عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث در تبیین فضائل حضرت زهرا(س)، گفت: سه آیه یعنی مباهله، تطهیر و آیات ابتدایی سوره انسان با صراحت در شأن والای حضرت فاطمه(س) و خانواده ایشان بیان شده است.
بیان فضائل ، مصحف فاطمه، سیره و دعاهایحضرت زهرا سلام الله علیهادر سلسله درسگفتار «میراث مکتوب و شفاهی حضرت زهرا(س)»
حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدکاظم طباطبایی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث
برگزار کننده: مؤسسه پرسمان
بخش اول : فضیلت حضرت فاطمه(س)؛ از آیه تطهیر تا مباهله
بخش دوم : پیشامدها و حوادث آینده در مصحف فاطمه(س)
بخش سوم : سیره خانوادگی حضرت زهرا(س)
بخش چهارم : دعاها و نیایشهای حضرت زهرا(س)
حضرت زهرا(س) به عنوان دختر پیامبر(ص) و تنها فرزندی است که نسل پیامبر(ص) از ایشان باقی مانده است، مورد توجه شیعه و سنی بوده و لذا فضائل ایشان در مکاتب مختلف بیان شده است.
اگر بخواهیم سه فضیلت مشهور قرآنی آن حضرت را بشماریم آیه تطهیر، مباهله و آیات ابتدایی سوره مبارکه هل اتی و یا انسان است؛ البته این ویژگیهای مختص آن حضرت نیست و سایر اهل بیت(ع) را نیز دربردارد. آیه تطهیر آیه ۳۳ سوره احزاب است که فرمود: إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا؛ روایات مرتبط با این آیه آنقدر زیاد است که به حد تواتر میرسد و در شأن پیامبر(ص)، علی(ع)، حضرت زهرا(س) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) است. حدیث مشهور کساء نیز که در مجالس میخوانیم گزارش همین واقعه است.
این آیه وقتی نازل شد که پیامبر(ص) در بیت ام سلمه بود و زیر یک پارچه یمانی قرار گرفتند و آیه نازل شد و وقتی ام سلمه خواست زیر این پارچه قرار بگیرد اجازه ندادند لذا علما گفتهاند آیه دلالتهای خاصی دارد؛ از جمله اینکه اهل بیت(ع) عصمت دارند و اراده تکوینی خداوند بر این است که این بزرگان از هر رجس و پلیدی مطهر باشند.
منزلت حضرت فاطمه(س) براساس آیه مباهله
آیه بعد مباهله است: در آیه مباهله فرمود:فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ؛ مسیحیان نجران آمدند و سخنان پیامبر(ص) را شنیدند ولی حقانیت اسلام را قبول نکردند لذا قرار بر این شد که دو گروه همدیگر را نفرین کنند تا مشخص شود چه کسی بر حق است؛ اینها وقتی دیدند پیامبر(ص) هیچ کسی را جز اعضای خانواده، آن هم علی(ع)، فاطمه زهرا(س) و حسنین(ع) را نیاوردند بر حقانیت ایشان معترف شدند.
آیه دیگر هم در سوره انسان است؛ شأن نزول آیه هم این است که امام حسین(ع) و امام حسن(ع) بیمار شدند و برای شفای آنان حضرت علی و فاطمه(س) نذر کردند که روزه بگیرند و طبیعتا کنیزشان و حضرت زینب(س) و ام کلثوم هم که خردسال بودند حضور داشتند؛ روزه گرفتند ولی وقتی خواستند افطار کنند مسکین و یتیم و اسیر آمد و غذای خودشان را به آنان دادند. روایات در ذیل این آیات زیاد است ولی دقیقترین آن این است که این واقعه در یک شب رخ داده است و ایشان همه غذاهایشان را به آنان دادند.
آنچه در این آیه مهم است این اطعامی است که برای رضایت خدا صورت گرفت وگرنه مقدار غذا نیست. برخی گزارشات دارد که حضرت علی(ع) سهم خودشان را دادند که در این صورت فضیلتی برای حضرت زهرا(س) نیست ولی در برخی روایات داریم که وقتی علی(ع) افطاری خود را بخشیدند مابقی اعضای خانواده نیز تبعیت کرده و این کار را انجام دادند.
سوره کوثر هم گرچه در روایات رسمی و متون روایی در شأن حضرت زهرا(س) بیان نشده است ولی در شأن ایشان است؛ پدر عمروعاص یعنی عاصل بن وائل وقتی فرزندان پسر پیامبر(ص) از بین رفتند گفت محمد ابتر است و نسل او باقی نمیماند و این آیه و بحث خیر کثیر در اینجا نازل شد؛ در شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید آمده است که عمروعاص نامه به حضرت علی(ع) نوشت و به ایشان ایراد گرفت که چرا شما امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را «یابن رسول الله» خطاب میکنید و امیرالمؤمنین(ع) در جواب گفت تو دنبالهرو راه پدرت هستی که پیامبر(ص) را ابتر میدانست.
نکته جالب خیر کثیر این است که عمروعاص نسل بزرگی داشتند ولی امروز هیچ نشانی از خانواده عاص بن وائل وجود ندارد ولی نسل فرزندان حضرت فاطمه(س) آنقدر زیاد است که در همه مناطق سادات وجود دارند.
عصمت فاطمه(س)
روایت مشهوری داریم که دو ویژگی مهم در مورد حضرت زهرا(س) از دل آن بیرون میآید؛ روایت فرموده است: ان الله یغضب لغضب فاطمه و یرضی لرضاها. خداوند با رضایت حضرت زهر(س) راضی و با خشم ایشان خشمگین میشود. این خیلی نکته مهم است که خشم حضرت زهرا(س) مساوی خشم پیامبر و خداوند است زیرا ما در مورد یک بنده از بندگان خدا سخن میگوییم و این نشانه مقام عصمت آن حضرت است؛ یعنی حضرت فاطمه(س) براساس منیت درونی و تمایلات و هواهای نفسانی نسبت به چیزی خشمگین و یا راضی نمیشود و حتی احساسات ایشان نیز کنترل شده است. بنابراین اگر آن حضرت در مورد کسی خشمگین شود نشانه ناپسندی یک عمل است.
در کتب اهل سنت با عبارات متفاوت بیان شده است و از معدود روایاتی است که در صحیح بخاری و مسلم هم آمده است؛ البته این دو کتاب سبب نزولی برای آن نقل کردهاند که خواستهاند کل روایت را مخدوش کنند. روایت این است که فاطمه بضعه منی فمن اغضبها فقد اغضبنی ...؛ در این کتب این سبب صدور را نقل کرده و میگویند که حضرت فاطمه(س) از حضرت علی(ع) ناراحت شده بود و این سخن پیامبر(ص) در مورد علی(ع) است و با این ترتیب قصد دارند عصمت حضرت علی(ع) را زیر سؤال ببرند در حالی که آیه تطهیر و حدیث ثقلین عصمت هر دو را اثبات میکند.
یکی دیگر از فضائل حضرت زهرا(س) محدثه بودن است؛ محدثه یعنی کسی که ملائکه بر او حدیث میگویند و با او حرف میزنند؛ محدثهبودن مقام و منزلت خاصی است که افراد خاصی این مقام را دارند؛ در مورد ائمه(ع) این مسئله وجود دارد و در بین مسلمین فقط حضرت زهرا(س) این مقام را دارند ولی حضرت مریم(س) و آسیه هم مشمول این بحث هستند؛ ماحصل ارتباط ملائکه با حضرت زهرا(س) مصحف فاطمه(س) است.
ویژگی دیگری که در مورد حضرت زهرا(س) مورد توجه است این است که پیامبر(ص) در توصیف ایشان، او را سیده نساء العالمین خواندند؛ یعنی فاطمه(س) در بین زنان دنیا و آخرت برترین زن و سیده و بزرگترین است. در روایات بیان شده است که چهار زن مهمترین زنان آفرینش هستند؛ حضرت مریم(س)، حضرت حوا(س)، حضرت خدیجه(س) و حضرت زهرا(س) و در بین این زنان هم باز حضرت زهرا(س) بر همه آنان برتری دارد و حتی بر مادرشان حضرت خدیجه(س) که بسیار زن بزرگواری بوده است و حتی نسبت به حضرت مریم(س) که در قرآن آن همه فضیلت برای ایشان بیان شده است والاتر بودند.
برتری بر زنان دو جهان
برخی اشکال میکنند که چگونه حضرت زهرا(س) برتر از مریم(س) است در حالی که قرآن در شأن او فرموده است: ان الله اصطفی؛ جوابهای متعددی داده شده است از جمله این که حضرت مریم(س) برگزیده زنان تا دوره خودش بود ولی حضرت زهرا(س) سیده نساء همه زنان در همه زمانهاست؛ جواب دیگر اینکه ویژگی متمایز و برجسته حضرت مریم(س) نوع بارداری خاص است که با روحالقدس انجام شده است و از این جهت از همه زنان ممتاز هستند.
نکته دیگر رابطه خاص حضرت زهرا(س) با پیامبر(ص) بود؛ حضرت فاطمه(س) در حالی که در سن ۱۰ تا ۱۸ سالگی بودند وقتی به منزل پیامبر(ص) میآمدند، پیامبر(ص) به احترام ایشان بلند شده و دست و صورت و سر مبارکشان را میبوسیدند و جای خود را به دخترش میدادند که یک حصیری بود زیرا در آن موقع بخشی از خانه حصیر بود و روی آن مینشستند و مابقی خاک بود و پیامبر(ص) خودشان روی خاک مینشستند و این جمله را خیلی تکرار میکردند که فداها ابوها. یعنی اول شخصیت جهان اسلام اینگونه دخترشان را تمجید و تکریم میکردند.
در جریان ازدواج حضرت زهرا(س) همه کارها با پیامبر(ص) بود زیرا حضرت خدیجه(س) زنده نبودند؛ ایشان صبح روز بعد از ازدواج این دو بزرگوار کاسه شیری آوردند و خطاب به حضرت زهرا(س) فرمودند: اشربی فداک ابوک و به امیرمؤمنان(ع) هم فرمودند: اشرب فداک ابن عمک که نشانه عمق عاطفه پیامبر(ص) به حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) است. در روایتی در تهذیبالاحکام شیخ طوسی به نقل از نوفل بن حارث بیان شده است که راوی نقل کرده است که من نزد فاطمه(س) رفتم و از ایشان درخواست برکت کردم و ایشان فرمودند: اخبرنی ابی ....؛ اگر کسی بر پیامبر(ص) و بر من سه روز صلوات بفرستد خداوند بهشت را بر او واجب میکند؛ راوی میپرسد این فقط برای زمان حیات شما هست و حضرت فرمودند چه در حیات ما باشد و چه بد از حیات ما.
در جلسه قبل به یکی از القاب حضرت زهرا(س) اشاره کردیم و آن محدثبودن است و گفتیم ایشان هم محَدِث و هم محدَث بودند یعنی هم از عالم غیب نکاتی به ایشان ابلاغ میشود که البته با وحی پیامبرانه فرق دارد و هم اینکه ایشان خودشان راوی احادیث پیامبر(ص) بودند.
شمار روایاتی که از حضرت زهرا(س) نقل شده است فراوان نیست و علت آن هم طبیعی است زیرا طبیعتا در دوران پیامبر(ص) اگر کسی میخواست حدیثی بشنود خدمت پیامبر(ص) میرسید زیرا در دسترس مردم بودند و بعد از ارتحال پیامبر(ص) مخصوصا دو سه دهه بعد اقبال و شوقی به روایات پیامبر(ص) ایجاد شد ولی حضرت زهرا(س) مدت ۷۵ تا ۹۵ روز بعد از پیامبر(ص) بیشتر زنده نبودند و در این دوره هم به علت خفقان و جدالهایی که بود طبیعتا کسی نزد ایشان برای شنیدن روایت پیامبر(ص) نمیرفت.
کسانی مانند ام سلمه و عایشه که تا سالهای نزدیک به ۶۰ قمری زندگی کردند طبیعتا روایات بیشتری دارند. روایاتی که حضرت زهرا(س) از پدرشان نقل کردهاند یا سخنانی که خودشان فرمودند شاید حدود ۳۰۰ متن باشد ولی خطبه فدکیه و حتی جملات آن به عنوان روایت از حضرت نقل شده است زیرا تعریف حدیث به یک خطبه بلند یا بخشی از آن اطلاق میشود.
ویژگی دیگر حضرت زهرا(س)، لقب محدثهبودن با فتح حا و دال است یعنی فرشتگان برای ایشان مطالبی را نقل میکردند که در کافی و بصائر الدرجات آمده است؛ در کافی به نقل از حماد بن عثمان از امام صادق(ع) نقل است که زنادقه در سال ۱۲۸ ظهور میکنند و من این مطلب را در مصحف فاطمه(س) دیدم؛ وقتی حماد از امام(ع) پرسید که مصحف فاطمه(س) چیست ایشان فرمودند وقتی پیامبر(ص) از دنیا رفتند فاطمه(س) آنقدر دلگیر و محزون بود که کسی نمیتواند آن را درک کند و خداوند فرشتهای را نزد ایشان فرستاد تا به او تسلیت و دلداری دهد و با او سخن بگوید. حضرت هم به امیرمؤمنان(ع) اطلاع داد و ایشان هم فرمودند که وقتی فرشته آمد و برای شما صحبت کرد آن را برای من بازگو و وقتی وحی میآمد ایشان هم به امیرمؤمنان(ع) منتقل میکردند و ایشان هم مینوشتند که این موارد علم همه پیشامدهای آینده است.
در روایت دیگری از کافی داریم که در مورد جفر سخن گفته است و به بحث مصحف میرسد و باز این مطلب را توضیح میدهد با این فرق که نام جبرئیل را که بر فاطمه(س) فرود میآمد ذکر میکند. این مصحف میراث امامت است یعنی هیچ کسی این کتاب را ندیده است و در نزد ائمه(ع) بوده است. در این مصحف فقط پیشامدها و حوادث آینده است نه تفسیر قرآن و موضوعات معرفتی.
مشاهده مصحف علی(ع) از سوی برخی اصحاب
کتاب دیگری به نام کتاب علی(ع) هم داریم که نوشتههای آن از پیامبر(ص) است و آن هم میراث امامتی است ولی برخی اصحاب ائمه(ع) آن را دیدهاند از جمله زراره از کسانی است که دیده است یا حکم بن عیینه با اینکه سنی است کتاب علی(ع) را دیده است ولی مصحف فاطمه را هیچ کسی ندیده و یکی از دلایلش این است که وقایع آینده در آن ذکر شده است.
برخی اشاره کردهاند که وقتی سخن از مصحف فاطمه(س) میشود وهابیون میگویند شیعیان قرآنی مخصوص به خودشان دارند که با قرآن ما فرق دارد؛ در اینجا چند مخالطه و مغالطه صورت گرفته است زیرا هر چیزی که بینالدفتین باشد و بین دو جلد قرار بگیرد مصحف است و فقط به قرآن مصحف نمیگویند گرچه این اصطلاح بیشتر درباره قرآن به کار رفته است. ما معتقدیم مصحف فاطمه(س) را هیچ کسی جز ائمه(ع) ندیده است.
همچنین در روایات ما به گونهای در مورد این کتاب صحبت شده که هیچ تردیدی در اصل این کتاب و محدثه بودن حضرت زهرا(س) و شان و مقام آن حضرت نداریم؛ اینکه امیرمؤمنان(ع) کاتب این متن است هم مورد تردید نیست ولی در برخی متون داریم که جبرئیل این مطالب را بازگو میکرد و در برخی متون داریم که فرشتگان دیگر. برخی متون هم گفتهاند رسولالله، ولی قطعا مراد از رسولالله در اینجا فرستنده خدا یعنی فرشتگان است نه پیامبر(ص).
مصحف فاطمه(س) هیچ تفسیری ندارد
نکته دیگر مرتبط با این مصحف آن است که این مصحف به هیچ وجه، چیزی از قرآن ندارد تا برخی آن را با قرآن یکسان نگیرند. این مصحف براساس روایت ابوبصیر سه برابر قرآن است و یک حرف از قرآن در آن نیست.
مطالب این مصحف در مورد ذریه حضرت زهرا(س) و حوادثی است که برای اهل بیت(ع) رخ میدهد؛ از جمله اینکه امام صادق(ع) قیام ابومسلم خراسانی علیه بنیامیه را مشروع نمیدانست زیرا این فرد از جهت خونریزی و جنایت همانند بنیامیه بود به همین دلیل وقتی ابومسلم خدمت امام رسید و گفت من قصد قیام به نام شما را دارم امام منع فرمودند؛ ابومسلم سراغ بنی عباس و بنی الحسن رفت تا با اتحاد با آنان بنی امیه را سرنگون کنند؛ بنیالحسن تصور میکردند اگر با ابومسلم متحد و در نهایت پیروز شوند وضعیت علویون و پیروان ائمه(ع) بهتر خواهد شد ولی امام صادق(ع) براساس مصحف فاطمه(س) فرموده بودند این اتفاق رخ نخواهد داد.
بنیالحسن امام صادق(ع) را به عنوان جایگاه امامت نمیشناختند و حتی به ایشان نسبت حسادت میدادند ولی امام صادق(ع) فرمودند که من در مصحف فاطمه(س) نگاه کردم و دیدم که فرزندان حسن(ع) به قدرت نخواهند رسید یعنی اگر با بنی العباس متحد هم شوند به نتیجه نمیرسند؛ این قیام صورت گرفت و وقتی بنی عباس به قدرت رسیدند نه تنها قدرت ر ا به بنیالحسن ندادند بلکه آنان را رقیب دانستند و به کشتار بسیار فجیعی از فرزندان امام حسن(ع) دست زدند و برخی را به سیاهچال انداختند و برخی را هم زنده در درون دیوار گذاشتند ولی با امام صادق(ع) و اطرافیان ایشان کاری نداشتند چون در قیام حضور نداشتند. البته امام صادق(ع) مخالفتی با قیام علیه بنی امیه نداشتند ولی از اینکه بنی عباس روی کار میآیند هم راضی نبودند.
علوم همه کتب الهی نزد ائمه(ع) است
در روایت دیگری آمده است که امام صادق(ع) فرمودند که تورات و انجیل و زبور و صحف ابراهیم و موسی و مصحف فاطمه(س) نزد من است؛ من نمیگویم چیزی از قرآن در آن است بلکه همه چیزهایی که ما به آن نیاز داریم وجود دارد. به خاطر این ویژگیهایی که برای مصحف گفتیم برخی گفتهاند، یکی از منابع علم امام، مصحف فاطمه(س) است ولی به نظرم این هم درست نیست یعنی این مصحف ودیعه امامت است ولی ائمه(ع) دانش خود را از آن نمیگیرند زیرا آگاهی ائمه(ع) از دین با تعلیم به دست نیامده است و علم آنان مستقیم از افاضه الهی است لذا فرقی ندارد که امام در چه سنی به امامت برسد زیرا علم آنان تعلیمی نیست و لدنی است. این علم حصولی و اکتسابی نیست بلکه علم حضوری است و اگر اینطور باشد این سؤال مطرح میشود که مصحف علی(ع) و فاطمه(س) به چه درد میخورد وقتی آنها دانشی را از طریق حضوری میگیرند، این در مقام اثبات مفید فایده است یعنی وقتی امام صادق(ع) میخواهند به بنیالحسن بقبولانند که شما در مواجهه با بنیامیه موفق به کسب حکومت نخواهید شد ولی برای اثبات این مسئله باید به کتابی استناد دهد زیرا آنها امامت امام را که قبول ندارند لذا به مصحف علی و فاطمه نسبت میدهند؛ مثلا زراره که بزرگترین محدث و راوی است و قبل از تشیع، سنی بود خدمت امام باقر(ع) رسید و در مورد ارث پرسید و ایشان فرمودند فردا بیا تا من محصف حضرت علی(ع) را به تو نشان دهم و او فردا رفت و امام این کتاب را در اختیار آنان گذاشت.
برخی افراد گفتهاند امثال و حکم و مواعظ و اخبار و نوادر است که ما در مورد صحت آن چیزی نمیدانیم لذا نمیتوانیم قضاوت کنیم ولی اینقدر میدانیم که این مصحف در نزد ائمه(ع) بوده است و امروز هم در نزد امام زمان(عج) است که امیدواریم بتوانیم ظهور را درک کرده و این مصحف را هم ببینیم.
خانواده نمونه ویژه در طول تاریخ بشر، خانواده امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) به همراه فرزندنشان بودهاند و گرچه پیامبر(ص) شخصیتی والاتر و برتر هستند ولی هیچ خانوادهای به پای این خانواه نمیرسد لذا پیامبر فرمودند اگر علی(ع) نبود همسر و کفوی برای حضرت زهرا(س) یافت نمیشد. این خانه کوچک از بزرگی و عظمت آنقدر عظیم بود که سر به عرش میسایید؛ حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) ۹ سال با هم زندگی مشترک داشتند و در طول این مدت حضرت علی(ع) سه سال در ماموریت و نبرد و ... بودند. حضرت فقط دو سفر به یمن داشتند و در برخی نبردها مجروح هم شده بودند و باید دوره جراحت را هم به دوره کوتاه زندگی مشترک اضافه کنیم؛ این خانواده صاحب چهار فرزند شدند که از این بین حضرت محسن سقط شد.
این خانواده از ابتدا انسانهای ویژه بودند، در مناقب ابن شهرآشوب آمده است وقتی ازدواج این دو بزرگوار سر گرفت پیامبر(ص) از علی(ع) پرسیدند همسرت را چگونه یافتی و ایشان پاسخ داد او یاور خوبی برای من در اطاعت از خداست و از فاطمه(س) پرسیدند که همسرت را چگونه یافتی و ایشان جواب داد بهترین شوهر. پیامبر(ص) دعا فرمودند خدایا جمع اینها را پراکنده نکن و در ذریه آنان برکت قرار ده و فرزندان زیادی به آنان بده و این برکت روشن است زیرا با وجود این همه کشتار سادات باز این همه سادات در سراسر جهان داریم.
نگاه به فاطمه(س) غمهای علی(ع) را میزدود
در کشفالغمه این روایت نقل شده است که حضرت علی(ع) وقتی خواستند رفتار حضرت زهرا(س) را توصیف کنند فرمودند من هیچ وقت فاطمه را در دوره زندگی مشترک خشمگین نکردم و هیچ وقت او را به کاری مجبور نکردم و فاطمه(س) هم هیچگاه مرا عصبانی نکرد و هیچگاه نافرمانی مرا نکرد. طبیعتا اگر زن و شوهری اینگونه باشند زندگی خوب و خوشی خواهند داشت.
در ادامه هم علی(ع) نکته عجیبی فرمودند: فرمودند من وقتی به فاطمه(س) نگاه میکردم همه غم و اندوه و ناراحتیام برطرف میشد؛ زندگی این دو بزرگوار دشواری زیادی داشت و از جهت مالی و شرایط خانه و ... سخت بود و اصلا قابل مقایسه با زندگی امروزی ما نیست و به ویژه بعد از وفات پیامبر(ص) این مشکلات بیشتر شد ولی باز علی(ع) میفرماید من وقتی به او نگاه میکردم غم و غصهام زائل میشد.
تقسیم کار بین زن و شوهر
روایت دیگری در کتاب خصال آمده است که وقتی حضرت فاطمه(س) از دنیا رفتند امیرالمؤمنین(ع) درباره ایشان فرمودند: خدایا من از دختر پیامبرت راضی هستم و بار خدایا او تنها شد و تو همدمش باش. او توسط مردم مهجور شد تو به او پیوند بزن، به او ستم شد و خدایا تو بهترین داور و قاضی هستی. این زندگی شاد و زیبا و دلخواه امیرمؤمنان و فاطمه(س) در برخی موارد هم متجلی شده است مثلا در ابتدای زندگی با توجه به اینکه امیرالمؤمنین(ع) رزمنده و فرمانده لشکر بود و به ماموریت میرفت براساس آنچه امام باقر(ع) فرموده است نزد پیامبر رفتند تا کارهای خانه را تقسیم کنند و پیامبر(ص) فرمودند کارهای داخل خانه با حضرت فاطمه و کارهای بیرون خانه با علی. حضرت فاطمه(س) آنقدر خوشحال شدند که فقط خدا میداند چون مسئولیت مردانه نداشتند.
در تفسیر عیاشی و کتاب کافی هم روایات مشابهی وجود دارد؛ در کافی این روایت آمده است که امام صادق(ع) فرمودند که امیرمؤمنان(ع) از بیرون هیزم و آب میآورد و جارو میزد و حضرت فاطمه(س) گندم آسیاب میکرد و نان میپخت؛ امروز کارهای داخل خانه خیلی زیاد نیست چون خیلی از کارها با ماشین انجام میشود ولی آن وقت اینطور نبود. البته امیرمؤمنان(ع) هم کمک حضرت زهرا(س) میکردند.
روایت جالبی در تنبیه الخواطر وجود دارد که پیامبر(ص) به منزل حضرت رفتند و دیدند که علی(ع) و فاطمه(س) در حال آسیاب کردن گندم بودند؛ پیامبر(ص) فرمود من به کمک کدام یک از شما بیایم و علی(ع) فرمودند به فاطمه(س) کمک کنید و پیامبر(ص) همراه امیرمؤمنان(ع) بالای سنگ آسیاب نشستند و آرد درست کردند.
روایت دیگری هم نقل کرده است که پیامبر(ص) به دیدار حضرت فاطمه(س) رفتند و ایشان در کنار دیگ غذا بودند و امیرالمؤمنین(ع) هم عدس پاک میکردند و پیامبر(ص) از این کار لذت بردند و به امیرمؤمنان(ع) فرمودند که اگر کسی در کارهای منزل به همسرش کمک کند به ازای هر مویی که در بدن دارد برای او ثواب مینویسند و ثواب عبادتی برای او مینویسند که یک سال روزها را روزه بوده و شبها را به عبادت و نماز مشغول بوده است.
اینکه حضرت فاطمه(س) اینگونه زندگی میکردند نباید سبب شود تا ما فکر کنیم این شخصیتها در دسترس ما نیستند بلکه ایشان قلههای خوبی و نیکی هستند و اگر آنان را دقیق ببینیم میتوانیم به سمت قله حرکت کنیم؛ آنان بندگی خاص خدا هستند و مسیر را برای ما روشن میکنند.
نکته دیگری که باید ذکر کنیم اینکه حضرت علی(ع) سه سال در طول زندگی مشترک در ماموریت بودند و یک دختر ۱۴ تا ۱۵ ساله با چند فرزند مجبور بودند که کارهای فرزندداری و بیرون از خانه را انجام دهند لذا علی(ع) از مادرشان فاطمه بنت اسد درخواست کردند تا کارهای بیرون از خانه را در زمان غیبت علی(ع)، انجام دهند تا حضرت فاطمه(س) بیرون از خانه نروند زیرا از صحبت و برخورد با مردان کراهت دارد. فاطمه بنت اسد هم که سنی از او گذشته بود در این امور به حضرت زهرا(س) کمک میکرد.
زندگی سخت اما آرام
روایت بلندی در امالی شیخ طوسی وجود دارد که مقداری از آن این است: امیرمؤمنان(ع) به منزل آمدند و گرسنه بودند و فرمودند که غذایی در خانه هست و حضرت فاطمه(س) فرمودند دو روز است در خانه چیزی برای خوردن نداریم و حضرت علی(ع) فرمودند پس چرا به من خبر ندادی و ایشان فرمودند یا ابالحسن ترسیدم کاری از شما بخواهم که در توان شما نباشد. حضرت زهرا(س) وقتی امام علی(ع) را با کنیه ابالحسن صدا میزدند برای تکریم نزد اعضای خانواده بود. حضرت فرمود من میدانم وضعیت معیشت و اقتصادی مردم مدینه بد است و گاهی حضرت مجبور بودند که کارگر دیگران شوند تا بتوانند مخارج زندگی خود را تامین کنند. حضرت علی(ع) قبل از شهادت حضرت زهرا(س) وضعیت اقتصادی خیلی بدی داشتند زیرا عمدتا درگیر جنگ و ... بودند ولی در دوره ۲۵ سال خانهنشینی، خودشان به کشاورزی مشغول شدند و توانستند وضعیت اقتصادی بهتری ایجاد کنند گرچه زندگیشان همیشه زاهدانه بود.
البته در دوره حضرت زهرا(س) کلا وضع مدینه خراب بود و پیامبر(ص) هم اجازه نمیدادند که خانواده ایشان تافته جدابافته از سایر مردم باشد. برای یک خانم ۱۴ _ ۱۵ ساله خیلی سخت است که با چند فرزند زندگی را به تنهایی مدیریت کنند لذا علی(ع) خودشان به حضرت زهرا(س) پیشنهاد دادند که از پیامبر(ص) کنیزی درخواست کنند ولی پیامبر(ص) موافقت نفرمود البته در اواخر عمر شریفشان از بین اسرای جنگی، فضه را به عنوان اسیر به ایشان بخشیدند و البته حضرت با وجود اینکه فضه، خدمتکار بود کارهای خانه را با او تقسیم میکردند لذا یک روز نوبت حضرت زهرا(س) بود و روز بعد نوبت فضه و البته همکاری بین آنان وجود داشت.
در مجمعالبیان حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده است که پیامبر(ص) یک روز به منزل فاطمه(س) رفتند و دیدند که ایشان یک جامه از جنس پشم شتر بر تن دارد که زبر است و در حال آسیاب است و به فرزندش هم شیر میدهد و این دشواری آنقدر زیاد بود که اشک از دیدگان پیامبر(ص) جاری شد و فرمود که خدا در آخرت به تو حلاوت و شیرینی خواهد داد و به تو را راضی میکند. بنابراین گرچه زندگی ایشان سخت بود ولی باید آرامش زندگی آنان را هم در نظر بگیریم.
دعای پیامبر(ص) در حق بلال
در روایت دیگری بیان شده است که مسلمین در مسجد مدینه منتظر بودند تا بلال اذان بگوید ولی او مقداری دیر کرد و وقتی حضرت علی(ع) از او پرسید چرا دیر کردی؛ بلال جواب داد که وقتی قصد آمدن به مسجد را داشتم یکی از فرزندان شما گریه میکرد و من برای اینکه فاطمه بتواند بچهداری کند گندم آسیاب کردم؛ اینجا پیامبر(ص) دست به دعا برداشتند و بلال را دعا کردند.
نتیجه آن که هرچه در مورد زندگانی حضرت زهرا(س) وجود دارد تصویری از سختیهایی است که ایشان متحمل شدند و در عین حال زندگی را مدیریت کردند، به هر حال زندگی بسیار آرام و توام با محبت داشتند که تحمل این سختیها را برای آنان آسان میکرد.
امروز قصد داریم در مورد دعاهای فاطمی سخن بگوییم و مراد ما از دعا فراتر از بحث دعا به معنای خواسته، نیایش و نجوا با خداوند است؛ کلا سیره عبادی حضرت زهرا(س) خیلی قابل مطالعه است گرچه گزارشهای فراوانی در این خصوص نداریم ولی همین مقداری که هست ویژگی متمایزی دارد؛ آمده است که حضرت(س) آنقدر خدا را عبادت میکرد که پاهای ایشان ورم کرده بود؛ تحمل این سختی به خاطر لذت زیادی بود که ایشان از عبادت میبرد ولی ما وقتی عبادت میکنیم از روی تکلیف است و در تکلیف هم دشواری وجود دارد. اهل بیت(ع) عبادت عاشقانه داشتند و شیرینی و حلاوت آن را درک میکردند. گفتیم حضرت علی(ع) در توصیف همسرشان نزد پیامبر(ص) فرمودند: نعم العون علی طاعه الله؛ بهترین یار و یاور در اطاعت از خداست.
بحث تسبیح حضرت زهرا(س) را همه شنیدهایم و در منابع اهل سنت و شیعه آمده است؛ چون حضرت از پیامبر(ص) درخواست خدمتکار کردند و برای پیامبر(ص) این کار مقدور نبود لذا پیامبر(ص) این ذکر یعنی تسبیحات حضرت زهرا(س) را به ایشان هدیه دادند؛ حضرت علی(ع) فرمودند من وقتی این تسبیحات را شنیدم هرگز آن را ترک نکردم.
دعاهای حضرت مختلف است از جمله نیایشها؛ حضرت در تعقیبات بعد از نماز با خدا نیایش و نجوا میکند و البته چیزی از خدا نمیخواهد؛ حضرت نماز خود را هم مدیون خدا میداند و برعکس ما که وقتی دو رکعت نماز خواندیم چندین حاجت داریم؛ حضرت در یکی از این نیایشها دارند: یا اکرم الاکرمین یا منتهی امنیه السائلین انت مولای فتحت لی باب الدعا ...؛ یعنی همین که خدایا به من توفیق دادی با تو نجوا کنم نعمتی شایسته شکرگزاری است. دعای بعد از نماز عصر ایشان هم این است: اللهم .. و تسمع کلامی و تعلم ما فی نفسی و لیس یخفی علی شیئ؛ خدایا تو مرا میبینی و سخن مرا میشنوی و آنچه را در درونم میگذرد آگاهی.
دعا برای پرهیز از عجب و حسد
خواستههای حضرت فاطمه(س) هم معنوی است و میفرمایند: خدایا این چیزها را یعنی حسد و عجب، خودشیفتگی، کبر و ریا، بغی و ستم، شک، سستی، بیماری و خذلان، مکر و نیرینگ و بلا و فساد را از سمع و بصر و همه جوارح من بگیر یعنی خواستهها هم والا و بالا و فوق تصور ماست؛ لاتجعل مصیبتی فی دینی؛ خدایا مصیبت مرا در دینم نگذار و دنیا را انتها و نهایت هم و غم من قرار نده. این دعاها در شرایطی است که زندگی دنیوی سختی هم داشتند که از نظر ما اصلا دنیا نیست. خدایا تا زمانی که زندگی برای من بهتر است مرا زنده بدار و هر وقت که مرگ برای من بهتر است مرا بمیران.
دعاهای حضرت همراه با ستایش است. خیلی از دعاهایی که حضرت بعد از فرائض میخوانند ستایش خداوند است. در کتب مختلف مناجاتهای گسترده ایشان وجود دارد و انسان وقتی به آن توجه میکند میبیند حضرت زاویه دید متفاوتی نسبت به ما در مورد نظام آفرینش دارند؛ امام حسن(ع) نقل فرمودند که مادرم شب جمعه در محراب عبادت ایستاده بود و تا زمانی که صبح دمید حضرت پیوسته در حال رکوع و سجود بود یعنی شب تا صبح مشغول نماز و دعا بودند و شنیدم که برای همه مؤمنین با ذکر اسامی آنان دعا کرد ولی برای خود هیچ چیزی نمیخواست؛ من به ایشان گفتم ای مادرم چرا برای خودت دعا نمیکنی همانطور که برای دیگران دعا میکنی و ایشان فرمودند: الجار ثم الدار.
از حضرت دعاهای دیگر هم داریم مثلا دعا برای اموات؛ وقتی پیامبر(ص) از دنیا رفتند زنان بنیهاشم به ملاقات حضرت رفتند و ذکر خوبیهای پیامبر(ص) میکردند و حضرت به آنان فرمودند که تفاخر به نیکی را رها کنید و برای پدرم دعا کنید؛ این درخواست خیلی عجیب است زیرا پیامبر(ص) مقام والایی داشتند که نیازی به دعای این افراد نداشتند و از طرفی دعاهای امثال ما هم چندان والا نیست ولی حضرت زهرا(س) همه را به ذکر خدا و دعا توجه میدهند.
برخی دعاها مانند دعای هنگام رؤیت هلال به عنوان سنت مطرح است؛ مرحوم شیخ صدوق از امام رضا(ع) نقل فرمود که وقتی هلال را دید این دعا را بخوانید: اللهم اجعلنی علینا هلال مبارکا ...؛ امام رضا(ع) فرمودند هر کسی این دعا را بخواند جزء آمرزندگان قرار میگیرد و بعد فرمودند حضرت زهرا(س) این را میگفت و به عنوان سنت از ایشان مطرح است.
در صبح و شام دعا داشتند که برخی از این دعاها در منابع اهل سنت آمده است؛ از جمله فرمودند: یا حی یا قیوم برحمتک ...؛ در مجموعه تراثی اهل سنت دعا زیاد وجود ندارد ولی در شیعه زیاد است ولی همین مقدار دعا که دارند از حضرت زهرا(س) عمدتا نقل شده است همچنین جمال الاسبوع و بلدالامین هم دعاهایی از آن حضرت نقل کردهاند.
استجابت دعا در روز جمعه
نکته دیگر قابل ذکر این که اهل سنت و شیعه نقل کردهاند که در روز جمعه لحظاتی هست که دعا مستجاب است؛ در برخی منابع آمده است در نیمه روز و در برخی روایات غروب آفتاب آمده است لذا حضرت زهرا(س) در این دو لحظه حواسشان جمع بود که دعا کنند. در تفسیر آلوسی هم آمده است که حضرت فاطمه(س) خدمت پیامبر(ص) رسیدند و درخواستی مطرح کردند و پیامبر(ص) فرمودند نمیخواهی خواسته بهتری به تو بدهم و دعایی یاد ایشان دادند.
دعای زیبای دیگری هم وجود دارد که فرمودند: خدایا مرا به آنچه روزیام گردانی قانع کن؛ یعنی اگر قناعت نباشد هرقدر روزی هم زیاد باشد باز انسان آن را کم میداند. به تعبیر سعدی؛ چشم تنگ دنیادوست را/ یا قناعت پر کند یا خاک گور؛ اللهم ذلل نفسی فی نفسی؛ خدایا مرا پیش خودم و در درون خودم خوار کن یعنی خودشیفته و خودبزرگبین نباشم. مشابه این تعابیر را از حضرت علی(ع) و دیگر ائمه(ع) داریم یعنی وقتی برخی حضرت را تعریف و تمجید کردند ایشان فرمودند خدایا تو مرا بهتر از من میشناسی و من هم خودم را بهتر از اینها میشناسم و بعد میفرمایند خدایا مرا بهتر از آنچه اینها میدانند قرار بده و در نزد تو خاکسار باشم.
دعای جالب دیگری هم در سنن ترمذی از حضرت(س) داریم که ایشان خدمت پیامبر(ص) رفتند در حالی که وضعیت مالی بدی داشتند و پیامبر(ص) به ایشان یاد دادند که بگو: یا اول الاولین و یا آخر الاخرین ذی القوه المتین ...؛ حضرت زهرا(س) وقتی از نزد پدر برگشتند فرمودند من رفتم تا یک امر دنیوی به دست بیاورم ولی یک امر اخروی کسب کردم و امیرمؤمنان(ع) ایشان را تشویق فرمودند و تایید کردند که این دعا بهتر از حاجات دنیوی است.
اهمیت تسبیحات حضرت زهرا(س)
دعاهای ایشان در کنار دعاها و نیایشهای حضرت زهرا(س) در کتابی که آقای قیومی نوشته آمده است و این دعاها همه شایسته تبعیت است و آنچه در بین این دعاها مشهورتر است تسبیحات حضرت زهرا(س) به عنوان هدیه الهی است؛ امام باقر(ع) فرمودند: هیچ ستایشی برتر از تسبیحات حضرت زهرا(س) برای خداوند نیست و اگر چیزی برتر بود پیامبر(ص) آن را به دخترش یاد میداد.
همچنین روایت دیگری داریم که امام صادق(ع) به ابوهارون فرمودند: ما کودکانمان را امر و توصیبه به قرائت تسبیحات حضرت زهرا(س) میکنیم همانطور که وادار میکنیم نماز بخوانند تا عادت کنند؛ همیشه این کار را انجام بده. در برخی متون آمده است که ذکر کثیر که در قرآن آمده است همان تسبیحات حضرت زهرا(س) است که در کافی و معانی الاخبار آمده است.
ما هم باید همه نسبت به این تسبیحات هم بعد از نمازها و هم قبل از خواب و سایر ایام اهتمام جدی داشته باشیم و بدانیم هدیهای از جانب پیامبر(ص) به حضرت زهرا(س) بوده است.