تاريخ : چهارشنبه 1404/2/17 تاریخ ایجاد:
کد خبر: 77696
ضرورت بازخوانی مناظرات امام رضا(ع) در تبیین حقایق دینی

ضرورت بازخوانی مناظرات امام رضا(ع) در تبیین حقایق دینی

مدیر گروه کلام پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: برای بهره‌گیری از شیوه امام رضا(ع) در مناظرات، نیازمند الگوشناسی و روش‌شناسی دقیق از عملکرد امام هشتم هستیم و باید بتوانیم روش برخورد اهل بیت(ع) با بزرگان ادیان و مذاهب را بازخوانی کنیم.

از موضوعات مهم در دوران امامت علی بن موسی الرضا(ع)، مناظرات ایشان با رهبران ادیان و مذاهب بود. ایشان سمت ولایتعهدی مأمون عباسی را بر عهده داشتند، با موفقیت چشمگیر خود در این مناظرات، موجب اثبات حقانیت اسلام و تشیع را فراهم ساختند.

شیوه مناظره امام رضا(ع) نسبت به طرف مقابل متفاوت گزارش شده ‌است. شیوه آن حضرت در مواجه با اختلافات اعتقادی و نظرات مخالف، صبر و سعه صدر بود و سعی در آرام کردن فضای مناظره داشتند.

شاخصه‌های اصلی مناظرات علی بن‌موسی‌الرضا(ع) را می‌توان در دو بخش کلی مناظرات درون‌دینی و مناظرات برون‌دینی تقسیم‌بندی کرد. در مناظرات درون‌دینی، تشریح جایگاه امامان پس از پیامبر اکرم(ص)، اثبات امامت علی بن‌ابی‌طالب(ع) و برخی مجادلات کلامی بین شیعه و سنی؛ مهمترین موضوعات محسوب می‌شود. از میان مباحثی که در مناظرات امام رضا(ع) مورد توجه قرار گرفته ‌است، بحث و گفت‌وگو پیرامون موضوع امامت بوده ‌است. مباحث توحید، صفات خداوند و عدل الهی که در ارتباط مستقیم با مسئله جبر و اختیار است از موضوعات مطرح شده در این مناظرات هستند.

در رابطه با تأثیر مناظرات امام رضا(ع) در دنیای اسلام و نیز ترویج فرهنگ تشیع به گفت‌و‌گو با حجت‌الاسلام محمد کاشانی، مدیر گروه کلام پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پرداختیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید؛

مناظرات امام رضا(ع) با علمای مختلف چگونه شکل گرفت و چه اهدافی را دنبال می‌کردند؟

امام رضا(ع) پس از اینکه به ولایتعهدی مأمون عباسی انتخاب شدند، به «مرو» مرکز حکومت مأمون آمدند. در آن دوران تقریبا یک معادله چندوجهی در جهان اسلام شکل گرفت. از طرفی مأمون اولین حاکم دانشمند خاندان عباسی بود و به علوم مختلف و مباحث علمی علاقه ویژه‌ای داشت و اهتمام زیادی به علم داشت. مأمون تلاش همواره تلاش می‌کرد تا خود را به عنوان یک خلیفه دانشمند معرفی کرده و به بحث و گفت‌وگوهای علمی بها دهد. به همین دلیل بود که برای اینکه بتواند به چنین موقعیتی دست پیدا کند، راه‌های مختلفی را در پیش گرفت که یکی از این راه‌ها، برپایی مناظرات علمی بین فرق مذهبی و ادیان مختلف بود.

مأمون قصد داشت با برپایی مناظرات علمی بتواند نوعی اعتبار و وجهه ویژه را برای خلافت ایجاد کند تا از این طریق مشروعیت حکومت خود در میان مردم را جاری و ساری کند. مأمون اگر می‌توانست با برگزاری مناظرات علمی به برتری در میان رهبران فرق مذهبی و ادیان مختلف دست پیدا کند، مشروعیت او در میان مردم نیز بیشتر از گذشته می‌شد و تنها کسی که می‌توانست در این مناظرات بر تفکرات ادیان برتری پیدا کند، امام رضا(ع) بودند. امام(ع) هم از خاندان پیامبر اکرم(ص) بوده و هم از محبوبیت فراوانی در میان برخوردار بودند. بسیاری از مسلمانان چه شیعه و چه اهل سنت، امام رضا(ع) را امام و مورد اطمینان خود می‌دانستند.

به همین دلیل بود که مأمون قصد داشت تا با غلبه در مناظرات علمی آن را از طریق امام رضا(ع) به دست می‌آورد، مشروعیت حکومت خود را دوچندان کند. البته این جلسات از سوی امام رضا(ع) برپا نشد و حضور ایشان در این مناظرات به گونه‌ای بر آن حضرت تحمیل شده بود. مأمون نیز به صورتی برخورد کرده بود که امام رضا(ع) نمی‌توانستند در این جلسات حضور نداشته باشند. امام(ع) می‌دانستند که هدف مأمون از برگزاری این مناظرات اثبات حقانیت اسلام نیست، بلکه به دست آوردن مشروعیت در جامعه اسلامی هدف اصلی مأمون از این مناظرات بود.

امام رضا(ع) وقتی که از سوی مأمون برای مناظرات با رهبران و رؤسای ادیان و فرق مختلف دعوت شدند، فرمودند که من از اهداف مأمون باخبر هستم و در روز مناظرات با زبان خود رهبران ادیان مختلف با ایشان سخن خواهم گفت و اجازه نمی‌دهم که مأمون به اهداف خود دست پیدا کند. امام(ع) به هیچ وجه اجازه ندادند تا مأمون به اهداف خود از این مناظرات دست پیدا کند و از این فرصت به دست آمده به خوبی برای تبیین معارف اسلامی بهره بردند.

در آن دوران رسانه‌هایی مانند امروز همچون روزنامه‌، اینترنت، شبکه‌های اجتماعی و ... وجود نداشتند و مهمترین ابزار اطلاع‌رسانی‌های عمومی، دربار خلفا بود و هر اتفاقی که در دربار رخ می‌داد، با توجه به اینکه نماینده تمامی ملیت‌ها و قومیت‌ها در آنجا حضور داشتنند، به سرعت در جامعه منتشر می‌شد و چنانچه حکام به دنبال این بودند تا مسئله و موضوعی را اطلاع‌رسانی عمومی کنند، بهترین بستر برای این امر، دربار بود؛ چراکه همه توجهات به دربار بود و زمانی که پیامی در آنجا صادر می‌شد، نمایندگان قومیت‌های مختلف این را به مردم منتقل می‌کردند.

لذا مناظرات علمی امام رضا(ع) نیز که در دربار برگزار می‌شد، به نوعی جنبه اطلاع‌رسانی عمومی نیز داشت. مأمون نیز به همین دلیل بود که این جلسات را در دربار خود برگزار کرد تا تمامی مردم از نتایج آن باخبر شوند و همین امر زمینه‌ساز مشروعیت حکومت وی باشد. این مناظرات به گونه‌ای نبود که میان چند فرقه مذهبی و در یک مسجد و جایگاهی برپا شود که هیچکس از نتایج آن باخبر نشود، بلکه محفلی بود که تمامی شبکه‌های خبررسانی آن زمان، بدان پرداخته و نتایج آن را به اصطلاح رسانه‌ای کردند.

مناظرات امام رضا(ع) با نمایندگان دیگر مذاهب و ادیان چگونه حقانیت امام(ع) برای رهبری مردم و حقانیت شیعه را اثبات کرد؟

همانطور که اشاره شد، امام رضا(ع) دقیقا از هدف مأمون برای برگزاری این مناظرات آگاه بودند و به همین دلیل در پاسخ به فرستاده مأمون که دستور او را برای برپایی مناظرات به امام رضا(ع) رسانده بود، اظهار کردند که من از هدف مأمون باخبرم و به توفیق الهی کارم را انجام خواهم داد. برپایی این مناظرات باعث شد تا توجهات معطوف به امام رضا(ع) شد یعنی همه نمایندگان فرق و ادیان مختلف، نتایج مناظرات را در عالم اسلام و حتی خارج از آن منتشر کردند و همگی به مردم اعلام کردند که امام رضا(ع) در این مناظرات کاری کارستان کردند و باعث شد تا مأمون به اهداف خود دست پیدا نکند.

از دلایل تصمیم‌گیری مأمون برای حذف امام این بود که فهمید، چنانچه اوضاع به همین صورت پیش برود، دیگر کسی به او توجهی نخواهد کرد و نمی‌تواند اقتدار خود را در جامعه اسلامی حفظ کند.

لطفا به یکی از مناظرات خاص امام رضا(ع) اشاره کنید و نکات کلیدی آن را توضیح دهید.

یکی از مناظرات ویژه ایشان با رهبران مسیحیان بود. امام رضا(ع) در این مناظره بحث تثلیث (پدر، پسر، روح‌القدس) را به میان می‌کشد. مسیحیان طبق تفکر تثلیث مسیح(ع) را خدا می‌دانند. امام رضا(ع) از یک روش بسیار جالب برای فهماندن اشتباه مسیحیان استفاده کردند که بسیار ساده، کاربردی و زودبازده بود.

امام رضا(ع) ابتدا به جاثلیق مسیحی فرمودند که ما نیز مسیح(ع) را قبول داریم، اما مسیح ما با مسیح شما تفاوت‌های زیادی دارد. مسیح شما در عبادت خدا کاهلی می‌کرد و اهل عبادت و نماز و روزه نبود، اما مسیح ما همواره در عبادت خداوند متعال بود. جاثلیق که در این مناظره کاملا شکست خورده بود به یکباره احساس کرد که نکته‌ای به دست آورده تا به وسیله آن امام را در تنگنا قرار دهد. او به امام رضا(ع) عرض کرد که ما تاکنون این‌گونه می‌اندیشیدیم که شما به تورات و انجیل اعلم هستید؛ اکنون به این نتیجه رسیدیم که گویا شما چیزی از انجیل نمی‌دانید! امام(ع) به او فرمودند: چطور چنین فکری می‌کنید؟ جاثلیق به ایشان عرض کرد: شما این‌گونه بیان می‌کنید که مسیح(ع) آن‌چنان عبادت می‌کرد که از پیشانی او خون می‌ریخت. امام رضا(ع) وقتی سخنان جاثلیق به پایان رسید، به او فرمود: مسیح(ع) برای چه کسی نماز می‌خواند؟ جاثلیق تازه به روش امام رضا(ع) پی برد و فهمید که اگر مسیح(ع) خدا را می‌پرستیده، دیگر خدا نیست و بنده خداست. اینجا بود که جاثلیق در یک بن‌بست بزرگ گیر افتاد و دیگر هیچ حرفی نداشت تا بیان کند. جاثلیق در اینجا بود که فهمید مسیح(ع) یکی از پیامبران و بنده خدا بوده و لذا عقیده تثلیث کاملا مردود است.

نقش مناظرات امام رضا(ع) در تبیین حقایق دینی و پاسخ به شبهات زمان خود چه بود؟

زمانی که امام رضا(ع) در مرو به عنوان ولیعهد منصوب شدند، دوره اوج شکوفایی دانش و مباحث علمی در سرزمین‌های اسلامی بود. در این دوران کتب یونانیان در حال ترجمه به عربی بوده و حکومت اسلامی هزینه سنگینی برای ترجمه این کتاب‌ها پرداخت می‌کرد. در همین دوران بود که دانشگاه‌ها رونق گرفته و مجامع علمی فعال شدند و زمینه برای ایجاد عصر طلایی اسلام فراهم شد. در این دوره جامعه اسلامی که تاکنون ارتباط چندانی با دنیای خارج از خود نداشت، با شبهات فراوانی از سوی یونانیان، مسیحیان، یهودیان و تفکرات مختلف مواجه شد و تضارب آرا به اوج دوران خود رسیده بود.

به همین دلیل نقش امام رضا(ع) در زمینه رفع شبهات و پاسخ به پرسش‌های ادیان و تفکرات دیگر بسیار مهم بود. ایشان در دربار حکومتی که تمامی توجهات به آنجا بود، حضور داشتند و به نوعی خبرنگار آن دوره بودند؛‌ چراکه در آن زمان خبری از رسانه‌های مختلف نبود و مردم اخبار یومیه خود را از مرکز خلافت و دربار خلفا دریافت می‌کردند. لذا محل تولید و توزیع اخبار در آن دوران، کاخ‌های خلفا بود و تمامی نمایندگان مردم در دربار حضور داشتند و اخبار را از این مرکز به سایر نقاط حکومت ارسال می‌کردند. بنابراین، امام رضا(ع) در مکان و زمان بسیار مهمی می‌زیستند و در همین دوران بود که به شبهات موجود در تفکرات مختلف پاسخ دادند و حقانیت اسلام و تشیع را به جهانیان اثبات کردند.

امام رضا(ع) چگونه از مناظرات خود برای ترویج فرهنگ اهل بیت(ع) استفاده کردند؟

اگر به خوبی و با دقت فراوان به مناظرات امام رضا(ع) نگریسته شود، مشاهده می‌کنیم که ایشان از اسلامی در برابر ادیان و تفکرات مختلف دفاع می‌کردند که همان اسلام اهل بیت(ع) بود. امام مشخص کردند که مرجع اصلی اسلام کجا بوده و مردم برای رسیدن به حقیقیت، کمال و سعادت باید درب خانه اهل بیت(ع) را بزنند. تمامی نمایندگان ادیان و مذاهب مختلف نیز همگی در پایان این مذاکرات تأکید و اعتراف کردند که خداوند بهتر می‌داند که رسالت و امامت خود را در چه خانه‌ای قرار دهد.

بازتاب‌ها و بازخوردهایی که بعد از پایان مذاکرات ایجاد شد، بسیار تأثیرگذار بود و کار به جایی کشید که حتی برخی از نمایندگان ادیان و مذاهب مختلف دین خود را تغییر داده و مسلمان شدند. موفقیت چشمگیر امام رضا(ع) در این مناظرات حقانیت اسلام و اهل بیت(ع) را به دنیا مخابره کرد. آن حضرت در تمامی این مناظرات خوش درخشیده و توانستند تا تمامی نگاه‌ها را به سمت اسلام ناب و حقیقی رهنمون کنند. لذا موفقیت امام رضا(ع) در مناظره و مباحثه با ادیان مختلف باعث ترویج فرهنگ اهل بیت(ع) و اثبات حقانیت شیعه در جهان شد.

چگونه می‌توان از تجربیات امام رضا(ع) در مناظرات برای بهبود گفت‌و‌گوهای اجتماعی و فرهنگی امروز بهره‌مند شد؟

برای بهره‌گیری از تجربیات امام رضا(ع) در مناظرات برای دنیای امروز نیازمند الگوشناسی و روش‌شناسی دقیق از عملکرد امام در مناظرات هستیم و باید بتوانیم روش برخورد اهل بیت(ع) با بزرگان ادیان و مذاهب را بازخوانی کنیم. نکته مهم و مورد توجه در این مناظرات رفتاری کاملا توأم با تکریم و احترام از سوی امام رضا(ع) با رهبران ادیان است. ایشان حتی با فردی که حتی خدا را قبول نداشت و به نوعی ملحد و کافر بود، کاملا با احترام و مهربانی رفتار کردند. این نکته در رفتار سایر اهل بیت(ع) همچون امام باقر(ع) و امام صادق(ع) که در برخورد با تفکرات مختلف حتی مورد توهین و بی‌احترامی نیز قرار می‌گرفتند، کاملا مشهود است.

اهل بیت(ع) همواره در رفتارهای اجتماعی خود به گونه‌ای رفتار می‌کردند که مردم را مجذوب خود می‌کردند. رفتار ایشان با مسلمانان و حتی دشمنان خود به صورتی بود که آن‌ها را با رفتار خود به سمت اسلام فرا می‌خواندند. این مسئله به قدری مهم بود که مسلمانان باید بخشی از زکات شرعی خود را در قالب مؤلفة قلوبهم و برای تألیف قلوب به غیر مسلمانان بدهند. زمانی امام علی(ع) پیرمردی مسیحی و نابینا را مشاهده کرد که تکدی‌گری می‌کرد و وقتی دلیل وضعیت او را از مسلمانان جویا شدند، به آن حضرت عرض کردند که این پیرمرد مسیحی کارگر بوده و امروز که نابینا شده توانایی کار کردن نداشته و گدایی می‌کند. امام(ع) از این پاسخ برآشفته شدند و دستور دادند که از بیت‌المال برای این پیرمرد نابینای مسیحی مقرری تعیین شود. لذا امروز همگی باید این رفتار اهل بیت(ع) به ویژه در برخورد با دیگر ادیان و مذاهب را شیوه و الگوی رفتاری خود قرار داده و از ایشان الگوگیری کنیم.

منبع :ایکنا
خبرگزاری فارس :
خبرگزاری ایکنا :
خبرگزاری ایرنا :