پژوهشگر حوزه مهدویت با بیان اینکه دیپلماسی فرهنگی در عرصه مقوله منجی موعود بهدنبال تعریف و ترویج ارزشها و بنیانهای مقوله نجات در جهان است، گفت: درواقع، این مسئله فتح بابی برای تفاهم بیشتر و بهتر میان ملل و اندیشمندان است که میتواند به مرور زمان منجر به پایهریزی روابط عمیق و پایدار فرهنگی بین ملل و ادیان شود و حتی به حوزههای دیگر گسترش یابد.
حجتالاسلام امیرمحسن عرفان، پژوهشگر حوزه مهدویت و عضو هیئت علمی دانشگاه معارف اسلامی در گفتوگو با ایکنا از قم، در پاسخ به اینکه منظور از دیپلماسی فرهنگی که در موضوع مهدویت بهکار میرود، چیست؟ اظهار کرد: دیپلماسی فرهنگی در عرصه منجی موعود به معنای ارتقای ارتباطات و تعامل میان ملل جهان است که با هدف آشنایی ملل مختلف با این آموزهها و توافق براساس اصول مشترک انجام میشود، آموزههای نجات که در ادیان ابراهیمی و غیرابراهیمی نیز وجود دارد، یک کانون مرکزی است که بهواسطه اشتراکات موجود مورد توجه قرار میگیرد.
وی افزود: یکی از این اشتراکات، اعتقاد به تاریکی دنیا قبل از ظهور منجی و روشن شدن دنیا در دوران پساظهور است. بنابراین، باید از وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوب حرکت کنیم. این مفاهیم، مشترکات بین ادیان مختلف در مقوله منجی موعود محسوب میشوند، همچنین اندیشه نجات، امری فطری و طبیعی است که انسانها بهطور ذاتی، تمایل و گرایش به نجات دارند.
عرفان تصریح کرد: دیپلماسی فرهنگی در عرصه آموزه منجی موعود یعنی مبادله ایدهها، اطلاعات، هنر، نحوه نگاه و نظام ارزشی که در مقوله نجات و منجی موعود، بهمنظور دستیابی به یک مفهوم مشترک، تقویت تفاهم متقابل میان ملتها و ادیان و تعمیق همبستگی فرهنگی است و از این جهت، دیپلماسی فرهنگی در عرصه آموزه نجات ضرورت شدیدی پیدا میکند.
دیپلماسی فرهنگی؛ ابزار نمایش اقتدار در باورهای مهدویت
وی در پاسخ به اینکه کارکرد دیپلماسی فرهنگی در آموزههای مهدویت چیست؟ بیان کرد: باید توجه داشت که دیپلماسی فرهنگی نمونه بارز اعمال قدرت نرم است؛ یعنی این امکان را فراهم میکند که ادیان مختلف و ملل گوناگون، در سایه دیپلماسی فرهنگی، نفوذ پیدا کنند تا بتوانند ارزشها و ایدههای خود را در حوزه آموزه نجات به دنیا نشان دهند و تأثیرگذار باشند، اگر بهدنبال نشان دادن توانایی و اقتدار خود در باورهای مرتبط با آموزه مهدویت هستیم، باید این امر را از طریق ایجاد جذبه، کشش و مدیریت اذهان در سطح جهانی رقم بزنیم.
عرفان با بیان اینکه خوانشی که غرب از آموزه مهدویت دارد، خوانشی همراه با آسیبهای تفسیری است، گفت: باید تلاش کنیم غنای فکری و اعتقادی این آموزه را به دیگران ارائه دهیم، بهگونهای که این آموزهها با آسیب یا چالش منتقل نشوند. دیپلماسی فرهنگی باید از لحن خصمانه و آمرانه به دور باشد و به جای آن، با جذابیت و تأثیرگذاری همراه باشد، همچنین هدف اصلی دیپلماسی فرهنگی، ایجاد ارتباطات فرهنگی بینالمللی مبتنی بر تفاهم و احترام متقابل است.
وی ادامه داد: متأسفانه، امروزه برخی جریانهای انحرافی بهویژه صهیونیسم مسیحی و صهیونیسم یهودی، تلاش کردهاند تا آموزه نجات را که از قبل اشتراک بین ملل و ادیان مختلف بوده را به عاملی برای ستیزش تمدنی تبدیل کنند و حوادثی مانند اشغال فلسطین و انبوه جنایات رژیم صهیونیستی از ۱۹۴۸ میلادی به بعد، مبتنی بر خوانشی انحرافی از آموزه نجات در یهودیت و مسیحیت است. هرچه این انحراف بیشتر گسترش یابد، اشتراکات موجود به زمینهای برای ستیزش، جنگ و تقابل تبدیل میشود.
دیپلماسی فرهنگی و مقابله با نگاه ضدمسیح به مهدی موعود
عرفان در پاسخ به اینکه دیپلماسی فرهنگی چگونه میتواند با نگاه جریانهای صهیونیسم مسیحی و یهودی به حضرت مهدی موعود(عج) مقابله کند، افزود: درواقع، جریانهای استکبار از آموزه منجی موعود استفاده میکنند تا مشروعیتی برای اقدامات خود در سطح جهانی رقم بزنند، اتفاق دیگری که در جریان صهیونیسم مسیحی و یهودی رخ داده، این است که مهدی موعود(عج) را بهعنوان «ضد مسیح» (Antichrist) یا دجال آخرالزمان معرفی کردند. در کتاب «The Twelfth Imam» نوشته جوئل روزنبرگ یا کتاب «UNLEASHING BEAST» اثر پری استون، همچنین در کتاب «The Anti-Christ Islam» اثر کلی جانسون ریچاردسون، مشاهده میشود که یک نگاه ضد مسیح به مهدی اسلام بهصورت گسترده در حال انتقال است.
وی با بیان اینکه این آثار منطبق بر رویکرد تفرقه و تضعیف جهان اسلام در حوزه مهدویت هستند، گفت: این نوع رویکرد، ضرورت دیپلماسی فرهنگی در حوزه آموزه مهدویت را دوچندان میکند و باید به تصویری که در اسلام از مهدی و مسیح بهعنوان هممحور و همپا نشان داده شده، توجه کرد. طبق روایاتی از رسول اکرم(ص) به اقتدای حضرت مسیح(ع) در نماز به حضرت مهدی(عج) اشاره شده است و این نشان میدهد که حضرت مسیح(ع) در چارچوب و منظومه نجات اسلام نقش بینظیری دارد.
عرفان در پاسخ به اینکه مهمترین ضرورت دیپلماسی فرهنگی درباره آموزههای مهدویت در چه عرصههایی بروز و ظهور دارد؟ بیان کرد: شیعیان به یک اندازه به حضرت مهدی موعود(عج) و حضرت مسیح(ع) ایمان دارند و معتقدیم که حضرت عیسی مسیح(ع) نقش بینظیری در نجات آخرالزمانی وعده داده شده به مسلمانان دارند. این باور، ضرورت دیپلماسی فرهنگی در عرصه منجی موعود را تقویت میکند و باید مورد توجه قرار گیرد، در دیپلماسی فرهنگی، فرصت مناسبی برای حضور نخبگان علمی، بازیگران غیررسمی، نهادهای مدنی و پژوهشگران فراهم است و ذات تأثیرگذاری دیپلماسی فرهنگی و کار فرهنگی این است که میتواند بدون واسطه، ارتباط مستقیم میان نخبگان دینی و علمی در سراسر جهان را رقم بزند.
وی ادامه داد: باید توجه داشت که دیپلماسی فرهنگی در عرصه مقوله منجی موعود به دنبال تعریف و ترویج ارزشها و بنیانهای مقوله نجات در جهان است، بنابراین، این نوع تعاملات فرهنگی باید در چهارچوب این ارزشها انجام شود. دیپلماسی فرهنگی، درواقع، فتح بابی برای تفاهم بیشتر و بهتر میان ملل و اندیشمندان است که میتواند به مرور زمان منجر به پایهریزی روابط عمیق و پایدار فرهنگی بین ملل و ادیان شود و حتی به حوزههای دیگر گسترش یابد.
دیپلماسی فرهنگی؛ خلاقانهتر از تفاهمهای بین ادیان و ملل
عرفان تصریح کرد: هماکنون جریانهای انحرافی مانند صهیونیسم یهودی و مسیحی تمام تلاش خود را میکنند تا این تفاهم در مقوله نجات و منجی موعود از طریق ساخت انبوه فیلمها و محتوا در پی تحمیل نسخهای کاذب از نجات به جهانیان رقم نخورد و ما باید بدانیم که دیپلماسی فرهنگی در عرصه نجات و منجی موعود میتواند خلاقانهتر و انعطافپذیرتر از تفاهمهای دیگر بین ادیان و ملل مختلف عمل کند.
وی با بیان اینکه باور به آموزه مهدویت، امتیازات بینظیری دارد که مبتنی بر فطرت و وجدان انسانی است، گفت: اگر این آموزه بدون پرده و واسطه و بدون تصویرسازی کاذبی که غرب از آن ارائه میدهد، به دنیا معرفی شود، بسیاری تمایل خواهند یافت که به این باور دست یابند، همچنین طبیعی است که در دیپلماسی فرهنگی در عرصه منجی موعود، باید حضور مؤثری در مجامع و همایشهای بینالمللی در حوزه نجات و جشنوارههای بینالمللی هنری ایفا کرد.
عرفان اضافه کرد: باید در اینگونه رویدادها، کسانی که نماینده راستین تفکر و اندیشه مهدویت هستند، حضور یابند تا جوهره و هسته کانونی آموزه نجات در اسلام را به جهانیان معرفی کنند، همچنین باید از ظرفیت مبلغان مسلط به زبانهای مختلف در سرزمینهای هدف برای ارائه آموزشهای خاص فرهنگی و تبیین راستین آموزه مهدویت استفاده شود، متأسفانه مقوله دیپلماسی فرهنگی هنوز آنگونه که باید و شاید در حوزه آموزه نجات، مورد اذعان و برنامهریزی قرار نگرفته است.
وی در پاسخ به اینکه رمز موفقیت در عرصه دیپلماسی فرهنگی چیست؟ ادامه داد: بهطور کلی رمز کامیابی و موفقیت در تعاملات فرهنگی و در حوزه تصویرسازی از آموزه مهدویت بهطور خاص، در گرو استفاده صحیح از سازوکارها و ابزارهای فرهنگی است، تلقی منفی و تصویر ذهنی تاریکی که جهانیان از یک کشور، حکومت یا آموزه دینی دارند، در سایه تعاملات فرهنگی و دیپلماسی فرهنگی قابل پالایش، تغییر و اصلاح است.
عرفان یادآور شد: بنابراین، باید از برنامهریزی حسابشده در برگزاری همایشهای بینالمللی استفاده کرد و بدانیم که فرهنگ میتواند در عمق باورها و اعتقادات مردم رسوخ کند و ائتلافها و اتحادهای پایداری را در نظام بینالملل بنیان نهد، هنر بزرگترین ابزار تعاملات فرهنگی است، ابزاری که متاسفانه هنوز آنگونه که باید و شاید در تبیین بینالمللی آموزه مهدویت از آن استفاده نشده است.