یک غدیرپژوه با بیان اینکه کارکرد غدیر انتقال ولایت از پیامبر(ص) خارج از سعه نبوتی به علی(ع) است، گفت: حدیث غدیر خم تثبیت ولایت و تداوم آن تا امام زمان(عج) است. بنابراین حضرت علی (ع) همان ولایت پیامبر(ص) را دارند.
حجتالاسلام والمسلمین امیر تقدمی معصومی، استاد و پژوهشگر حوزه علمیه، شامگاه ۱۷ خردادماه در نشست علمی «تلاشهای علمی علامه میرحامدحسین، علامه امینی و محقق طباطبایی در ابلاغ واقعه غدیر» که از سوی مرکز مطالعات میراث علوی برگزار شد با تبریک ایام مبارک عید سعید غدیر خم، گفت: وقتی پیامبر(ص) واقعه غدیر خم را برای اصل هدایت ایجاد کردند کارشکنیها شروع شد؛ همانطور که همه انبیای الهی در طول تاریخ با این مشکل مواجه بودند و کارشکنیها از خود غدیر آغاز شد و تا روزهای پایانی عمر پیامبر(ص) تداوم یافت و شد آنچه نباید میشد.
وی افزود: اصل هدایت، اصل ثابتی است و هرجا خلقی باشد هدایت هم هست؛ «قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ» معنا ندارد خدا هدایت کند و در ادامه دیگران هر که را میل خودشان باشد انتخاب کنند. در ماجرای غدیر میل عدهای غلبه پیدا کرد و توطئهچینی کردند تا جایی که حتی ابوذر از یکی از آنان شنید که اگر سوسماری به لانهای رود العیاذبالله پیامبر(ص) هم این کار را خواهد کرد؛ پیامبر(ص) شب و روز، بالا و پایین میرود تا پسرعم خودش را بر ما امیر کند ولی ما نخواهیم گذاشت و در اینجا توافقات و توطئهها چیده شد.
تقدمی با بیان اینکه کارکرد غدیر انتقال ولایت از پیامبر(ص) خارج از سعه نبوتی به علی(ع) است، ادامه داد: هرقدر شناخت از پیامبر(ص) بیشتر باشد این مسئله هم بهتر تبیین خواهد شد ولی ما در این عرصه کم کار کردهایم و معتقدم پیامبر(ص) از قرآن هم مهجورتر است، نه دههای به نام پیامبر(ص) داریم و نه مجلس استغاثه و توسلی به ایشان و... در این زمینه باید کار اساسی انجام شود. در مورد پیامبر(ص) هرچه داریم سیره است و در مناقب و فضائل ایشان چیزی نداریم.
استاد حوزه علمیه با اشاره به آیه «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ» بیان کرد: ولایت تامه و کامله شامله فقط برای خداوند است و خدا این ولایت را خارج از مقام الوهیت به پیامبر(ص) تفویض کرد و پیامبر(ص) در خارج از نبوت به علی(ع) تفویض فرمود و این ولایت هم خارج از امامت به حضرت زهرا(س) تفویض شده است لذا هیچ مسئلهای در تاریخ اسلام به اندازه ولایت مورد توجه نبوده است حتی در تصوف خیلی عمیق است و برخی مانند حکیم ترمذی بر تقدم ولایت بر نبوت قائل بود و همچنین بود رأی سیدحیدر آملی.
تقدمی در ادامه افزود: ابن تیمیه که نوعی زیرکی خاص دارد میگوید در آیه «النَّبِيُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» صفت اولویت پیامبر(ص) در بحث نبوت است زیرا آیه با تعبیر النبی شروع میشود یعنی اگر صفت نبوت منتفی شود ولایت هم منتفی است لذا با ختم نبوت، ولایت هم مختومه شد در حالی که حدیث غدیر خم تثبیت ولایت و تداوم آن تا امام زمان(عج) است. بنابراین همان ولایتی را که پیامبر(ص) دارند حضرت علی(ع) نیز دارند.
ترادف ولایت با امامت و خلافت غلط است
وی با تأکید بر اینکه مترادف دانستن ولایت با حکومت، تعبیر غلطی است، گفت: حکومت، امامت، وراثت، خلافت و همه زیرمجموعه ولایت هستند یعنی اینها ولایت دارند و شئونی مانند امامت، حکومت، خلافت و ...؛ ولایت تداوم هدایت برای بشر در صورت امامت و خارج از بحث نبوت است. کسانی که نپسندیدند ارتباط با آسمان را قطع کردند و گفتند خودمان انتخاب میکنیم. مجلس سنای سقیفه را تشکیل دادند و الان هم کتاب مینویسند که سقیفه دموکراسی و انتخابات آزاد بود و مردم مسلمان با حریت رهبران خودشان را انتخاب کردند ولی اینکه جای هدایت و ولایت و رابطه با آسمان کجاست را نمیگویند؛ با این تعریف به طور کلی ورق را از غدیر برمیگردانند و به انتخابات ختم میکنند.
تقدمی با بیان اینکه بعدا هم کسانی چون معاویه به خصوص جبر را وارد افکار مردم کردند و گفتند ما که نمیخواستیم حاکم شویم خدا اینطور خواسته است، اظهار کرد: حیدر موصلی بحث معاویه و غدیر را مطرح میکند و میگوید اینها انتخاب بشری کردند ولی چون حکومت صبغه دینی دارد باید توجیه دینی به آن بچسبانند. پس انتخاب سقیفه برگردان کردن کامل غدیر است و متأسفانه از آن زمان همراه با اختلاف و ناراحتی بود. در اواخر عمر شریف پیامبر(ص) ایشان فرمودند دوات و قلم بیاورید ولی فردی آن عبارت زشت را به کار برد و جلسه بهم خورد؛ این مسئله که ربطی به شیعه و سنی ندارد که برخی فورا تا میخواهیم این مباحث را طرح کنیم میگویند اختلافافکنی و نبش امور تاریخی نکنید و طرح این مباحث باعث آزار اهل سنت میشود. این یک دروغ و تهمت تاریخی بزرگ است که هرکس پیگیر مباحث امامت است، برچسب تفرقهافکنی میزنند؛ به مرحوم شرف الدین، میرحامد حسین، علامه امینی و ... این تهمت را زدند و گفتند امینی از انگلیس پول گرفته است تا در مورد امامت و ولایت حرف بزند.
وی با بیان اینکه داعش، مبانی کلامی افرادی چون تفتازانی را برای ابوبکر بغدادی عینا پیاده کرد، افزود: مثلا گفتند باید قریشی باشد و فلان مقدار سواد فقهی داشته باشد و همه را منطبق بر سخنان تفتازانی کردند تا حکومت خود را توجیه کنند.
تقدمی با بیان اینکه در قرن اول و دوم خیلی بحث کلامی نداریم و اگر هست کسانی چون نوه میثم تمار یا کتاب سلیم بن قیس است که با یک واسطه اتفاقات سقیفه را نقل کرده است ولی در قرون دوم و سوم کم کم به فکر افتادند که برای حوادث سقیفه توجیه کنند. به تعبیر میرحامد حسین «توجیهگران ماوقع» شروع به کار کردند و یک دکمه آوردند تا کت برای آن بدوزند! ایشان میگوید چه چیزی باید اتفاق میافتاد که نیفتاد؟ جالب اینکه هیچ یک از خلفا برای خود شأن خلافت قائل نشدند و برای خلافت خودشان به حدیث و فضیلتی استدلال نکردند ولی امیرمؤمنان(ع) شورا را قبول کردند تا فضایل خود را بگویند و از ۷۰ یا ۱۱۰ مورد در مناشده شورا بر فضایل خودشان تمسک کردند ولی نتیجه چه شد؛ آیا در مورد عثمان خودش و یا اطرافیانش یک حدیث از پیامبر(ص) در تمجید او آوردند؟ فقط چون تبعیت از سیره شیخین دارد انتخاب شد و علی(ع) وقتی خواستند شورا را ترک کنند دومی شمشیر بلند کرد.
پژوهشگر امامت با بیان اینکه در طول قرون متمادی آثار زیادی نوشتند و بافتند و بافتند و دروغ نوشتند تا خلافت خلفا را توجیه کنند، افزود: تا جایی پیش رفتند که نوشتند ابوبکر به امور دولت و تدبیر از امام علی(ع) بصیرتر بود و عثمان هم از علی(ع) شجاعتر؛ این در حالی است که هیچکدام از این افراد تجربه اداره یک روستا را هم نداشتند.
کارستان میرحامد حسین
وی با بیان اینکه علمای ما زحمت زیادی کشیدند تا ورق غدیر را به جای اصلی خود برگردانند، گفت: میرحامد حسین در نفحات و عبقات کارستانی کرد که تا قبل از ایشان چنین اتفاقی رخ نداده بود؛ فضای هند در آن زمان فضای خاصی بود و جنبه عاطفی و ذوقی بر کلامی غلبه داشت و ایشان رد تحفه را به تفصیل نوشتند آن هم براساس منابعی که آن موقع در هندوستان مورد توجه بوده است. نکته مهم در روش میرحامد حسین و علامه امینی و محقق طباطبایی، داشتن کتابخانه بود (کتابخانه لکهنو، کتابخانه امیرالمؤمنین(ع) و کتابخانه سیدعزیز طباطبایی) یعنی قبل از شروع کار عمق علمی کسب کردند و این نشان میدهد مباحث امامت ما مباحث کلام جدید نیست و در خلا بحث نمیکنیم بلکه نصمحور و کتابمحور است یعنی ما باید قول و حدیث و مصدر و منبع برای اثبات سخنانمان بیاوریم لذا هر منبعی که قدیمیتر بود بیشتر مورد توجه بود.
وی با بیان اینکه نوع استفاده از کتب و مقدار آن در دوره علامه امینی متحول شد زیرا کتب جدیدی در دسترس علامه امینی بود لذا نفائسی از کتب چاپی دو قرن پیش در کتابخانه ایشان موجود است، افزود: متاسفانه شرایط کتابخانه امیرالمؤمنین(ع) الان به سامان نیست مثلا در قسمت نسخ خطی، آجر، خاک، سیمان و ... هرچه بخواهید هست و لوح مرحوم حافظیان هم در آشغالها افتاده بود.
تقدمی با بیان اینکه از سیدعزیز طباطبایی نقل است که ایشان گفتند همیشه یک سوم کتابخانه من امانت در دست محققان است، افزود: فرزندان ایشان نقل میکنند که آقایی نیسان آورد و کتابهای کتابخانه ایشان را برد و از کتاب مهمتر تصاویر و میکروفیلمهایی است که دارد؛ مرحوم سیدعزیز طباطبایی چندین دهه از نسل خود جلوتر بود زیرا کارهای بزرگی در بحث نسخ خطی کرده است؛ ایشان حتی فهرست ظاهریه را با دست خط خود نوشته است و امتیاز ویژه ایشان آن است که در کنار عرق به امامت، نسخهشناس متخصص و برجسته است. در فیلمهای ایشان قطعاتی از کتب را مرتبط با امامت گلچین کرده است.
وی ادامه داد: مرحوم علامه امینی و میرحامد حسین در شرایط ایشان بودند و ایشان در بحث نسخهشناسی برجستگی ویژه داشتند و الان ما نسخهشناسان برجستهای مانند آقای حافظیان و موسوی بروجردی، متقین، عزیزیان و حسینپور و ... داریم که کارهای نسخهشناسی را دنبال میکنند و به نظر بنده سرمایه علمی ما هستند و نسخی را از ترکیه و روسیه و سوریه و ... گردآوری کردهاند.
استاد حوزه علمیه تأکید کرد: با همت بزرگان در این عرصه ما الان میتوانیم در بحث امامت از قرن سوم و چهارم پایینتر نیاییم، ابن عساکر و ذهبی اعتبار علمی ندارند زیرا ما طبقه شیوخ بخاری را داریم؛ بنده کل ظاهریه را در یک سال از ابتدا تا انتها ملاحظه کردم و مطالب فوقالعاده در مناقب و فضائل اهل بیت(ع) دارد از جمله سند این روایت را داریم که عقیق اولین سنگی است که به ولایت علی(ع) اقرار کرده است و یقینا مهمترین بحث در مباحث غدیر، ساماندهی این نسخ و جمع کردن و بازنگری و استخراج این نسخهها است.
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: اگر قرار است ما در مباحث امامت، موج جدیدی ایجاد کنیم که باید ایجاد کنیم نیازمند ایجاد مکتب علمی جدید در بحث امامت است زیرا مصادری داریم که بزرگان ما نداشتند؛ امروز نیروی علمی به اندازه کافی داریم؛ نسخ عجیب و غریبی در مصر وجود دارد که باید گردآوری شود.
وی در پایان تأکید کرد: بزرگان ما به عنوان وظیفه وارد بحث امامت شدند و برای حضرت ولیعصر(عج) کار کردند. در حالات این بزرگان نقل است که علامه امینی هر وقت دواتش تمام میشد توسل و عرض حاجت به حضرت میبرد و از او میگرفت مانند کارگری که مصالح خود را از استاد خود میگیرد.