استاد دانشگاه قرآن و حدیث گفت: خطبه متقین گویای آن است که ایشان طوری قرآن میخوانند که گویی با قرآن زندگی میکنند؛ وقتی به آیات اندوهگین میرسند محزون شده و وقتی به آیات بشارت و بهشت میرسند خوشحال میشوند؛ این قاعده میگوید نوع قرآن خواندن ما باید تغییر کند و با تفکر و تدبر در آیات آن را بخوانیم و به تعبیر دیگر با قرآن زندگی کنیم.
حجتالاسلام والمسلمین احمد غلامعلی؛ استاد دانشگاه قرآن و حدیث، شامگاه ۱۹ اسفندماه در سلسله جلسات معارف نهجالبلاغه به بررسی خطبه متقین پرداخت و گفت: این خطبه به خطبه متقین و یا همام معروف است و افزون بر نهجالبلاغه بیش از ۲۰ منبع دیگر هم این متن را آوردهاند و شاید از مهمترین منابع کتاب کافی باشد و در کتب شیعه و سنی این متن یا کامل و یا بخشی از آن بیان شده است و گاهی به افراد دیگری نسبت داده شده است.
وی افزود: همام از علی(ع) درخواست کرد که ایشان صفات متقین را بازگو کند و ایشان مختصرا بیان فرمود ولی همام اقناع نشد و از حضرت خواست تا مفصل آن را توضیح دهد و حضرت هم بیان کرد ولی همام صیحه زد و از دنیا رفت. برای مشخصکردن نام دقیق همام دلیل متقنی نداریم ولی شاید بتوان گفت فردی با انگیزه و با اراده بوده است؛ این سؤال مطرح است که این صفات برای خیلی از ما آشنا است ولی چرا یک فردی چنین مدهوش و بیهوش شده و از دنیا میرود ولی روی خیلی از افراد دیگر اثر ندارد؛ البته باز برخی خرده میگیرند که چرا امام علی(ع) از این خطبه بیهوش نشدند و جواب را خود ایشان داده است که اجل در اختیار خداوند است و اجل ایشان فرارسیده بود.
غلامعلی با بیان اینکه این خطبه فقرات مختلفی دارد و حضرت ۱۰۰ صفت را بیان فرموده است که میتوان قواعدی از آن استخراج کرد، گفت: اولین قاعده توصیه به تقوا و انجام کار نیک است؛ (قَالَ يَا هَمَّامُ اتَّقِ اللَّهَ وَ أَحْسِنْ، فَإِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ) و حضرت به آیهای از قرآن استناد فرمودند که خداوند با متقین است.إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَالَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ. تقوا یعنی انسان از روزی و از آبرو و از عزت خود نترسد و به خدا توکل کند. حضرت به همام میآموزد که اولین قدم برای تقوا، پوشاندن چشم از آن چیزهایی است که خداوند حرام کرده است زیرا چشم وقتی اتومبیل گرانقدر و جمال زیبا و ثروت و ... ببیند میخواهد و متقین چشم خود را نسبت به محرمات میپوشانند.غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ.
استاد دانشگاه قرآن و حدیث اضافه کرد: امام(ع) در ادامه فرمود متقین ورودی گوش خود را فقط دانش سودمند قرار میدهند(وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَى الْعِلْمِ النَّافِعِ لَهُمْ)؛ ما متاسفانه روزانه ساعتها وقت خود را در فضای مجازی میگذرانیم و چیزهایی میخوانیم و میشنویم که برای دنیا و آخرت ما مفید نیست و گاهی کارهای امروز خود در اداره را به فردا میاندازیم و یا در ساعت اضافه کار انجام میدهیم و این درآمد حرام است. اگر همه حرفهایی که میشنیدیم و چیزهایی که میدیدیدم سودمند بود الان چه جایگاه معنوی داشتیم.
یکسانی در خوشی و ناخوشی
وی در ادامه افزود: قاعده سوم از این خطبه، یکسانی در خوشی و ناخوشی است؛نُزِّلَتْ أَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فِي الْبَلَاءِ كَالَّتِي نُزِّلَتْ فِي الرَّخَاءِ؛ متقین در بلا و سختی و راحتی حالت یکسانی دارند که البته خیلی سخت است زیرا ما وقتی معنویت بیشتری داریم که فشار زندگی زیاد باشد و از همه جا نومید شویم ولی وقتی غنی هستیم و در رفاه به سر میبریم آیا الحمدلله میگوییم؟ این حالت ترجمه همان زهد است؛ انسان زاهد کسی است که در خوشی سرمست نشود و در هنگام ناداری افسرده نشود.
غلامعلی تصریح کرد: قاعده دیگر بزرگشماری خدا و کوچکشماری دیگران است؛ بنده فکر میکنم اگر یک نکته محوری در سراسر این خطبه باشد همین جمله است؛عَظُمَ الْخَالِقُ فِي أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِي أَعْيُنِهِمْ؛ خدا آنچنان در چشم اینها بزرگ است که غیر خدا هر چه باشد یعنی پول و شهرت و معروفیت و خانواده و حمایت مردم و .. همه را کوچک میبیند. ما گاهی اوقات نصف قلبمان متوجه خدا و نصف دیگر متوجه خانواده و کار و رئیس و ... است ولی قلب متقین یکپارچه برای خداوند است.
وی با بیان اینکه اگر نماد ثروت در زندگی انسان نباشد مردم او را تحویل نمیگیرند، افزود: این در حالی است که ما برای عزیز شدن نزد مردم خودمان را به رنج و زحمت میاندازیم، در حالی که متقین همه چیز جز خدا در نزد آنان عظیم و بزرگ نیست. انسان وقتی خدا را خیلی بزرگ ببیند ناخودآگاه کارهای او هم برای خدا خواهد شد؛ امام(ره) فرمودند عالم محضر خداست؛ در محضر خدا معصیت نکنید. خدا بین دل ما و خود ما قرار دارد و اگر بخواهد دلها را متوجه کسی بکند میکند و برعکس.
استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: قاعده بعدی این خطبه، دیدن بهشت و جهنم است و اگر کسی به این درجه برسد خود به خود متقی خواهد شد؛ خداوند کوره آدمسوزی درست نکرده است بلکه حرص و آز و طمع و غیبت و حسد و ... است که در قیامت خود را آشکار کرده و تبدیل به آتش میشود لذا حضرت فرمودند: متقین یک سبحان الله که میگویند شیرینی آن را حس میکنند یا کار نیکی که میکنند مانند گرفتن دست یتیم و فقیر تبدیل آن به شیرینیاش را حس میکنند. در دعای ابوحمزه وارد شده است که خدایا اشتیاق یادت را چنان به من بچشان که دائم به یاد تو بیفتم. در برابر حلاوت یاد خدا هم بیان کرده است وقتی ما در دنیا کسی را تحقیر کریم و شهوت خود را کنترل نکردیم و دروغ گفتیم آتش برای خود تهیه میکنیم بنابراین قبل از آن که حرف بزنیم ببینیم تبدیل به مردار و آتش میشود یا بوی گل و ریحان.
لزوم تغییر در نحوه قرائت قرآن
غلامعلی با بیان اینکه قاعده دیگر خطبه، عبادت شبانگاهی است، اظهار کرد: حضرت فرمودند که ما هم نسبت به عبادت شب و سحر داشتن و نماز شب تلاش کنیم و رابطه خود را با قرآن تنظیم کنیم؛ اصل بیداری شب خیلی خوب است ولو اینکه انسان وضو بگیرد و دوباره بخوابد البته اصل آن است که انسان در دل شب لحظاتی به یاد خدا باشد و قرآن را شمرده و سنجیده تلاوت کند؛ وقتی به آیات اندوهگین میرسد محزون شده و وقتی به آیات بشارت و بهشت میرسد خوشحال میشود؛ این قاعده میگوید نوع قرآن خواندن ما باید تغییر کند و با تفکر و تدبر در آیات آن را بخوانیم و به تعبیر دیگر با قرآن زندگی کنیم.
استاد دانشگاه قرآن و حدیث اضافه کرد: وقتی انسان قرآن میخواند باید طوری بخواند که خود را مخاطب خدا بداند و گویی این آیه بر او نازل شده است؛ خودمان را با اهل بیت(ع) بسنجیم؛ اهل بیت هر صبح و شام خدا را میخواندند و ما هم افتخار داریم که خودمان را به آنان گره بزنیم. اگر آیات عذاب باشد آن را به گوش دلشان میرسانند و واقعا احساس میکنند این شیون و فریاد عذاب شدگان بیخ گوش آنان است و هر لحظه حس میکنند؛ بنابراین زندگی با قرآن بسیار مهم است.
وی با بیان اینکه قاعده دیگر کار فراوان همراه با بردباری است، تصریح کرد: اینها در روز مانند شیر هستند و کار میکنند در حالی که شب را به عبادت و نماز و قرائت قرآن گذراندهاند؛ این افراد طوری هستند که خوف از قیامت آنان را مانند تیر تراشیده کرده است گویی اینها بیمار هستند در حالی که اینطور نیستند و دائما بهشت و جهنم را میبینند؛ قاعده دیگر اینکه از کار اندک خود راضی نباشیم و هرقدر کار خوب و بزرگ هم بکنیم آن را بزرگ ندانیم و نفس خود را متهم به کم کاری کنیم. کسانی که متقی نیستند کار اندک را بزرگ جلوه میدهند در حالی که افراد عاقل کارهای خوب خود را اندک میدانند لذا دائما تلاش میکنند کارهای نیک آنان بیشتر شود. اگر جامعه ما به همین یک تعبیر خطبه عمل میکرد تحول بزرگی در کشور ایجاد میشد.
غلامعلی در پایان بیان کرد: اگر فردی متقی که دستش به دهانش میرسد، وقتی فرزند خودش را سر و سامان داد، فرزندان خویشان را نیز حمایت میکند تا امکان کار و همچنین تشکیل خانواده در آنها پیدا شود.