تاريخ : یکشنبه 1403/7/22 تاریخ ایجاد:
کد خبر: 77202
آیا اسحاق کندی با امام حسن عسکری(ع) ملاقات داشته؟

آیا اسحاق کندی با امام حسن عسکری(ع) ملاقات داشته؟

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ضمن بررسی چند گزارش تاریخی، این احتمال را تقویت کرد که اسحاق کندی، فیلسوف عرب با امام حسن عسکری(ع) ارتباط داشته و از آن امام مطالبی آموخته است.

نشست «بررسی امکان بهره‌مندی یعقوب بن اسحاق کندی از امام حسن عسکری(ع)» با سخنرانی محمدهادی توکلی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، شنبه ۲۱ مهر در سالن حکمت پژوهشگاه حوزه و دانشگاه برگزار شد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

این نشست بخشی از ایده کلی بررسی امکان تاثیر حکیمان مسلمان از نظام فکری و آموزه‌های عصمت طاهره است. در طول تاریخ حکمت اسلامی متکلمین هستند که در مقابل فیلسوفان قرار می‌گیرند که فکر نمی‌کنم دسته‌بندی درستی باشد چون برخی از این متکلمان واقعا فیلسوف و حکیم بودند. با این حال در طول تاریخ، کندی به عنوان نخستین فیلسوف جهان اسلام معرفی شده است و بعد از کندی فیلسوفان بسیاری آمدند که ما می‌توانیم در مورد آنها تحقیق کنیم که از روایات اهل بیت(ع) بهره بردند یا خیر، خصوصا اینکه خیلی از اینها شیعه بودند و ما می‌توانیم مطالبی در کتاب‌های اینها ردیابی کنیم که احتمال تاثر آنها از اهل بیت(ع) را می‌رساند. این خیلی مهم است از جهت اینکه آموزه‌های اهل بیت(ع) می‌توانند مسئله جدیدی را در فلسفه ایجاد کنند.

خود کندی مورد توجه تاریخ‌نگاران بوده است. ابن صاعد آندلسی در طبقات الامم راجع به کندی می‌گوید ذهن عرب ذهنی نیست که با فلسفه مانوس باشد و اصلا طبیعتش با فلسفه هم‌خوان و سازگار نیست و تنها شخصی که در عرب می‌شناسیم که فیلسوف است کندی و یک نفر دیگر است. کندی یک اشتهاری هم به تشیع داشته است. سید بن طاووس در کتابش کندی را از علمای شیعه به شمار می‌آورد. با گذشتن از این دو مقدمه دو گزارش می‌توانیم در میراث امامیه مورد توجه قرار دهیم که احتمال تاثر کندی از آموزه‌های امام عسکری(ع) را برای ما برجسته می‌کند.

در گزارش اول ابن شهرآشوب در کتاب مناقب از کتاب ابوالقاسم کوفی گزارش مفصلی نقل می‌کند. در آنجا می‌گوید اسحاق کندی فیلسوف عراق در زمان خودش بود و کتابی با نام تناقض القرآن نوشت تا تناقضات قرآن را آشکار کند. روزی یکی از شاگردان او خدمت امام حسن عسکری(ع) می‌رسد. معلوم است رفت‌وآمدی بین شاگردان او و امام حسن(ع) بوده. امام حسن(ع) به آن شاگرد می‌گوید میان شما یک مرد نیست که جواب استادتان را بدهد. امام می‌گوید: او مرد فهیمی است، برو این مطلب را به او گوشزد کن، تو که داری تناقض القرآن می‌نویسی ممکن است خدای متعال یک معنایی را از فلان جمله اراده کرده باشد که تو آن معنا را نفهمیدی و ظاهر آن را با یک ظاهر دیگری در تقابل دیدی. وقتی شاگرد این مطلب را به کندی می‌گوید، کندی می‌پذیرد و از شاگردش می‌پرسد این مطلب را از چه کسی یاد گرفتی؟ آن شاگرد می‌گوید از امام عسکری(ع). در نتیجه کندی هر چه درباره تناقض قرآن نوشته بود را سوزاند. این نشان می‌دهد امام کندی را می‌شناخته، شاگردانش نزد امام رفت‌وآمد داشتند، کندی به فضل امام معترف بوده و از پاسخ امام قانع شده است.

یکی از مویداتی که این ماجرا را تایید می‌کند این است که در نقل دیگری آمده روزی کندی به شخصی می‌گوید در لغت عرب حشو وجود دارد. این گزارش دلالت می‌کند ذهن کندی نسبت به لغت عرب دچار شبهه است و لغت عرب را دچار حشو و مشکل می‌دانسته. این می‌تواند قرینه باشد آنچه در مورد تناقض القرآن نوشته به خاطر ذهنیت مخدوش نسبت به لغت عرب بوده است.

کندی یک رساله هم دارد که در آن تعبیری دارد که به نظر می‌رسد بیان امام حسن عسکری(ع) روی ایشان اثرگذار بوده. در این کتاب می‌نویسد عرب گاهی لغت را برای دو معنای متضاد وضع کرده است مثل کلمه «عادل». اگر ما بپذیریم این رساله بعد از مواجهه ایشان با امام عسکری(ع) نوشته شده ظاهرا باید بگوییم این کلام امام طوری بر کندی اثر گذاشته که در رساله خودش به این مطلب اشاره کرده است. اگر بپذیریم کندی این رساله را آخر عمرش نوشته احتمال مواجهه او با امام حسن عسکری(ع) در سال‌های پایانی عمر او بوده که در این رساله نمایانگر شده است؛ این گزارش اول بود.

ماجرای مکاتبه کندی با امام حسن عسکری(ع)

گزارش دوم روایتی از امام عسکری(ع) است. شخصی به نام یعقوب بن اسحاق نامه‌ای به امام می‌نویسد و می‌پرسد بنده چطور خدا را عبادت می‌کند در حالی که او را نمی‌بیند. امام در پاسخ این شخص نامه‌ای می‌نویسد و می‌فرماید خدا جلیل‌تر از این است که دیده شود. دوباره آن شخص از امام سوال کرده آیا پیامبر(ص) خدایش را دیده. دوباره امام پاسخ می‌دهد و می‌فرماید خداوند نور عظمتش را به رسولش نمایاند به اندازه‌ای که دوست داشت. ملاصدرا و برخی دیگر از رجالیان گفتند یعقوب بن اسحاق که نامش در این روایت آمده ابن‌سکیت است چون کنیه او هم ابویوسف بوده است. مجلسی می‌گوید ابن‌سکیت در زمان امام هادی(ع) کشته شد و محضر امام عسکری(ع) را درک نکرد. مرحوم شعرانی قول مجلسی را تصدیق می‌کند و با لحاظ گزارش اول می‌گوید بین امام حسن عسکری(ع) و کندی مواجهه بوده و راوی این روایت، همان کندی فیلسوف است. مرحوم حسن‌زاده نیز می‌گوید ابن‌سکیت امام حسن عسکری(ع) را درک کرده بود ولی بعید است چنین سوالی را ابن‌سکیت از امام بپرسد و ترجیح این است بگوییم کندی این پرسش را از امام پرسیده و در مقام امتحان امام بوده است.

عبدالمسیح کندی یا یعقوب کندی

در ادامه نشست مهدی عسکری؛ پژوهشگر فلسفه به عنوان ناقد سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

ایشان به یک موضوع پنهان و تاریک در تاریخ فلسفه پرداختند و خود این تلاش ارزشمند است. من سراغ گزارش اول می‌روم. این گزارش بر اساس نقل ابن شهرآشوب است. یک تعبیری در این روایت است که «کان فیلسوف العراق». در منابع ما از کندی به عنوان فیلسوف عراق تعبیر نشده است و فیلسوف عرب گفته شده است. احتمال می‌رود این روایت درباره عبدالمسیح ابن اسحاق کندی باشد که نصرانی بوده است.

نکته دیگر اینکه گفتید امام حسن(ع) کندی را می‌شناخته و به نوشته‌های او آگاهی داشته است. این امر نیاز به دلیل خارجی دارد که ما در اختیار نداریم. اگر منظور تناقض القرآن باشد که آن اثر هنوز تمام نشده بود که دست امام رسیده باشد. جواب امام هم برای یک فیلسوف چیز عجیبی نیست که موجب قانع شدن او شود.

منبع :ایکنا
خبرگزاری فارس :
خبرگزاری ایکنا :
خبرگزاری ایرنا :