پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)

دفتر هشتم از مجموعه‌ی ۴۰ جلدی ره‌نامه در باره پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص)

کتاب «پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)»، دفتر هشتم از مجموعه‌ی ۴۰ جلدی ره‌نامه، است که به برگرفته از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در موضوع سیره و تاریخ پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) است.

ره‌نامه مجموعه‌ای است شامل چهل دفتر که مبانی، ارزش‌ها و اصول اسلام ناب محمّدی(ص) را با توجّه به نیازها، پرسش‌ها و چالش‌های دوران معاصر تبیین می‌کند و از خلال دیدگاه‌های اندیشمندانه و ژرف‌نگر حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی)، به ترسیم اندیشه و سلوک یک جوان مؤمن انقلابی می‌پردازد.

هر یک از کتاب‌های مجموعه ره‌نامه مشتمل بر ۱۰ فصل می‌باشد که فصل اول شامل آیات و روایات، فصل دوم حاوی بیانات حضرت امام خمینی (ره) و هشت فصل دیگر بیانات حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مدّظلّه‌العالی) می‌باشد و برای طرح جلد این کتاب‌ها نیز از آثار هنری هنرمندان نگارگر انقلاب اسلامی استفاده شده است.

در کتاب «پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)»، سخنان رهبر انقلاب دسته‌بندی‌ شده و در هر بخش باتوجه به موضوع، ابعادی از شخصیت پیامبر شرح داده می‌شود. ترتیب این فصل‌ها به شکلی است که خواننده می‌تواند ابتدا با جایگاه و منزلت معنوی پیامبر آشنایی دقیق‌تری پیدا کند، سپس با ذکر بخش‌هایی از زندگی حضرت نمونه‌هایی از صفات ایشان را دریابد. در ادامه وارد مبحث رسالت می‌شویم و با اشاره به خصایل رفتاری حضرت در برخورد با خانواده خویش، صحابه و عموم جامعه، ایشان را به عنوان یک الگوی کامل اخلاقی خواهیم دید. از اینجا کتاب وارد وجوه سیاسی فعالیت ایشان به عنوان مبلّغ دین خداوند می‌شویم، مسئله جانشینی حکومت اسلامی و غصب حقّ امیرالمؤمنین را بررسی می‌کنیم و پس از آن با نظر به نیاز امروز امّت برای وحدت و یکپارچگی، به نقش حضرت رسول (ص) به عنوان پشتوانه مستحکم انقلاب اسلامی ایران می‌پردازیم.

مطالب کتاب :

فصل اوّل: جایگاه و شأن پیامبر
فصل دوّم: برگه هایی از زندگی پیامبر
فصل سوّم: سیره ی پیامبر
فصل چهارم: اسوه ی حسنه
فصل پنجم: حکومت پیامبر
فصل ششم: جانشینی پیامبر
فصل هفتم: دفاع از پیامبر
فصل هشتم: امّت اسلام
فصل نهم: وحدت اسلامی

برشی از کتاب:

«پیغمبر(ص) با آن عظمت مقامش و با آن رسیدن به عالی‌ترین مرتبه‌ی عصمت، در عین حال از این تلاش و مجاهدتی که او را دائم به خدا نزدیک‌تر و متذکّرتر کند تا دم مرگ بازنمی‌ایستاد؛ چون پیغمبر هم روزبه‌روز تکامل پیدا میکرد.
پیغمبرِ سال اوّل بعثت با پیغمبرِ سال بیست‌وسوّم بعثت، یک جور نبودند؛ پیغمبر ۲۳ سال در تقرّب پروردگار جلو رفته بود. امّا حتّی تا همان سال آخر هم- که مراحل عالی انسانیّت که اصلاً در عقل هیچ انسانی نمیگنجد، او طی کرده بود- از ذکر و ارتباط و اتّصال و خشوع غافل نمی‌ماند.

...خدای متعال در همه‌ی صحنه‌ها به یاد پیامبر بود، و رسول اکرم در همه‌ی صحنه‌ها از خدا استمداد کرد، از خدا خواست و از غیر خدا نترسید و نهراسید. راز اصلی عبودیّت پیامبر در مقابل خدا این است؛ هیچ قدرتی را در مقابل خدا به حساب نیاوردن، از او واهمه نکردن، راه خدا را به خاطر اهواء دیگران قطع نکردن.»

«اهانت به اسلام را شروع کرده‌اند و آن را یک سیاست قرار داده‌اند. البته وقتی دینی مانند اسلام در نظر یک جامعۀ یک میلیاردی مقدس است و مایه حرکت آن جامعه عظیم هم همین دین است، اهانت به آن کار سختی است. جرئت نمی‌کنند صریحاً به اسلام اهانت کنند؛ لذا می‌بینید که حتی رؤسای جمهور آمریکا و بعضی از کشورهای گردن‌کلفت هم دیگر جرئت نمی‌کنند نسبت به اسلام، صریحاً دشمنی و مستقیماً اهانت کنند. به همین سبب، نشستند و راهی پیدا کردند؛ بر آن شدند افرادی را پیدا کنند که سپر بلایشان باشند و از آن‌ها بخواهند که در لباس روشنفکر، شاعر و نویسنده، به اسلام اهانت کنند تا آرام‌آرام اهانت به اسلام باب و رایج شود. این کاری بود که به وسیله کتاب «آیات شیطانی» آن شخص مرتد شروع شد. او در انگلیس کتاب خودش را نوشت و مجلات آمریکایی شروع به ترویج آن کتاب کردند. بنده آن روز مجلات آمریکایی را که به اینجا می‌آمد می‌دیدم و تعجب می‌کردم که این چه کتابی است که اینقدر این‌ها می‌خواهند آن را ترویج کنند؟! این همه کتاب نوشته می‌شود، اما علتی داشت که ناگهان مطبوعاتی‌های دنیا، قلم‌به‌مزدهای دنیا، صهیونیست‌های دنیا که گردانندگان بیشترین مطبوعات و رادیو تلویزیون‌های غرب‌اند؛ دست‌به‌دست هم داده بودند و یک کتاب را ترویج می‌کردند؛ مگر محتوای آن چه بود؟ چیزی نگذشت که معلوم شد چه در این کتاب هست؛ این کتاب بنا است جاده‌بازکن اهانت به اسلام باشد. پیغمبر را اسم بیاورد و مسخره کند. به اصطلاح یک داستان خیالی نوشته است؛ اسم پیغمبر را، اسم زوجات پیغمبر را، اسم اصحاب پیغمبر را آورده است و به شکل بسیار وقیحی به آن‌ها اهانت کرده است. وقتی این کتاب رایج شد و مردم آن را خواندند، آرام‌آرام اهانت کردن به اسلام عادی می‌شود. این را می‌خواستند.»