استاد حوزه علمیه گفت: امام صادق(ع) میدانستند که اقدام نظامی علیه حکومت ممکن نیست لذا زنده نگه داشتن قیام عاشورا و تقویت روحیه جهادی و ظلمستیزی در بین یاران را در دستور کار قرار دادند.
حجتالاسلام والمسلمین احمد خادم الذاکرین؛ استاد حوزه علمیه، شامگاه سوم اردیبهشت در مراسم سالروز شهادت امام صادق علیهالسلام در مؤسسه فهیم قم به موضوع «نقش امام صادق (ع) در تدوین منظومه فکری شیعه» پرداخت که متن سخنان وی به شرح زیر است:
امام صادق علیهالسلام در سن ۳۱ سالگی به امامت رسیدند و مدت امامت ایشان هم ۳۴ سال بوده است و طولانیترین عمر را در بین ائمه(ع) داشتند لذا از ایشان به شیخالائمه تعبیر میشود؛ هفت پسر و سه دختر هم برای ایشان ذکر شده است؛ ۵ خلیفه اموی و دو خلیفه عباسی هم در دوره وی حکومت داشتند. ایشان ۱۲ سال با جدشان امام سجاد(ع) زندگی کردند و ۱۹ سال هم با امام باقر(ع)، پدر بزرگوارشان بودند. امام(ع) در امتحانات شدیدی قرار گرفتند و در برابر حکومتهای ظالم صبر کردند.
در یکی از سفرهای حج امام(ع) با هشام، حاکم اموی مواجه شد و خطبهای خواندند که طلیعه آن این است: الحمدلله الذی بعث محمد نبیا و اکرمنا به و نحن صفوت الله علی خلقه. در این خطبه حضرت بر این نکته تاکید دارند که برخی مدعی پیروی از ما هستند ولی دروغ میگویند؛ چنین اشخاصی کلام خدا را نشنیده و عمل نکردهاند؛ هشام خطبه حضرت را شنید و دستور داد تا امام باقر علیهالسلام و امام صادق علیهالسلام را به مجلسش دعوت کنند.
یک جلسه تشکیل داد و از تیراندازان برجسته خواست تا مسابقه بدهند و از امام هم درخواست چنین کاری کرد؛ امام باقرعلیهالسلام فرمودند سنی از من گذشته است ولی هشام قبول نکرد لذا حضرت ۹ تیر زدند و هر تیر به پشت تیر بعدی خورد و بعد مناظره با علمای مسیحی تشکیل داد؛ ترسید معارف حضرت شیوع پیدا کند زیرا حضرت در مناظره پیروز شد لذا نامهای به فرماندار مدینه نوشت که دو پسر ابوتراب (لقبی که برای تحقیر حضرت علی علیهالسلام به کار میبردند) گرایش مسیحی پیدا کردهاند و من در اینجا به آنان سخت نمیگیرم ولی تو در مدینه بر آنان سخت بگیر و به مردم بگو با آنان مصافحه نکنند. در تمجید از مادرشان فرمودندآمنت و اتقت و احسنت و مصداق و الله یحب المحسنیناست.
مهندسی تدوین منظومه فکری شیعه با امام باقر(ع) بود ولی روبنا را امام صادق علیهالسلام از نظر فکری، علمی و اجتماعی تدوین کردند؛ امام صادق علیهالسلام وقتی به امامت رسیدند با ۵ خلیفه اموی مواجه شدند و هشام خیلی بر امام سخت گرفت به خصوص بعد از شهادت زید؛ هشام بعد از این واقعه نامه به کارگزارنش نوشت که به شیعیان سخت بگیرید و آنان را بکشید و از حقوق بیتالمال محروم کنید. ولید بن عبدالملک هم قبل از هشام در اولین سخنرانی خود گفت هر کسی در برابر ما گردنکشی کند کشته خواهد شد و کسی که سکوت کند در درد و رنج سکوت خواهد مرد.
امام صادق علیهالسلام در سه جنبه فعالیت کردند؛ ولایی سیاسی، معارف وحیانی و اجتماعی. در عرصه ولایی سیاسی به جریانسازی ولایت اهل بیت(ع) پرداختند؛ حضرت میدانستند که اقدام نظامی علیه حکومت ممکن نیست لذا زنده نگه داشتن قیام عاشورا و تقویت روحیه جهادی و ظلمستیزی در بین یاران را در دستور کار قرار دادند لذا فرمودند زیارت امام حسین(ع) واجب بر هر کسی است که اقرار به امامت امام حسین(ع) دارد. امام صادق علیهالسلام ارائه زیارت اربعین کردند که این اثر بعد از ۱۴ قرن زنده است.
علی بن اسماعیل تمیمی از پدرش نقل کرده است که نزد امام بودیم که سیدحمیری هم نزد امام آمد و حضرت فرمودند شعر بخوان در حالی که اهل بیت خود را هم به این مجلس دعوت کرد و وقتی او شعر در مرثیه امام حسین(ع) خواند صدای ناله و شیون زنان بلند شد یعنی حضرت با این روش روحیه جهادی مردم را حفظ میکرد.
راهبرد تقیه
امام راهبرد تقیه را به صورت جدی در دستور کار قرار داد؛ ایشان ۴ سال با سفاح و ۱۲ سال با منصور دوانیقی بود؛ منصور، امام(ع) را در منزل اختصاصی قرار داده بود و مامورینی گماشته بود تا رفت و آمدها را کنترل کنند. منصور امام را استخوانی در گلو میدانست لذا امام فرمود تقیه دین من و دین آباء من است. نتیجه این تقیه چند چیز بود؛ اول عدم حضور در قیامهای مسلحانه، البته حضرت با قیام زید موافق بودند ولی نسبت به نتیجه آن خوشبین نبودند لذا به زید فرمودند قیام کن ولی بدان کشته خواهی شد و تو را آویزان خواهند کرد. بعد از شهادت زید هم از بازماندگان قیام زید حمایت مالی کردند.
رئیس فرقه مالکی میگوید من هر وقت خدمت حضرت رسیدم ایشان را مشغول نماز، روزه و تلاوت قرآن دیدم. این روش نوعی آرامش خاطر به حاکمان اموی میداد که نسبت به امام احساس خطر نکنند تا امام بتوانند به تربیت شیعه بپردازند. کار دیگر ایشان در راستای تقیه، رد کردن پیشنهادات سیاسی از سوی حکومت بود؛ ابوسلمه خلال، ابومسلم خراسانی و ... برای رسیدن به اهدافشان سراغ حضرت رفتند ولی امام از آنان حمایت نکردند.
کار دیگر امام در دوره تقیه منع پیروانشان از ارتباط و همکاری با حکومت اموی بود؛ در فقه هم داریم که حق ندارید سراغ حاکم ظالم بروید و آنان را برای قضاوت انتخاب کنید؛ همچنین در روایت دیگری داریم که اگر کسی سراغ ظالمین رفت در گناهان آنان شریک است. در روایت دیگری فرمودند که اگر برای رفع اختلافی به قاضی حکومت ظالم مراجعه کنند و حق مسلمان هم توسط این قاضی تثبیت شود باز حرام است زیرا به حکم طاغوت است. باز فرمودند که اعوان ظلمه در سرادق و پردههایی از آتش خواهند بود؛ عجیب اینکه فرمودند حتی در ساختن مسجد به ظالمین کمک نکنید.
منع شیعه از ورود به معادلات سیاسی از دیگر کارهای دوره تقیه بود؛ عباسیان با شعار الرضا من آل محمد(ص) وارد معادلات سیاسی شدند و توانستند برخی از شیعیان را به خود جلب کنند ولی امام منع فرمودند.
کار دیگر امام(ع) صیانت از مقام و جایگاه امامت بود؛ در این دوره حکومت اموی و عباسی مرجعیت دینی را به علمای سبعه دادند ولی امام صادق علیهالسلام تصریح به سلسله امامت کردند. در روز عرفه ۱۲ بار یعنی در چهار جهت و هر جهت، سه بار اسامی ائمه(ع) را با صدای بلند و در جمعیت یاد کردند. عمار اسدی از امام(ع) نقل کرده است که از ایشان در مورد این آیه«مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا ۚ إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ ۚ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ ۖ وَمَكْرُ أُولَٰئِكَ هُوَ يَبُورُ»پرسیدم: ایشان فرمودند: ولایتنا اهل البیت ...؛ حضرت به سینه خود اشاره کردند و فرمودند منظور آیه ولایت ما هستیم و کسی که ولایت ما را نپذیرد عمل او بالا نمیرود.
حضرت در روایت دیگری فرمودند خداوند ۵ چیز را واجب فرمود؛ نماز و روزه و حج و ... و ولایت اهل بیت و تاکید فرمودند خداوند تخلف در آن چند چیز را میپذیرد ولی تخلف در ولایت ما را نمیپذیرد.
جلوگیری از ورود اغیار به عرصه امامت از دیگر کارهای ایشان بود؛ برخی گفتند که بعد از امام، اسماعیل و عبدالله و محمد جانشین خواهند شد که اسماعیلیه از نسل اسماعیل، فرزند بزرگ و پرهیزگار امام صادق علیهالسلام است؛ وقتی اسماعیل فوت کرد امام چندین مرتبه کفن را باز کردند و فرمودند که ببینید اسماعیل وفات کرده است تا این ذهنیت نادرست را از بین ببرند.
جریانسازی بر مبنای سنت و کتاب
حضرت جریانسازی علمی فرهنگی بر محور قرآن و سنت کردند؛ اول مبارزه با تحریف قرآن بود زیرا فرق انحرافی قرآن را تفسیر به رای میکردند تا ظلم حکومت را توجیه کنند لذا در ذیل آیه«وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ»فرمودند: نحن راسخون فی العلم. حتی در مورد اولی الامر فرمودند مراد ائمه اهل بیت(ع) هستند.
از دیگر کارهای حضرت مبارزه با جریاناتی چون مرجئه بود که به توجیه جنایات میپرداخت؛ اینها معتقدند بودند ایمان بدون عمل کافی است ولی حضرت فرمودند لعنت بر این افراد و فرمودند جوانان خود را دریابید تا مرجئه آنان را از بین نبرند. باز در مورد جبریه و تفکر اشاعره و غلو ایستادند و غالیان را ملعون معرفی کردند و در مورد ابوالخطاب، رئیس این فرقه فرمودند او کافر و مشرک است و با فرعون محشور خواهد شد و صبح و شام عذاب میشود چون اینها عظمت خدا را پایین میآورند و بندگان را خدا میکنند.
مبارزه با غلو
کار دیگر حضرت مبارزه با اهل رای و قیاس و ... بود؛ خطاب به ابوحنیفه فرمودند شنیدهام قیاس میکنی و بدان ابلیس اولین کسی بود که قیاس کرد و خود را برتر از خاک دانست در حالی که باید نورانیت آتش را با نورانیت روح آدم میسنجید.
امام علیهالسلام، فقه را بر پایه معارف اهل بیت(ع) تدوین کردند لذا احادیث خود را به پیامبر(ص) و پدر و اجدادشان استناد میدادند.