رئیس دانشگاه قرآن و حدیث با تأکید بر اینکه حکمرانی علوی مبتنی بر شفافیت و تبیینگری است، گفت: امام علی (ع) از نخستین روز حکومت خود این دو شاخص را در تصمیمگیریها در دستور کار قرار دادند و به طور صریح اعلام کردند اموال غصبی را به صاحبانش بازمیگردانم، طبقه ثروتمند و غیرثروتمند نمیشناسم و عدالت را برقرار میکنم.
حکمرانی علوی مهمترین الگوی نظام سیاسی در اسلام است. این حکمرانی دارای اصول و مؤلفههایی است که شناخت و بهرهمندی از آن به ویژه برای جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت است. انطباق مبانی حکمرانی کشور با این مؤلفهها یکی از ضرورتهای امروز جامعه است. همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند «مشکل امروز بشریّت، فقدان عدالت و اسلام و حکومت علوى و روش و منهاج امیرالمؤمنین(ع) است.» (۱۳۷۱/۳/۳۰)
همچنین حق مردم و حاکم بر یکدیگر در حکمرانی و سلوک سیاسی امیرالمؤمنین (ع) از جایگاه ویژه برخوردار است.
در این راستا ایکنا باحجتالاسلام والمسلمین عبدالهادی مسعودی، رئیس دانشگاه قرآن و حدیث گفتوگو کرده که در ادامه میخوانیم:
شناخت حکمرانی علوی برای مسئولان به منظور پیادهسازی در سطح جامعه چه میزان ضرورت دارد؟
اساسا تفاوت حکمرانی با حکمفرمایی در این است که مردم در تصمیمگیریهای کلان به ویژه تصمیمگیریهایی که به سرنوشت خودشان مربوط میشود، سهیم هستند. در حکمرانی، ما به یک نوع اقناع عقلی، احساسی و عاطفی یا به هر شیوه دیگری نیازمند هستیم. در حالی که در حکمفرمایی فقط انتظارات یک نفر یا یک نظام از مردم گفته و خواسته میشود تا به آن حتما عمل کنند.
جایگاه شفافیت در حکمرانی علوی
امام علی (ع) از نخستین روز حکومت خود تبیینگری و شفافسازی تصمیمات خود را برای مردم در دستور کار قرار دادند و از همان ابتدا گفتند من با این شروط روی کار میآیم و این کارها را میخواهم انجام دهم، حتی اگر شده باشد اموال غصبی را به صاحبانش بازمیگردانم، طبقه ثروتمند و غیرثروتمند نمیشناسم و عدالت را برقرار میکنم. پس ایشان در ابتدا تبیینگری انجام دادند. این یکی از مهمترین مؤلفههای حکمرانی علوی است.
مرحله دوم حکمرانی امام علی (ع) شفافیت است یعنی هنگامی که ایشان به معاویه نامه مینویسند بسیاری از نامههایشان را پخش میکنند و مردم از محتوای آن آگاه هستند یا اگر معاویه به ایشان نامه مینویسد آن را برای مردم میخوانند. پس شفافیت رکن دیگر حکمرانی است که امام علی (ع) نسبت به آن پایبند است.
مرحله سوم اقناع است. چرا در نهجالبلاغه بیش از ۲۳۰ خطبه کوتاه و بلند است؟ چرا امام علی (ع) در هر جمعه خود شخصاً خطبه میخواند؟ شما عدد خطبههای نهجالبلاغه را به همین میزان که اینک به ما رسیده البته بیش از اینها بوده است، تقسیم به هفتههای حکومت امام علی (ع) کنید، خواهید دید یک تناظر یک به یک برقرار است؛ یعنی تقریبا هر هفته ایشان یک خطبه دارد. این همان اقناعسازی و میزان اهتمام ایشان به این امر است. یعنی مولای متقیان علاوه بر تبیینگری و شفافیت، میخواهند مردم را قانع کنند.
تقدم نفع عامه بر نفع خاصه در حکمرانی علوی
ببینید در جنگ صفین، امام علی (ع) تا پیروزی فاصله خیلی اندکی داشت. این فاصله اندک، اگر پیموده میشد، امام علی (ع) کاملاً حکومت را برای خود یکسره می ساخت اما هنگامی که توده عظیمی از مردم نخواستند، امام علی (ع) پذیرفت. گفت من نمیخواهم جنگ داخلی برقرار کنم. حتی پس از انتخاب عثمان توسط شورای پنجنفره و عدم انتخاب خود، فرمودند: من با شما همکاری میکنم تا جایی که ظلم فقط بر من باشد اما اگر ستم بر مردم باشد دیگر همراهی نمیکنم. این یعنی در حکمرانی علوی نفع عامه و جهات عمومی بر نفع خاصه و جهات خصوصی مقدم است. اگر از یک عملی، مجموع مردم سود میبرند و در مقابل آن یک دسته خاصی ضرر میبرند باید انجام شود. بالعکس اگر یک عملی فقط برای یک دسته خاصی سودمند است و برای اکثر مردم نافع نیست، باید کنار گذاشته شود. اینها مشخصههای اصلی و اساسی در حکمرانی علوی است که باید حاکمان سعی در پیادهسازی آن داشته باشند.
جایگاه مردم در حکمرانی علوی کجاست؟ و چه میزان بهرهمندی از مشخصههای حکمرانی علوی در بهبود رابطه مسئولان با مردم اثرگذار است؟
هدف حکومت در اسلام؛ خدمت به مردم و برقراری دین خدا
اصلاً تنها هدف حکومت در اسلام، خدمت به مردم و برقراری دین خداست. حکومت برای کیسه اندوختن یا پرکردن کیسه یا به مقام و شهرت رسیدن خود و اطرافیان نیست. حکومت برای این است که ما بتوانیم بر پایه حکم الهی به خلق خدا خدمت کنیم «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ». هدف از ارسال پیامبران، حکومت نبوی و علوی این است که مردم خدایی شوند و از معیشت حداقلی برخوردار باشند.
امام علی (ع) در یکی از سخنرانیهای خود میفرمایند: اکنون مردم کوفه، از آب آشامیدنی، نان و امکانات اولیه برخوردار هستند. لذا اینها نشان دهنده این است که حکومت برای توده مردم تشکیل میشود و نه برای افراد خاص. فلسفه وجودی رهبران، قدرت و حکومت، مردم هستند و نه قدرت صرف.
امام علی (ع) در دوران ۲۵ ساله چون میدیدند اصول اسلام تا حدی پیاده میشود و مردم هم در یک آسایش نسبی هستند، دم نزدند و از حق شخصی خود گذشتند. در دنیای امروز حتی اگر در یک شهری، حق من را زیر پا گذاشتند، رأی من را کنار گذاشتند و بعد دیدم آن نماینده، استاندار و فرماندار به مردم خدمت میکند، باید کنار بنشینم و نباید فتنهانگیزی و اختلافافکنی کنم. به عبارتی درست است که من در این انتخابات برنده نشدم اما کسی که برنده شده به مردم خدمت میکند پس من باید پشتیبانی کنم.
امام علی (ع) به خلفا مشورت میدادند و کمک میکردند. در دروه خلفا، به وسیله امام علی (ع) مسلمانان در جنگهای اولیه صدر اسلام چون یرموک و سایر نبردها، توانستند پیروز شوند. یعنی به حکومتی که صد در صد با ایشان مخالف بود، اعتراض نکردند. ایشان در جایی اعتراض کردند که حق مردم پایمال میشد.
نمایش یک نمونه علوی به طور واقعی
یکی از نیازمندیهای حکمرانی علوی، فهم مضامین نهجالبلاغه در کنار قرآن است تا عموم جامعه بکارگیری این مفاهیم را حداقل در حکمرانی احساس کنند، راهکارها برای فهم بیشتر و بهتر نهجالبلاغه در جامعه به ویژه در بین مسئولان چیست؟
ببینید ما اگر بتوانیم یک نمونه عملی در هر جایی از آنچه که میخواهیم آموزش دهیم، ارائه دهیم، مردم خود پذیرای آن شده و مشتاقانه به این سمت حرکت میکنند. صنعتگران یا مخترعان چه میکنند؟ برای نمونه یک مخترع میگوید من یک موبایل با یک کارایی خاص اختراع کردم. بلافاصله از او میپرسیم: نمونه کارت کجاست؟ او اگر یک نمونه دستساز هم نشان دهد ما آن را میپذیریم.
ما به هیچ وجه نمیتوانیم نمونه کامل علوی را نشان دهیم. امام علی (ع) میفرماید شما در غذا خوردن هم نمیتوانید مثل من عمل کنید اما مرا به پارسایی و مجاهدت یاری دهید «إِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ، وَ لَكِنْ أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ» اما اگر بتوانیم یک نمونه حداقلی از حکومت علوی را در جایی نشان دهیم، مسلم مردم مشتاق خواهند شد و از خود خواهند پرسید، این رئیس و مدیر فرزانه که این گونه با کارکنان درست رفتار میکند و کارمندان او را دوست دارند و میتواند این گونه به ارباب رجوع خدمت ارائه دهد، چه چیزی فراگرفته که توانسته این نوع مدیریت را ارائه دهد؟! اگر مردم دیدند، این فرد قرآن فرا گرفته به سمت فراگیری و پیادهسازی قرآن و آموزههای آن خواهند رفت و اگر دیدند آموزههای نهجالبلاغه را فراگرفته به آن سمت میروند.
پس اگر ما یک نمونه علوی به طور واقعی در پیش چشم مردم نشان دهیم آنگاه چه کسی است که شیفته نهجالبلاغه و سخنان امام علی (ع) نشود؟ «كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ» دعوتگر مردم باشید اما نه با زبانهایتان بلکه با دستها، چشمها، پاها و عملتان.