فرمايد:«يا كامل اجعل لنا رباً نؤب اليه و قولوا فينا ماشئتم». قال قلت: نجعل لكم ربّاً تؤبون اليه و نقول فيكم ما شئنا؟

1.بحارالانوار، ج ۲۵، ص ۲۷۰، حديث ۱۵

2.همان، ص ۲۷۴، حديث ۲۰

3.همان، ص ۲۷۹، حديث ۲۲


فصلنامه علوم حديث 1
124

بود ائمه ـ عليهم السلام ـ براى به دست آوردن حكم شريعت، به رأى و ظنون پناه مى برند. و (اين قمى ها) با اين اوصاف باز خود را از علما مى دانند. و اين حقيقتاً و بدون شبهه تقصير مى باشد».
و سرانجام در مقابل استاد شيخ صدوق ـ ره ـ اين چنين به معرّفى علامت غلوّ اقدام مى كند:
«در بيان علامت غلوّ، كافى است كه بگوييم كسى كه علامتهاى حدوث را از ائمه ـ عليهم السلام ـ نفى مى كند و درباره آنها حكم به الوهيّت و قديم بودن مى كند، غالى است.» ۱
كه چنانچه مشاهده مى شود، شيخ مفيد ـ ره ـ در اين عبارت، بحث را به غلوّ در ذات برده و علامت غلوّ را از آنجا گرفته است.
نتيجه رجالى يى كه از اين بحث به دست مى آيد اين است كه اگر «غلو در ذات» در مورد يك راوى ثابت شد، نمى توان به احاديث او در آن حال اعتماد نمود، حتى اگر قائل به قبول روايات افراد فاسد العقيده و كافر بشويم؛ زيرا چنين كسانى با چنين عقايدى، عاقبت به وادى اباحيگرى رسيده و از هيچ عمل خلافى ابا نداشتند و لذا در احاديث از مشركين هم بدتر دانسته شده اند. پس سخن صاحب «معجم الرجال» كه درباره يكى از متهمين به غلوّ به نام حسن بن على بن ابى عثمان معروف به سجاده بيان شده، صحيح به نظر نمى رسد. او بعد از ذكر تضعيف اين شخص از سوى نجاشى و ابن غضائرى، چنين مى فرمايد:
«نعم لو لم يكن فى البين تضعيف لأمكننا الحكم بوثاقته مع فساد عقيدته بل مع كفره ايضا» ۲
... بله، اگر تضعيفى در ميان نباشد، مى توان به وثاقت او حكم كرد؛ گرچه عقيده اش فاسد باشد، يا حتّى اگر كافر باشد.

ج ـ بررسى احاديث «قولوا فينا ما شئتم»

ممكن است احاديث «قولوا فينا ماشئتم» (يعنى: درباره ما هر چه خواستيد بگوييد) مستند عدّه اى براى غلوّ در فضايل از طريق جَعل داستانهاى دروغين حاوى معجزات و

1.تصحيح الاعتقاد، ص ۱۳۵ ـ ۱۳۶

2.معجم رجال الحديث، ج ۵، ص ۲۲

  • نام منبع :
    فصلنامه علوم حديث 1
    تاريخ انتشار :
    پاييز 1375
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 12690
صفحه از 188
پرینت  ارسال به