یک مدرس و پژوهشگر گفت: در تحقیقاتی که در حوزه حدیثی شیعه انجام میشود، استفاده از نرمافزارها مانند درایةالنور کمک شایانی به بازیابی و بازسازی منابع میکند.
وبینار تخصصی «بازیابی منابع کتب حدیثی شیعه در پرتو تحلیل کارکرد حلقه مشترک»، روز گذشته، ششم آذرماه به همت هسته پژوهشی تاریخگذاری قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان برگزار شد.
در این نشست، مهدی پیچان، پژوهشگر و مدرس دانشگاه به بررسی شیوه بازیابی منابع کتب حدیثی تشیع پرداخت و اظهار کرد: بازیابی منابع کتب حدیثی شیعه عمدتاً بر تحلیل کتابشناسی و فهرستی استوار بوده است. قدما برای بررسی وثاقت احادیث، به منبع حدیث و اعتبار کتاب آن توجه داشتند؛ اما پس از تدوین کتب رجالی شیعه و ظهور مکتب رجالی حله در قرن هفتم و فعالیتهای سید بن طاووس، محقق حلی و دیگران، تحلیل رجالی، جای تحلیل کتابشناسی را گرفت.
وی ادامه داد: با این حال، برخی از محققان معاصر مانند سیدمحمدجواد شبیری زنجانی و آیتالله مددی موسوی بر لزوم استفاده از هر دو نوع تحلیل برای بررسی دقیقتر احادیث تأکید دارند. این تحلیلهای تلفیقی میتواند به بررسی دقیقتر و صحت و سقم احادیث کمک کند، بهخصوص در مواردی که راویان اهل غلو بودهاند؛ ولی کتابهایشان معتبر بوده است.
این پژوهشگر علوم قرآن و حدیث در ادامه به تبیین تفاوت دو واژه «بازیابی» و «بازسازی» در منابع کتب حدیثی شیعه پرداخت و گفت: بازیابی و بازسازی منابع کتب حدیثی شیعه دو مفهوم متمایز هستند. در بازیابی، هدف آن است که قطعات پراکنده یک اثر گردآوری شود، در حالی که در بازسازی سعی بر آن است که متن اصلی بازسازی شود. بدیهی است که بازسازی بهصورت کامل قابل انجام نیست.
وی مبحث بازیابی منبع را بسیار حائز اهمیت دانست و افزود: با وجود دشواریهای عملی، تلاش در این حوزه میتواند نگرش کلی مؤلف را مورد شناسایی قرار دهد؛ همچنین این فرآیند به تصحیفات و تمیز مشترکات در سندها کمک میکند. از سوی دیگر، اهمیت بازیابی در تاریخگذاری احادیث و اثبات اصالت و تاریخ اندیشهها از طریق کهنترین منابع نیز قابل توجه و مهم است. مستشرقان نیز به اهمیت این منابع برای شناخت تاریخ جوامع اسلامی توجه دارند.
پیچان اضافه کرد: در انجام فرآیند بازیابی، توجه به حوزههای حدیثی نزدیک و دقت در استفاده از منابع استادان از سوی شاگردان اهمیت زیادی دارد؛ برای مثال تطبیق موضوعی روایات کلینی و علی بن ابراهیم نشان میدهد که کلینی از منابع علی بن ابراهیم استفاده کرده است؛ همچنین بررسی تعداد و توزیع روایات میتواند به شناسایی منابع کمک کند. این فرآیند بهویژه در شناخت نگرش کلی مؤلفان و تحلیل کتابهای ایشان اهمیت دارد.
وی به ضرورت استفاده از نرمافزارهای حوزه علوم قرآن و حدیث در بازیابی منابع اشاره کرد و گفت: در تحقیقاتی که در حوزه حدیثی شیعه انجام میشود، استفاده از نرمافزارها مانند درایةالنور کمک شایانی به بازیابی و بازسازی منابع میکند. محققان نباید تصور کنند که پیشینیان همه کارها را انجام دادهاند، بلکه باید از امکانات مدرن استفاده کنند و تحلیلهای جدیدی ارائه دهند. تفکیک بین منبع بودن، راوی بودن و منبع منبع بودن در این بررسیها اهمیت دارد. بررسی تطبیقی و استفاده از حلقههای مشترک بین روایات و منابع گوناگون میتواند به شناسایی و اثبات اعتبار منابع کمک کند؛ همچنین اهمیت استفاده از مشایخ و تعداد طرق دسترسی به منابع قدیمی برای اثبات اعتبار آنها بسیار مهم است. این تحقیقات به شناسایی منابع اولیه و ارزیابی اعتبار روایات کمک میکند.
این مدرس و پژوهشگر به بخشی از روشهای مستشرقان برای بازیابی منابع حدیثی اشاره کرد و افزود: فؤاد سزگین و یوزف شاخت هر کدام روشهای خاص خود را در بازیابی و تاریخگذاری منابع داشتهاند که باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد. سزگین برای بازیابی منابع، همه احادیثی را که در تاریخی مشخص روایت شدهاند، استفاده میکند؛ در حالی که شاخت گروهی از احادیث را که دارای موضوعی مشخص هستند، مورد واکاوی قرار میدهد. علاوه بر این، شاخت حلقه مشترک را کسی میداند که از او به تعداد زیاد نقل حدیث شده است؛ اما سزگین حلقه مشترک را فردی میداند که مشایخ بسیاری دارد.
وی نکته دیگری را که در بازیابی منابع حدیثی باید به آن توجه داشت، لحاظکردن عقاید کلامی صاحب منبع دانست و تصریح کرد: متکلمان شیعه در مسائل کلامی همواره اختلاف نظر داشتهاند، بهویژه درباره توحید و تشبیه و تجسیم خدا. بر این اساس، علی بن ابراهیم قمی و شیخ کلینی دیدگاههای مختلفی در این موضوعات دارند که به گزینش روایات متفاوت منجر شده است. از اینرو، بررسی منابع و روایات در کتب گوناگون نیازمند دقت بالا و تطبیق موضوعی است؛ همچنین تعابیر و توصیفات رجالی نیز در ارزیابی اعتبار منابع و نویسندگان اهمیت ویژه دارد.
پیچان یکی از مسائل مهم در مطالعه احادیث را ایراد تشکیک در وثاقت روایات از سوی مستشرقان غربی مانند یوزف شاخت دانست و گفت: شاخت ادعا میکند که احادیث عمدتاً از طریق نقل شفاهی منتقل شدهاند و این امر باعث تردید در وثاقت آنها میشود. در مقابل، محققانی مانند فؤاد سزگین نشان دادهاند که این احادیث مبتنی بر منابع مکتوب بودهاند. نظریه میانهای نیز از سوی شولر مطرح شده است که نقش هر دو نقل شفاهی و مکتوب را میپذیرد.