151
فصلنامه علوم حديث 1

هدف سيدالشهدا (عليه السلام) از اين صدق، عبارت از صدق در احوال است نه صدق در اقوال و افعال؛ زيرا اضافه صدق به عبوديت در «وَاَقمنى بِصدق العبودية»، بيانگر همين هدف است.
اين صدق، يعنى صدق در احوال، داراى درجاتى است كه آغاز آن در سالك، عبارت از صحت و سلامت قصد و نيت اوست؛ لذا در اين مرحله، به انگيزه اى گرايش نمى يابد كه احساس نقص و كمبود كند، و با هيچ گونه ضدى همرهى نمى كند كه او را طرد نمايد، و در كوشش خود دچار ضعف نمى شود كه او را دچار انحطاط گرداند. سپس سالك به سوى مقام و مرتبتى ديگر اوج مى گيرد كه در آن مرحله نفسش جز به قيام و اقدام بر عبوديت و بندگى، به امر ديگرى گرايش نمى يابد و نسبت به نفس خويش جز با يك ديد خشم آلود، به گونه اى ديگر نمى نگرد؛ از آن پس، هيچ گونه هوسى او را به بى بند و بارى سوق نمى دهد تا آنكه سرانجام از رهگذر صدق، به نورانيتى مجهز مى گردد كه او را براى درآمدن به رضاى حق، شايستگى مى بخشد.
در چنين موضعى، اگر از رهگذر مشهودات به نورانيتى نائل شود، وجود خود را فراموش كرده و براى نفس خود هيچ اسم و رسمى را نمى پذيرد و در نتيجه، به مقامى در صدق دست مى يابد كه حق (تعالى) از آن آگاه است.
اما مقام عبوديت، مقامى است محمود كه براى همه بندگان خدا ضرورى و لازم است. و گاه بندگان كامل را هم به عبوديّت توصيف كرده و گفته اند: «هم من عبادالله الصالحين». و اين بندگان از آن جهت به «صالحين» توصيف شده اند كه تعبد آنها از هرگونه شائبه اى پاكيزه مى باشد و كاملترينِ بندگان، عبارت از كسى است كه بدون هيچ شائبه اى خداى را بندگى كند. چون سالك، مملوك غير خدا نيست؛ زيرا نزع و بريدن رابطه بندگى با ما سوى الله، يكى از شرائط سالك مى باشد. آيا نمى بينى كه خداوند متعال در حق پيامبر برگزيده اش مى فرمايد:
«سُبْحانَ الّذى اَسْرى بِعبدِه لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ...»۱
اين سير و معراج، از آن رو فراهم آمد كه نبى اكرم (صلى الله عليه و آله وسلم)، ربقه مالكيت ماسوى الله را در تمام جهات از خويشتن گسست.

1.اسراء /۱


فصلنامه علوم حديث 1
150

نبى اكرم (صلى الله عليه و آله وسلم) نقل شده است كه فرمود:
«كسى كه زبانش راستگو باشد، عملش پاكيزه خواهد بود».

۰.در همان كتاب «الكافى» از ابى العلاء، از امام صادق (عليه السلام) روايت شده است كه فرمود:«خداوند متعال هيچ پيامبرى را جز به راستىِ در سخن و اداى امانت مبعوث نكرد».

در تعريف صدق مى توان گفت: عبارت از گزارش راجع به چيزى است، همانگونه كه هست.
اما صدق در احوال و افعال عبارت از اين است كه سِرّ و عَلَن و ظاهر و باطنِ فرد، هماهنگ و همسان باشد. فردى كه اين چنين باشد، مى توان او را «صدوق» ناميد.
درباره صدق، سخنى نيافتم كه همه حدود صدق را بيانگر باشد؛ در تعريف صدق مى توان گفت: آن است كه فرد، سخنانش مطابق با حق و اعمالش از نظر طاعت، پاكيزه و داراى عزم درستى در نيت باشد. وقتى اين مزايا در فردى به هم رسد و به اين مرتبت نايل آيد، مى توان او را «صديق» ناميد؛ چرا كه گام وى در پيشگاه پروردگارش راستين است، و از كسانى است كه پايگاهى همراه با خدا را براى خويش احراز كرده اند: «اِنّ الله مَعَ الصّادقينَ». و همواره بايد او را مظهر و نمودار اين سخن پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله وسلم) برشمرد كه فرمود:
«مَنْ كانَ مَعَ اللهِ كانَ اللهُ مَعَهُ»... آنكه با خدا راستين باشد و راه او را بپيمايد، خدا نيز همراه با او خواهد بود.
چون او از كسانى است كه خداوند راجع به آنها مى فرمايد:
«فَاُولئِكَ مَعَ الَّذينَ اَنْعَمَ اللهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النبيّين وَالصِّدّيقينَ وَالشُّهداء وَالْصّالحين وَحَسُنَ اُولئك رَفيقاً»۱...اينان با كسانى همرهند كه خداوند آنان را مشمول انعام و احسان خود قرار داد و اينان عبارتند از پيامبران و افراد راستين و شهدا، و صالحان؛ و چه خوب رفيقان و همرهانى هستند!

1.نساء /۶۹

  • نام منبع :
    فصلنامه علوم حديث 1
    تاريخ انتشار :
    پاييز 1375
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 12729
صفحه از 188
پرینت  ارسال به