93
فصلنامه علوم حديث 1

كذاب نقل حديث كند، به اعتبار و ارزش او لطمه نمى زند؛ مثلاً صفوان كه چند هزار حديث نقل كرده، اگر در دو مورد از راوى كاذبى نقل كرد، ديگر نقلهايش را از ارزش نمى اندازد. در اين باره در پايان بحث سخن خواهيم گفت.
با اين مقدمه، به نظر ما «اصحاب اجماع» در كتب رجال، يا همان رواتى كه «لايروون ولا يرسلون الا عن ثقة»، مصداق چنين قاعده عقلايى مى باشند.
اصطلاح «اصحاب اجماع» نخستين بار در كلام كَشّى آمده است. وى هيجده راوى را در سه طبع ذكر مى كند كه شيعه بر تصديق گفته آنان اجماع دارد ۱ .
تعبير «لا يروون ولا يرسلون الا عن ثقة»، اولين بار در «عدة الاصول» شيخ طوسى ذكر شد و در آن، سه تن از اصحاب اجماع نام برده شدند:
«اگر يكى از دو راوى با سند نقل كند و ديگرى با ارسال نقل حديث كند، در شخصيت ارسال كننده تامل مى شود، اگر از كسانى است كه جز از افراد ثقه نقل نمى كند، رجحانى در روايت ديگران بر او نيست. از اين رو عالمان شيعى بين ارسال محمد بن ابى عمير، صفوان بن يحيى و احمد بن ابى نصر (كه دانسته شده جز از ثقه نقل نمى كنند)، و اسناد ديگران فرقى نمى گذارند» ۲ .
بحث «اصحاب اجماع» بسيار ارزشمند است و آثار فراوان به دنبال دارد؛ چنانكه ميرزا حسين نورى بدان تاكيد كرده است ۳ .
درباره اصطلاح «اصحاب اجماع»، بسيار نوشته شده ۴ ، و از آن تفسيرهاى متعددى صورت گرفته است. برخى

1.رجال الكشى، ص ۲۳۸، ش ۴۳۱ و ص ۳۷۵، ش ۷۰۵ و ص ۵۵۶، ش ۱۰۵۰

2.عدة الاصول، ج ۱، ص ۳۸۶

3.مستدرك الوسائل، ج ۳، ص ۷۵۷

4.رجوع شود به: معجم رجال الحديث، ج ۱، ص ۵۹ ـ ۶۳؛ وسائل الشيعة، ج ۲۰، ص ۷۹ ـ ۹۲؛ مستدرك الوسائل، ج ۳، ص ۷۵۷ ـ ۷۷۰؛ قواعد الحديث، غريفى، ص ۳۷ ـ ۷۶؛ كتاب الطهارة،امام خمينى ـ ره ـ، ج ۳، ص ۲۴۵ ـ ۲۵۸؛ بحوث فى علم الرجال، ص ۷۷ ـ ۸۸؛ كليات فى علم الرجال، ص ۱۶۳ ـ ۱۷۸


فصلنامه علوم حديث 1
92

يافت شود، يا نقد سند با نقد محتوايى تعارض كند؛ زيرا نقد محتوايى بر نقد سند ـ چنانچه پيشتر گفتيم ـ مقدم است.
در اين طريق، (بررسى وثاقت راويان) بايد سند متصل باشد و همه راويان از توثيق برخوردار باشند. ضعف و مجهول بودن راوى و همچنين ارسال خبر، مضر به اعتبار خبر خواهد بود. اين شيوه اى است كه متأخران تاكيد فراوان بر آن داشته اند، تا آنجا كه غالباً گمان برده اند تنها راه ارزيابى است. ولى عقلا اين شيوه را به عنوان يكى از راههاى ارزيابى باور دارند.

2 ـ قبول از راويان برجسته

اگر حضرت امام خمينى مطلبى را از اوايل دوره قاجار نقل مى كردند، عقلا نمى پرسيدند «مروى عنه» ايشان چه كسى است و آيا در كتب رجال توثيق شده است يا نه. هيچ يك از اين سؤالها به ذهن شنوندگان نمى رسيد و خبر را قبول مى كردند. همين مطلب نسبت به يك مرجع تقليد برجسته نيز صادق است. يك رهبر سياسى مورد قبول مردم و يك مصلح اجتماعى نيز از چنين حيثيتى برخوردار است.
سبب اين امر عبارت است از اينكه نزد عقلا چنين ناقل برجسته اى كه از قدرت تميز بين اخبار درست و نادرست برخوردار است، و در نقل قولها به هر سخنى تكيه نمى كند، خود معيار ارزيابى است كه راويان قبل از او مورد مداقّه قرار نگيرند.
بلى؛ اگر محرز شد كه منبع نقل چنين راوى، غير قابل اعتماد است و اين راوى برجسته در اين نقل خاص دچار اشتباه شده است، از اين قاعده عقلايى مستثنى خواهد بود. به تعبير ديگر، معناى عقلايى بودن، اين است كه اصل اوّلى، قبول خبر آنهاست، مگر خلافش ثابت شود، يا اشتباه بيش از اندازه متعارف داشته باشند، كه در اين دو مورد قابل قبول نيست. و اين خود امرى عقلايى است.
اما اشتباه اندك، مثل اينكه راوى برجسته در دو يا چند مورد از راوى

  • نام منبع :
    فصلنامه علوم حديث 1
    تاريخ انتشار :
    پاييز 1375
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 12993
صفحه از 188
پرینت  ارسال به